تاریخ مصرف کاسپین ماکان!
یادداشتی از حسن زارع زاده اردشیر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۵ فروردين ۱٣٨۹ -  ۲۵ مارس ۲۰۱۰


سایت جنبش سبز ایران، جرس، که می کوشد خود را پایگاه اینترنتی جنبش سبز (؟!) معرفی کند، و جایی برای درج دردنامه خانواده زندانی سیاسی حشمت الله طبرزدی و بعضی خبرهای مشابه از غیر خودی ها ندارد، به دلیل اینکه نماینده جنبش سبز است اعلام کرد که کاسپین ماکان دیگر نامزد ندا نیست و نمایندگی از طرف جنبش سبز ندارد!
در دو مقاله به قلم مسیح علی نژاد و سید ابراهیم نبوی در سایت جرس، روشن شد که دیگر جنبش سبز نیازی به کاسپین ماکان ندارد. این البته واکنشی به دیدار ماکان با رییس جمهوری اسرائیل است که سبزها را آشفته کرده است. پیشتر سایت جرس و عده ای از اصلاح طلبان سبز دوم خردادی به راحتی ماکان را نامزد ندا معرفی می کردند اما همین دیدار او ،‌ که انگار با سیاست های سبز همخوانی نداشت، باعث شد تاریخ مصرف او به سر رسد!
تحلیل مسیح بر این اساس استوار است که ماکان نامزد ندا نبود. پس از این طریق توانست او را خائن و سوءاستفاده چی معرفی کند، آزادی فعالیت هایش را زیر سوال ببرد - به همان شیوه امنیتی ها و بلکه تحت تاثیر آنها - و بگوید: درست در روزهایی که فیلم ندا توسط دوست انگلیسی ام کارگردانی می شد و من می باید ایمیلی که از خواهر ندا رسیده بود را برایش می خواندم، وسوسه شده بودم که متن آن ایمیل را منتشر کنم، نگران بودم که مبادا دل ماکان برنجد اما این روزها که ماکان دارد علاوه بر رنجاندن دل خانواده ندا ، دل یک ملت را هم می لرزاند به گمانم اخلاقی تر آن است که ایمیل خواهر ندا را یاد آوری کنم:
«...ماکان دیگر با ندا نبود، یک دوره خیلی کوتاه با ندا بود ... عکس هایی هم که ندا با موهای چتری دارد را ماکان از او انداخته بود....ماکان و ندا از هم جدا شده بودند ولی وقتی ندا را کشتند، ما دیدیم که ماکان عکس های همان دوره کوتاه را به رسانه ها داد...»
مسیح به روشنی اشاره می کند قبلا هم تصیم داشته این ایمیل را منتشر کند که به نظر می رسد به زمانی باز می گردد که ماکان پس از فرار از ایران موضوع سرنگونی رژیم اسلامی را مطرح کرد. اما به فاصله کمی از انتشار ایمیل خواهر ندا که مبنای تحلیل مسیح قرار گرفته، خواهر ندا در مصاحبه با بی بی سی گفت کاسپین با ندا ارتباط داشت بطوریکه او از ندا خواستگاری کرده بود و اگر ندا کشته نمی شد آنها شاید ازدواج می کردند. خواهر ندا در همین مصاحبه با تاکید بر اینکه ادعای قطع رابطه ماکان و ندا قبل از کشته شدن او صحت ندارد، گفت : «من می توانم متن ایمیلم را برای شما بفرستم تا ببینید که ادعای این سایت ها صحت ندارد»
و سید ابراهیم نبوی هم سفر کاسپین ماکان به اسرائیل را نمونه روشن و مشخص سوء استفاده از جنبش سبز (!؟) برای حل مشکلات شخصی ارزیابی می کند. نبوی می نویسد: او یک آدم معمولی است که می تواند هر موضعی در زندگی شخصی اش بگیرد و هر کاری دلش می خواهد بکند. اما رفتارهای جنبش سبز توسط رهبران مشخص و معینی تعریف می شود که همین رفتارها آن رهبران را در موقعیت رهبری تثبیت می کند. این سفر (به اسرائیل) یک اقدام غیرمسوولانه فردی است که به عواقب رفتارش فکر نمی کند و قدرت تشخیص مصالح عمومی جنبش را ندارد و اصولا به آن فکر نمی کند.
