نقش چپ ها در بسیج اقشار محروم جامعه به مشارکت در جنبش دمکراسی خواهی - حمید برزگر

نظرات دیگران
  
    از : سبز

عنوان : وجود فضای دمکراتیک از نان شب واجب تر است چون با خود آزادی بیان و تجمعات، همان چیزی که چپ ها می گویند، را می آورد. آنهایی که این قاعده را انکار می کنند ریگ به کفش دارند، هشیار باشیم.
احزاب چپ خوب توجه کنید:-

«اگر چپ به طور واقعی علاقه‌مند به سرنوشت کارگران است، باید از آنان پرسید چگونه ممکن است که کارگران بدون اتحادیه‌های خود می‌توانند شرایط زندگی و کار را بهبود ببخشند؟ چگونه امکان دارد که اتحادیه‌های کارگری بتوانند بدون وجود دموکراسی و آزادی‌های گسترده اجتماعی و سیاسی وجود داشته باشند ...»


بله، اول باید فضای سیاسی دمکراتیک بوجود آید تا فرصت تحقق مطالبات صنفی را فراهم آورد و راه دیگری وجود ندارد. قاطی کردن این دو مقوله بوسیله چپ ها آب به آسیای دشمن ریختن است.

چپ ها خوب آنچه نویسنده می گوید را می دانستند و می دانند ولی نگرانی هایی از وجود فضای سیاسی بعنوان اساسی ترین و اولین قدم دارند و به همین دلیل مرتب با هر بوق و کرنایی فریاد بر می آورند که جنبش سبز متعلق به طبقه مرفه جامعه است و به طبقه کارگر بی اعتناست. آخر این چه سیاستی است که بجای حمایت از این جنبش مرتب آنرا می کوبد؟ جنبش سبز بدون این چوب لای چرخ کردن های چپ ها می تواند فضای سیاسی را باز کند تا همه که شامل کارگران هم می شود بتوانند آزادانه مطالبات خود را بیان کنند.

