چین و پرونده هسته ای ایران
سنجش دوباره ی استراتژی


• روزنامه ی لوموند: در رابطه با پرونده‏ی هسته‏ای ایران، چین میانِ منافعی، برخی مواقع متضاد در حالِ نوسان است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۲ اسفند ۱٣٨٨ -  ۱٣ مارس ۲۰۱۰


اخبار روز: روزنامه ی فرانسوی لوموند در روز ٨ مارس مقاله ای را به تحلیل رفتار دولت چین در قبال پرونده ی هسته ای ایران اختصاص داده است:

چین در سازمان ملل در رابطه با پرونده‏ی هسته‏ای ایران، به کدام سو جهت‏گیری خواهد کرد؟ دولتِ اوباما بعد از یک سال سیاستِ «دراز کردنِ دستِ یاری» به سویِ تهران، موضعِ سخت‏تری برگزیده. ایالات متحده شروع به توزیعِ طرحِ قطعنامه‏ای حاویِ مجازات‏های جدید علیه جمهوری اسلامی کرده است. آخرینِ این قطعنامه‏ها مربوط به مارس ۲۰۰٨ بود.
چین مانع این پروژه است. جمهوریِ خلق [چین] تنها عضو دائمی شورای امنیت است که با طرحِ مجازات‏های جدید مخالفت می‏کند. روز ۷ مارس یانگ جیشی وزیرِ امورِ خارجه‏ی چین گفت: «فشار و تحریم قادر به حلِ ریشه‏ای این مسئله نیست».
اما نشانه‏های دیگری هم [از چین] صادر شده‏اند، نشانه‏هایی که می‏تواند گویای نوعی نرمش باشد. پس از دیدارِ اخیرِ معاونِ وزیرِ خارجه‏ی امریکا، جیمز اشتاین‏برگ از پکن، چین ابراز تمایلش نسبت به اینکه امیدوار است مسئله‏ی ایران از راه‏های دیپلماتیک حل و فصل شود را پس گرفت و از تهران خواست تا با آژانسِ بین‏المللی انرژی هسته‏ای (AIEA) همکاریِ بیشتری داشته باشد، تا موجبِ «برطرف شدنِ شک و تردیدها» در رابطه با برنامه‏ی هسته‏ای اش شود. آژانسِ بین‏المللی انرژی هسته‏ای در آخرین گزارشِ خود در رابطه با ایران، به طرحِ این فرضیه پرداخت که این کشور این روزها سرگرمِ کار بر روی یک کلاهک هسته‏ای است.
استراتژیِ چین مشتمل بر اجزای مختلفی است: به تاخیر انداختنِ حداکثرِ تحریم‏ها، در حینِ اینکه در صورتِ لزوم برای اجتناب از انزوای دیپلماتیک به این تحریم‏ها رای خواهد داد، و این امر پس از تلاش برا ی کم کردنِ تاثیر آن صورت خواهد گرفت.
در چنین شرایطی یک رای‏گیریِ سریع در سازمانِ ملل غیرعملی است. وزیرِ خارجه‏ی امریکا، هیلاری کلینتون گفت که امیدوار است «طیِ ماه‏های آینده» صورت پذیرد. تاریخِ این امر می‏تواند پس از کنفرانسِ آزمایشِ پیمانِ منعِ گسترشِ سلاح‏های هسته‏ای (TNP) در ماه می باشد.
به ممانعتِ چین می‏بایستِ امتناعِ برزیل را نیز افزود، کشوری که خانم کلینتون طی سفرِ هفته‏ی پیشِ خود به برازیلیا قادر نشد در رابطه با مجازات‏ها آنها را با خود همراه کند. رفتارِ چینی‏ها، به قولِ برخی، به نوعی همچون مشوقی برای کشورهایی که اصراری برای سخت کردنِ لحن‎‏شان نسبت به تهران ندارند، عمل می‏کند.
در رابطه با پرونده‏ی هسته‏ای ایران، چین میانِ منافعی، برخی مواقع متضاد در حالِ نوسان است. چین در لحظه می‏بایست به اهمیت روابطش با رژیم ملاها به مثابه قطعه‏ی مرکزی برای ورود به صفحه‏ی شطرنجِ خاورمیانه، و همینطور اولویتِ گفتگوهایش با ایالات متحده بپردازد. روابطی که با توجه به مسئله‏ی تایوان و دیدارِ میان باراک اوباما و دالایی لاما به دست‏انداز افتاده.
