•
سالی که گذشته، سالی بود که بت ها فرو ریختند، اسطوره ها از هم گسیختند و افسانه ها سحرشان را باختند. عیان گردید که معصوم و خطاناپذیر، قاتل و جنایتکار است. از خشم و خشونت و بیرحمی از هیچ دریغ ندارد. که با شمشیر شریعت هر سری را بر زمین افکند، تا بقای نظام ولایت را تامین نماید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۹ اسفند ۱٣٨٨ -
۲۰ مارس ۲۰۱۰
سالی که گذشت، سالی بود که به سه دهه تاریکی و خاموشی پایان بخشید و نور امید به رهایی و آزادی را بار دیگر در دلها زنده ساخت. سالی که گذشت، سالی بود که مردم یکدیگر را یافتند و بهم پیوستند. چرا که حکومت ولایت جدا میکند و منفرد میسازد. تبعیض قائل میشود و سوء ظن میآفریند تا بتواند نظم و انضباط را در تبعیت از شریعت برقرار سازد. ظاهر باید آراسته میساختی تا همرنگ جماعت شوی. تنبیه و مجازات و ارشاد بود اگر از همرنگ شدن با جماعت سر باز میزدی. سالی که گذشت، سال پیوند بود و همبستگی.
سالی که گذشت، سالی بود که مردم بر ظاهر سازی، یکی از واجبات عمل به شریعت، فائق آمدند و به یک واقعیت بزرگ آگاهی یافتند که هم درد هستند و غم و اندوه مشترک دارند. که تنها نیستند در احساس بندگی و رعیتی و محرومیت از ابتدایی ترین حق و حقوق بشری. انتخابات ۲۲ خرداد٨٨ نشان داد که در نظام ولایت. تنها یک شخص است که حق دارد بر گزیند. که گزینش او ارجح است. چرا که او معصوم و خطا ناپذیر است. سالی که گذشته، سالی بود که مردم برای احقاق حقوق بشری خود بر خاستند و در برابر خشم و خشونت و بیرحمی رژیم ولایت، همچون سرو، سخت و مستقیم ایستادند.
سالی که گذشته، سالی بود که بت ها فرو ریختند، اسطوره ها از هم گسیختند و افسانه ها سحرشان را باختند. عیان گردید که معصوم و خطاناپذیر، قاتل و جنایتکار است. از خشم و خشونت و بیرحمی از هیچ دریغ ندارد. که با شمشیر شریعت هر سری را بر زمین افکند، تا بقای نظام ولایت را تامین نماید. سالی که گذشت، سالی بود که شریعت، شمشیر را از نیام بر کشید و بر گردن بی گناهان شریعت ستیز فرود آورد و ولایت را باطل نمود.
سالی که گذشت، سالی بود که مرگ بر آمریکا» به شعار مزدور ان و جیره خواران خان ولایت، تبدیل گردید. پس از سی سال، «مرگ بر آمریکا» به اصل خود بازگشت: پتک کوبنده ای، اختراع نظام ولایت که بر سر ملت سخت فرود آورد تا ستونهای رژیم مستحکم گردد. سال گذشته، سالی بود که این پتک محکم بر سر نظام ولایت باز گردانده شد.
سالی که گذشت، سالی بود که اسطوره «قدس» نیز بعنوان یکی دیگر از ستونهای نظام ولایت در هم فرو ریخت. «قدس» نه یک سر زمین بیگانه بلکه جامعه ی ایران بود که سراسر به اشغال ، سپاهیان و نیروهای بسیجی و انتظامی رژیم ولایت در آمده بود. سالی که گذشت، سالی بود که نیروهای اشغال گر تا دندان مسلح ولایت به ملت با تیر و تفنگ و باتوم حمله نمودند. کشته گرفتند و اسیر به زندانها بردند.
سالی که گذشت، سالی بود که سینه زنان و عزادران «عاشورا» لشگر پاسداران رژیم ولایت بودند و گارد های ضد شورش و قمه کشان بسیجی. که به میدان آمده بودند تا شمشیر بر هر گردنی که در تبعیت از امام حسین در برابر ظلم و بیداد، قد بر افرازد، فرود آورند. سرها بر زمین افکنند و یادمان صحرای کربلا را جشن بگیرند. سال گذشته، سالی بود که نظام ولایت به بهانه ی ادامه رسالت و امامت تا قیامت، حرمت «عاشورا» را شکست. امام یزید شد و یزید امام.