وجود فضای دمکراتیک از نان شب واجب تر است چون با خود آزادی بیان و تجمعات، همان چیزی که چپ ها می گویند، را می آورد. آنهایی که این قاعده را انکار می کنند ریگ به کفش دارند، هشیار باشیم. آنهایی که اینرا انکار می کنند ریگ در کفش دارند و باید بدانند که ما مردم ۳۱ سال پیش نیستیم و کسانی که بجای کمک به ما سنگ جلوی پای ما می اندازند را نه می بخشیم و نه فراموش خواهیم کرد.
۲٣۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣٨۹       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : راه رشد "غیر سرمایه داری" در شکل تازه
آقای برزگر از اینکه بر خلاف سازمان مادر بصورت خیلی روشن و واضح برنامه خود را برای باز سازی سیستم سرمایه داری در ایران ارایه دادید باید از شما تشکر کند. همانطور که شما اعلام کرده اید هر جناحی از سرمایه که روی کار بیاید مجبور است که طرح بانک جهانی را به اجرا در اورد یعنی رایانه ها را قطع کند تا سود اوری سرمایه را بالا اورده و بتواند سرمایه داران را به سرمایه گذاری تشویق کند. اقای موسوی و رفسنجانی نیز نه تنها مخالف این طرح نیستند بلکه بر سر اینکه چه کسی می تواند این طرح را اجرا کند و بر سر اینکه اقای احمدی نزاد مدیریت ندارد و نمی تواند این طرح را اجرا کند بحث می کند نه اینکه این طرح درست نیست. شما بدرستی روی ریشه اصلی بحران اصلی سیستم سرمایه در ایران انگشت گذاشته اید یعنی گرایش نزولی سودو بدرستی راه حل خود را برای بازسازی این سرمایه داری یعنی قطع رایانه ها ارایه داده اید. اما این طرح شما مساله تازه ای نیست. تمام جناحهای سرمایه متوجه این مساله هستند حتی رژیم شاه نیز در سال ۱۳۵۵ این طرح را میخواست اجرا کند ولی یک مشکل بسیار "کوچک " و جود داشت و هنوز هم وجود دارد. ان هم مقاومت طبقه کارگر و اقشار زحمتکش جامعه است که هم رژیم شاه و هم جمهوری اسلامی هر موقع که میخواسته اند انرا اجرا کنند مجبور می شده اند عقب بکشند. این طرح فقط با یک سرکوب حداقل ۲ تا ۳ ساله امکان دارد که حداقل دهها هزار نفر اعدام شوند و مردم نتوانند نفش بکشند. برای بالا بردن نرخ سود سرمایه در ایران این سیستم به "کارگر ارزان و خاموش" با یکدیگر احتیاج دارد. قطع سوبسیدها کارگر ارزان فراهم می کند و لی کارگر خاموش فقط با سرکوب و تسمه از گرده کشیدن ان میسر است. نظرات شما طرح جدیدی نیستند. شما اگر به مقاله "اسطوره بورژوازی ملی و مترقی" منصور حکمت که ۳۱ سال پیش نوشته است می توانید نقد سیاسی وی را بر طرح خود ببینید. وی بعدا تک تک اجزای طرح شما را به نقد کشید و از این نظر شما و بسیاری از طراحان بازسازی نظام سرمایه در ایران با این مشکل مضاعف مواجه هستید که بسیاری از طرحهای بازسازی سیستم سرمایه داری در ایران توسط نیروهای کمونیست و رهبران طبقه کارگر به نقد کشید ه شده است و از این لحاظ بسیار مشکل است که انرا بتوانید با طرحهای دهن پر کن به دنبال خود بکشید. این فرق اساسی امروز با سال ۵۷ است که اگر طرح ساختن سوزن و ماشین ایرانی اگر در سال ۵۷ میتوانست رهبران جنبش کارگری را به دنبال خود بکشاند امروز تا به شکل دیگری مطرح شود بلافاصله پنبه ان زده میشود. برخلاف ادعای شما، کسانی که طرفداری از سرمایه تولیدی می کنند مساله شان نه دفاع از طبقه کارگر و نه چپ را نمایندگی می کنند. ایشان دفاعشان از یک جناح سرمایه در مقابل دست اندازیهای جناح مقابل است. همان مخالفتی که یک موقعی نهضت ازادی و یا جبهه ملی می کرد با اتکا به جنبش ملی اسلامی می تواند در مقابله با سرمایه خارجی ، بازار داخلی را در دست خود بگیرد. دفاع اینها از تولید داخلی بیشتر دفاع از این بخش از سرمایه است. برای همین هم اینهااز کارگر خاموش و ارزان و خواسته های ان صحبتی نمی کنند و بیشتر از فزونی خواهیها ی سپاه حرف به میان می اورند.
بطور خلاصه باید گفت طرح شما در ادامه همان طرح رشد غیر سرمایه داری است که بعد از فرو پاشی شوروی در شرایط جدید مطرح می شود. این طرح شما متکی به ماشین دولتی برای اجرای "رفرمهای " اقتصادی است و از این لحاظ منافع بورزوازی بوروکرات را درایران نمایندگی می کند . بی جهت نیست که اساس طرح شما یعنی قطع رایانه ها توسط ا.ن. که بخشا جناجی از بورزوازی بوروکرات در ایران است(البته اقشار تازه بدوران رسیده آن و این البته از ویزگیهای بورژوازی بوروکراتیک است که همیشه سیال است) دارد به اجرا در می اید. شما در طرح خود به مهمترین اصل یعنی اینکه رژیم جمهوری اسلامی باید این طرح را اجرا کند اشاره نمی کنید ولی از لابلای ان مشجص است که در طرحتان مستتر است. این طرح شما بدلیل اینکه به مساله سیاسی در ایران و بحران سیاسی اشاره نمی کند هدفش در جهت فریب نیروهای چپ و تبدیل کردن انها به سربازان لشگر سرمایه برای بازسازی سیستم خود است. شما چنان صحبت از کار درست کردن برای کارگران می کنید که گویا خبر ندارید همان کارگرانی که کار می کنند با نرخ ۱۰۰ استثمار می شوند و ۶ ماه ۶ ماه حقوق نمی گیرند حداقل دستمزدشان ۳۰۰ دلار در ماه است. حالا معلوم نیست چرا بایستی مبارزه کنند تا چرخ سرمایه براه افتد تا شاید از صدقه ان بتوانند به یک دستمزد زیر خط فقر برسند. اگر قرار به مبارزه است چرا بایستی این نظام سرمایه را تغییر ندهند. چون بحث طولانی شد خوشحال میشوم که نقد شما را به برنامه " دنیای بهتر " ببینم و بدانم چرا فکر می کنید طبقه کارگر در ایران نمی تواند انرا به اجرا در اورد و خود را از شر این نظام خلاص کند
۲٣۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : سبز