چین بطور سنتی مخالفِ تحریم و مجازات است و به سیاستِ «عدمِ دخالت» اولویت می‏دهد. از اصلِِ منعِ گسترشِ [سلاح های هسته‏ای] دفاع می‏کند، اما در رابطه با موردِ ایران، از موضعی دفاع می‏کند که هیچ نشانه‏ای دایر بر تمایل به دستیابی به بمبِ هسته‏ای [از جانبِ ایران] مشهود نیست، و تواناییِ دستیابی به آن در کوتاه مدت نیز [برای ایران] وجود ندارد. به این طریق از نظر آنها این بسیج بین‏المللی دلیلِ موجهی ندارد.
به رغمِ این، دیپلمات‏های غربی معتقدند که پکن، که در سه دفعه‏ی پیشین در فاصله‏ی سال‏های ۲۰۰۶ تا ۲۰۰٨ در تحریم‏های محدود علیه تهران شرکت کرده، از حق وتوی خود برای ممانعت از یک قطعنامه استفاده نخواهد کرد. بخصوص از زمانی که روسیه نیز اعلام کرده که آماده‏ی پیوستن به چنین قطعنامه‏ای است. چین می‏تواند از رای دادن خودداری کند. البته می‏بایست زبان دیپلماتیک ویژه‏ی این امر را هم برای متحد ایرانیش، با توجه به اهمیت روابطش با آنها بیابد.
ایران، بعد از عربستان سعودی و آنگولا سومین تامین کننده‏ی نفتِ چین است. کمپانی‏های نفتیِ چینی طی ۵ سال گذشته ۱۲۰ میلیارد دلار در ایران سرمایه‏گذاری کرده اند. در سال ۲۰۰۹ دو کشور دو قراردادِ مهم برای توسعه‏ی دو میدانِ نفتیِ پارس و آزادگان به امضا رساندند. و از آنجا که ایران توانایی کافی برای پالایش مواد نفتی در اختیار ندارد، بنا به اطلاعاتِ ارائه شده توسطِ فاینشنال تایمز، چینی‏ها روزانه میان ٣۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ بشکه نفتِ تصفیه شده به ایران تحویل می‏دهند. طی سال‏های اخیر چین از غیبتِ شرکت‏های غربی که در پیِ تحریم و فشارهای امریکا، قادر به کار با ایران نبودند، سود برده است.
نزدیکی‏های جغرافیایی و فرهنگی ایران با ایالتِ چینی گزینجیانگ، منطقه‏ی درگیر در تمایلاتِ «جدایی‏طلبانه» ی جمعیتِ مسلمانِ اویغور، پکن را ناچار می‏کند که از حسنِ نیتِ تهران یقین حاصل کند.
مرکز تحلیلیِ گروهِ بحران، در گزارشی دقیق و به تفصیل در رابطه با بازیِ چینی‏ها در مقابلِ [مسئله‏ی] هسته‏ای ایران معتقد است «تداوم راه‏های دیپلماتیک حرکاتِ تنبیهی را به تاخیر می‏اندازد و پکن را قادر می‏سازد که با استفاده از همه‏ی ظرفیت‏هایش از چانه‏زنی با ایران و کشورهای غربی حداکثرِ بهره‏برداری را بکند». مقامات رسمی همچنین اشاره کرده‏اند که تداوم فروش سلاح امریکایی به تایوان مانعی برای همکاری و همیاریِ چینی‏ها «در رابطه با پرونده‏های مهم بین‏المللی» است.
با وجود این، سارا رِین متخصص انگلیسیِ امور چین معتقد است «قطعنامه‏ای معتدل از جانبِ شورای امنیت چین را قادر می‏سازد که در رابطه با امریکا و اروپا، یعنی شرکای تجاری اصلی‏اش سربلند بماند. اما این که این تحریم‏ها روی منافع آنها حداقلِ اثرات را داشته باشد، در اولویتِ کامل است».
به همین دلیل هم هست که ایالات متحده از عربستان سعودی خواسته که به چین تضمین بدهد که با افزایش فروش نفت به چین جای خالی احتمالی ایران را پر خواهد کرد. در صورتِ مسابقه‏ی تسلیحاتی و عدم ثبات در منطقه‏ی خلیج [فارس] هیچ بُردی نصیب پکن نخواهد شد، اینها پدیده‏هایی‏اند که در صورتی که توقفی بر تحرکاتِ ایران گذاشته نشود، در منطقه غیرقابلِ اجتناب خواهند بود.

لوموند ٨ مارس ۲۰۱۰
برونو فیلیپ فرستاده‏ی ویژه به پکن، با ناتالی نوگِرِد در پاریس
برگردان: سیامند