سالی که گذشت، سالی بود که قداست امام خمینی به آتش کشیده شد تا شر و نجاست از چهره اش پاک گردد و به خانواده ی دیوان تاریخ باز گردانده شود. این فراخوانی بود بسوی رهایی و آزادی از بند های اسارت بار معصومیت و شریعت. سالی که گذشت، سالی بود که در آن هرچه سخت و منجمد بود ذوب گردید و دود شد و به آسمان رفت و مردم ایران را مجبور ساخت که با مبانی ارزشها و باورهای ایمانی خود روی در روی قرار بگیرند.
سالی که گذشت، سالی بود که در دل مردم شک و تردید افتاد. شک و تردیدی که ولایت از آن سخت هراس داشته است و دارد. بارها خود در سخنرانیها و خطبه های ش اشاره کرده است که تولید شک و تردید در ذهن مردم استراتژی "جنگ نرم " است که بوسیله قدرتهای استعماری علیه نظام ولایت رهبری میشود. نظامی که یکه و تنها در برابر شان به مقاومت برخاسته و در تمام نقاط دنیا سلطه شان را به چالش کشیده است. با شک و تردید به ذهن مردم رخنه میکنند. که نظام ولایت، تقلب میکند. دروغ میگوید. شلاق میزند. شکنجه میکند. مکرر بدار میآویزد. این تهمت های قدرت های استکباری ست برای ایجاد شک و تردید در وجود ملت. گویی که مردم از ابزار بینایی و عقلانی محرومند، بنده و رعیتی بیش نیستند که مستقلا مشاهده کنند و بسنجند. که پایه های ولایت و یا معصومیت و شریعت در خون و دروغ ، بنیان گذارده شده است. مطبوعات را میبندد، روزنامه نگاران، نویسندگان، خبرنگاران، فیلمسازان، هنر پیشگان، خوانندگان و نوازندگان را دستگیر و بدون اطلاع خانواده ها، روز ها، هفته ها و ماه ها در سلولهای مجرد نگاهداری میکنند. رسانه های اینترنتی را ویران، سیستم مخابراتی را مختل میکنند، در فضا پارازیت های خطرناک میاندازند که با جنگ نرم دست و پنجه نرم کرده و از بروز شک و تردید در ذهن مردم جلوگیری کنند. در حالیکه کار از کار گذشته است و مردم قطرات خونی که از شمشیر ولایت میچکد با چشمان خود مشاهده نموده اند. سالی که گذشته سالی بود که در برابر «او هست بجز او هیچکس نیست،» «ما هم هستیم» ظهور یافت و مبانی توحید را به چالش کشید.
سالی که گذشت، سالی بود که ملت از ولایت جدا شد و با آن بیگانه گردید. اما ولایت، ملت را رها نکرد. ملت مصنوعی و چوبین بشکل ۹ دی و ۲۲ بهمن بر اساس رشوه و خود فروشی و نفر کشی به مرکز، بوجود آورد. ولایت با مشت این ملت مصنوعی ست که بر سر ملت میکوبد. سالی که گذشت، سالی بود که پایه های این ملت چوبین گذارده شد، ملتی که دیر یا زود ره نیستی گیرد.
سالی که گذشت، سالی بود که «مرگ» گریبان دیکتاتور را گرفت، دیکتاتوری که جلوه خداوند یکتا و یگانه بوده و هست. این نیاز به آزادی بود که مرگ دیکتاتور را فرا میخواند. بوی آزادی به مشام مردم ایران رسیده است. سالی که گذشت، سالی بود که مردم ایران اعلام کردند که آزادی نه یک مفهوم و یا کالای غربی، بلکه نهفته است در ذات بشری.
سر انجام، سالی که گذشت سالی بود که جشن چهارشنبه سوری، باقیمانده از فرهنگ باستانی، لرزه بر بنیاد رژیم ولایت انداخت. بر حرمت این جشن و سرور باستانی هرچه بیشتر افزوده گردید زمانیکه ولی فقیه فتوا صادر نمود که این رسم ایرانی، فاقد "مبنای شرعی " ست. سالی که گذشت، سالی بود که چهار شنبه سوری از جشن و سروری از برای زندگی و زیبایی ها و شیرینی هایش، به جشن مبارزه و مقاومت، و کنشی رهایی بخش تبدیل گردید.
فیروز نجومی
fmonjem@gmail.com
|