فصلِ فاصله


مه ناز طالبی طاری


• فریادت
جادوی جهان در گندمزاری
که چنین پُر شتاب
رو به پاییز گُذاشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ فروردين ۱٣٨۹ -  ۲۲ مارس ۲۰۱۰


 ــ در سوگِ عاشقانِ زندگی که در بهــار رفتند ــ


نه آرزوهایت را بازگشتی ست
    به چشم انـداز
و نه رفتنت را ...

که فصل
فصلِ سکوت است و
فصلِ فاصله است ...

و فصلِ فاصله سرد است
بی همهمه ی گرمِ نفس هـا
در دستِ اِسارتگرِ خاک

و فصلِ فاصله تنگ است
در نهفته ترین بُعـدِ انتظار ...

نه آرزوهایت و نه رفتنت را ...

چه بعید است ترانه ی بازگشت
هنگام
که تمامیتِ تنهاییِ یک پنجره
در حریمِ نازکِ نگاهت پناه می جوید
و نبضِ امیـد
در کشمکشِ شمعی با ظلمات
از تپش می افتـد ...

نه رفتنت را
نه آرزوهایت را ...

فریادت
جادوی جهان در گندمزاری
که چنین پُر شتاب
رو به پاییز گُذاشت
و نجواهای عاشقت را
در جنوبی ترین نقطه ی احساست
به بیت های مرگ وانهاد ...

آنجـا
که باران را بی تدارک
به پشتِ پنجره می خواندی
راهِ هزار ساله را با تـو
یک شبه می رفتم ...

نه در تمامیتِ تنهاییِ گوری گُمنام
نه در خلوتِ سکوتت ...

که آرزوهایت را گویی
دیگر بازگشتی نیست
نه!
رفتنت را نیز ...