•
- " مکن، نازنین ام !
مزن دم
نه از شام دیروز و نز بام فردا!
که در هم نوردیدن این دم، این حال خوش، هیچ کاری ندارد ..."
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٨ فروردين ۱٣٨۹ -
۲٨ مارس ۲۰۱۰
● یادگار نخستین شب مهمان بودنم در خانه ی دکتر مهناز خانم
بدیهیان و دکتر جهانگیر جان صادقی
- " مکن، نازنین ام !
مزن دم
نه از شام دیروز و نز بام فردا!
که در هم نوردیدن این دم، این حال خوش، هیچ کاری ندارد ..."
- " چگونه؟ "
- " نمونه:
همین بس که دست دل ات را بگیرم
و بازت کشانم بدان لحظه
(در نیم گامی فقط تا فراموشی)
از یادها ی ات
که ... آن گربه ناگاه از پشت دیوار بر سار ..."
- " بس کن!
کشاندی!...
رساندی!...
رسیدم!
و دیدم؛
و می بینم ... "
- " آری!
و می بین
که ما چون و تا چند باز یچگان خدایان یاد و خیال ایم؛
و بر دره ای
ژرفه های اش گشوده بر انبار هیچای جاوید،
که در کام اش آینده هامان بدل می شود با گذشته ،
روان بر پل خودفروریز حال ایم."
- " خوشا ؟
- یا دریغا ؟!"
- " ببین، نازنین ام !
تو بگزین.
من این لحظه،
در مرز بی خویشی،
آمیزه ی آن و این ام."
بیست و ششم نوامبر ۲۰۰۹،
بیدرکجای سانفرانسیسکو
|