عنوان : به گروه ها، سازمان ها، احزاب و شخصیت های سیاسی برون مرزی
به گروه ها، سازمان ها، احزاب و شخصیت های سیاسی برون مرزی،

با عرض سلام خدمت همه شما عزیزان مبارز و عاشق ایران و ایرانی، خواهشمندیم که افکار و برنامه های تان را مطابق با قرن ۲۱ و با الهام از پیشرفته ترین علوم و فنون تنظیم و ارائه نمایید.

جامعه امروز ایران، آن جامعه ی طبقاتی ای که در قرون گذشته هر طبقه از طبقه دیگر متمایز بود نیست. بسیاری از آموزگاران و استادان دانشگاهی دو شیفته کار می کنند که یک شیفت آن اکثرا کارگری است، مسافر کشی یکی از آنهاست. جمع کثیری از کارگران و زحمتکشان کشور فرزندان دانش آموخته و دانشگاهی و یا حداقل دیپلمه دیبرستانی و هنرستانی دارند. همسران بسیاری از آموزگاران کارگر هستند.

بنابراین، در ایران امروز ما با جامعه ای روبرو هستیم که «طبقات»، آن معنی کلاسیک خود را از دست داده اند و زمان را نمی توان به عقب بازگرداند و آن جامعه طبقاتی را یکبار دیگر احیا کرد. با توجه به این واقعیت جامعه ایرانی نیازمند راهکارها، سازمان ها و احزابی است که در برگیرنده چنین جامعه در هم تنیده قرن ۲۱ باشند تا مردم خود را متعلق به آنها دانسته و از انها حمایت کنند. یکی از دلایل موفقیت جنبش سبز هم همین بوده است که با آنکه از بالا آغاز شده بود ولی از آن فضا استفاده گردید و متعلق به مردم شد. این جنبش با رای من کو آغاز شد و به جمهوری اسلامی باید گورش را گم کند و دمکراسی حقوق بشری ارتقا یافت.

ما بیاد نداریم که در گذشته چپ ها حتی یکبار هم بیانیه ای منتشر کرده و در آن از «طبقه کارگر» خواسته باشند که در تظاهرات جنبش سبز شرکت کنند و حال سازمان فداییان خلق از جنبش سبز می خواهد که در روز اول مه کارگران را همراهی کند!!! چپ ها قبول نمی کنند که ما مردم همه با هم هستیم چون سخت در هم تنیده ایم، و آنهم بگونه ای که تا چند ماه پیش حتی خودمان هم فکرش را نمی کردیم. انکار واقعیت ها به زیان اینگونه نهادها خواهد بود.

در جامعه ما فقط یک طبقه وجود دارد که ما در پی سرنگونی آن بطور مسالت آمیز هستیم، و آنهم اشغالگران فاشیستی هستند که خود را با مذهب من در آوردی شان بر ۷۵ میلیون ایرانی تحمیل کرده اند. ما در هر فرصتی در کنار یکدیگر مطالبات خود را فریاد خواهیم زد، حال می خواهد روز ایران (قدس سابق) باشد و چه روز کارگر و معلم.

ما معتقدیم با دگرگونی فضای سیاسی و ایجاد دمکراسی در ایران قادر خواهیم بود به اوضاع اقتصادی کشور رسیدگی کنیم. هر اقتصاد دانی هم به شما خواهد گفت که امروزه دو مبحث سیاست و اقتصاد سخت در هم تنیده شده اند و شکوفایی اقتصاد هر جامعه ای رابطه مستقیم با درجه آزادی های سیاسی آن جامعه دارد. آزادی های سیاسی از نان شب هم واجب تر است، چرا که فقط در فضای آزاد سیاسی است که مطالبات اقتصادی می توانند مطرح شوند و راهکارها با مشارکت عمومی یافت شوند. ما در درون مرز اقتصاد دانان و حقوق دانان زبره فراوانی داریم که نیازمندی های فردای ایران را برآورده خواهند کرد. اینان اکثرا فرزندان ایرانیانی هستند که همدل و همزبان همه ایرانیان هستند و از درون ما برخاسته اند. مهمتر از هر چیز دیگری برای اینها، عشقی است که به کشورشان ایران می ورزند، درست مثل شهروند هر کشور دیگری که مملکت و مردم خود را بیش از هر کشور دیگری دوست می دارد و برایشان مبارزه می کند.