آقای نبوی نه تنها مشخص نمی کند که بر چه اساسی می تواند از سوی جنبش سبز برای فرد دیگری جایگاه تعیین کند، بلکه در ادامه طوری سخن می گوید که انگار از نزدیک از تصمیم گیری های جنبش سبز آگاه است: « حتی اگر یکی از رهبران سبز در داخل هم چنین کاری کرده بود، جنبش سبز او را از موقعیتی که داشته کنار می گذاشت و اجازه نمی داد که افراد بدون در نظر گرفتن مصالح عمومی که مهم ترین آن توجه به آسیب پذیری سبزها در موقعیت کنونی کشور است،عمل کند و از سوی جنبش حذف می شد و رفتارش غیرمسوولانه و نادرست شناخته می شد.»
من قصد دفاع از ماکان را ندارم. پیشتر نیز شخصا با او چندین بار صحبت کرده ام و او را کم اطلاع از دنیای سیاست و مبارزه سیاسی یافته ام و معتقدم که آدمهایی مانند اوهمیشه ایرادات استراتژیک دارند اما مگر او نماینده جنبش آزادیخواهی ایرانیان است که توقع بیش از حد از او داشته باشیم . کاسپین ماکان در برابر پرسش خانم ستاره درخشش از صدای آمریکا مبنی بر اینکه با مقامات اسرائیلی دیدار کرده است یا نه؟ جواب مشخصی نداد و طفره رفت که همین موضوع نشان می دهد او به حساسیت ها نسبت به اسرائیل آگاهی دارد اما نحوه پاسخگوئی اش به این پرسش نشان می دهد که او آشنایی چندانی با دنیای سیاست ندارد. با این حال من شخصا نمی توانم قضاوت کنم او در حال استفاده ابزاری از نداست چون در دل و فکر او نیستم، ضمن آنکه تصور می کنم که او کوشش هایی در راه مبارزه با رژیم اسلامی انجام داده و خواسته سرنگونی رژیم را مطرح کرده که به مذاق نمایندگان سبز دوم خردادی مدافع اصلاحات حداقلی در سیستم فعلی خوش نیامده است. با این حال این نگرانی نیز وجود دارد که ماکان همچون بسیاری دیگر از فعالانی که در پی امواج خبری مطرح شده اند در خودبزرگ بینی غرق شود و به این ترتیب در دامن آفتی بیفتد که جمهوری اسلامی تلاش زیادی برای تقویت آن انجام داده است.
در واقع موضوع از آنجا آغاز می شود ما به راحتی خط قرمز های رژیم واپس گرای اسلامی را پذیرفته ایم. مثل خودسانسوری که امروز بسیاری از روزنامه نگاران با اینکه حتی از ایران فرار کرده اند اما هنوز نتوانسته اند از خودسانسوری رها شوند. یا نمونه دیگر خط قرمزی به نام ولی فقیه است که البته دیگر قداست آن با شعارهای مردم ایران در تظاهرات از بین رفته است. امروز نیز باید این خط قرمزی که دور اسرائیل کشده شده است پاک شود تا به راحتی رژیم اسلامی نتواند سیاست های خود را بر ما اعمال کند و عزیزان ما را به راحتی در زندان ها متهم کند. من اگرچه منکر برخی سیاست های نادرست اسرائیل در قبال صلح خاورمیانه نیستم اما ارتباط با این کشور و سفر به آن را نفی نمی کنم. اسرائیل از شخصیت حقوقی برخوردار است و دشمن سازی ها جمهوری اسلامی تنها به مذاق طرفداران جمهوری اسلامی خوش می آید!
امروز متاسفانه عده ای خود را نماینده این و آن معرفی می کنند و یا حاضر نیستند به کمتر از جایگاه رهبری یک جنبش رضایت دهند. ریشه اصلی این گرفتاری ها در ماکان، نبوی، مسیح و یا آنهایی که امروز پس از فرار از ایران به دروغ و یا با غلو ادعا می کنند در زندان های رژیم به شدت شکنجه شده اند و یا نفش مهمی در فعالیت های داخلی داشته اند تا امتیازی کسب کنند، نیست بلکه این خانه از پای بست ویران است. تا زمانی که استبداد درون ما، که کاملا در وجود همه مان نهادینه شده، از خانه رخت بر نبسته ، و فرهنگ کذایی حاکم بر جامعه ما از سوی رژیم جهل و دروغ و تزویر از بین نرفته، همچنان ظهور و خودنمایی رهبران رنگارنگ و بعضا فصلی جنبش آزادیخواهی و یا حداقل ظهور ژست های روشنفکرمآبانه افراد مختلف و نقش به ظاهر بسیار مهم شان در عرصه مبارزات سیاسی یا حقوق بشری دور از انتظار نخواهد بود.

منبع:
zarezadeh.blogspot.com