ما میان خود مرز بندی نمی کنیم و از شما هم می خواهیم که اگر ایرانی هستید میان ما مرزبندی نکنید. ما به مرحله ای رسیده ایم که می دانیم دردمان دردی مشترک است و این درد مشترک را با مشارکت آحاد ملت می توانیم درمان کنیم، فرقی هم نمی کند که در درون مرزهای ایران باشیم و یا به اجبار بیرون از آن. برخی از ما توانایی های بیشتری از دیگر هموطنان خود داریم و بنابراین مسئولیت بیشتری هم بر دوشمان است، این بدان معنی نیست که از حق و حقوق بیشتری نسبت به دیگر شهروندان هم اکنون و در آینده برخورداریم و یا خواهیم بود. ما حقوق شهروندی برابر برای همه قائل هستیم چون به کلیه مفاد منشور جهانی حقوق بشر معتقدیم و در اشاعه آن بسیار کوشاییم. ار این منشور برای رسیدن به اهداف مان سوء استفاده نمی کنیم چون هدفی بجز ایجاد دمکراسی حقوق بشری در ایران را دنبال نمی کنیم.

ما برجسته کردن تفاوت ها در میان هم میهنان مان را مغایر با منافع ملی ایران دانسته و آنرا عملی ضد ملی و ضدایرانی می دانیم، و آنرا سیاستی به حساب می آوریم که بدنبال به تعویق انداختن آزادی ایران و برپایی نظامی سکولار و دمکراتیک بر پایه منشور جهانی حقوق بشر در کشورمان است.

ما از همه گروه ها، سازمان ها، احزاب و شخصیت های سیاسی ایرانی می خواهیم که کسانی را که در پنهان و آشکار به دشمنی با جنبش سبز ملت ایران فعالیت می کنند را شناسایی و از طریق مطبوعات و رسانه ها به ملت ایران معرفی کنند. ما خود بگونه متفرقه در این راه فعالیت خود را آغاز کرده ایم و از شما انتظار همکاری داریم، این یک وظیفه ملی بر دوش همه ایرانیان است، از این مسئولیت سر باز نزنید.

پاینده ایران و زنده باد ایرانیان میهن پرست
۲٣۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣٨۹       

    از : secular

عنوان : !
مفر جنبش سبز از زمین گیر شدنش باشند ??چپ ها می توانند نقش موثری بازی کنند????

Khiyal pardazan,

Jonbeshe sabza nasl javan va kherd varze iranzamin jai baraye shoma dar nazar nagerefteh ast!!!
Falsafeh jonbeshe sabz az sade hameh shoma oboor kardeh !!!



قرن ۲۱, قرن جامعه مدنی ، آزادیهای فردی و حقوق شهروندیست!
قرن ۲۱, قرن احزاب چپ و راست به نمایندگی از ایدئولوژیها نیست (مذهب ، سوسیالیسم ، کمونیسم ، ناسیونالسم, پانیسم و مشروطه...)!!!

ایدئولوژیها در تقلا برای بدست گرفتن قیومیت جنبشها و سندیکاها در جهت تثبیت آینده حیات سیاسی خود بعنوان مرکزیت قدرت تصمیم گیری بدست و پا افتاده اند.
غافل از آنکه جامعه مدنی در قرن ۲۱ برای دستیابی به حقوق حقه اش, اینبار نه از طریق سپردن سرنوشت خویش بدست احزاب تزدیک به تفکر جنبشها و سندیکاها , بلکه اینبار خود تفکر جنبشها و سندیکاها, حاکمیت را بدست خواهد گرفت.

جنبشهای مدنی و سندیکایی فراایدئولوژی , احزاب مدرن سیاسی- مدنی آینده ایرانزمینند !!!
۲٣۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣٨۹