عوضی ها!
در وزن و قافیه ی مقاله ای به همین نام از سید ابراهیم نبوی


همایون فرزاد


• امروز تعدادی از «عوضی»ها، از آن که عده ای به سفارت جمهوری اسلامی ایران در هلند حمله کرده اند، ناراحت شده اند. می گویم عوضی و مراد من از این آدم ها، کسانی هستند که نه اصلاح طلبند، نه دموکرات اند، اما خیال می کنند رهبر جنبش سبزند. آن ها یک مشت موجود بی فکر و رهبری طلب هستند که می خواهند جلب توجه کنند و وقتی دیگران اقدامی می کنند و جلب توجه می کنند، دچار ناراحتی می شوند و آبروی یک جنبش بزرگ را هم می برند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ فروردين ۱٣٨۹ -  ۷ آوريل ۲۰۱۰


واژه ی «عوضی» به دو معنا به کار می رود. در معنای اول که مودبانه تر است و ما بسیار کوشش می کنیم آدم هایی را که منظورمان هستند، در همین معنا، در نظر بگیریم، آدم ها اشتاباها خود را به جای آدم های دیگر جای می زنند. اما معنای دوم جزو کلمات «بد» به حساب می آید. از تشریح آن خودداری می کنیم زیرا ربطی به مطلب ما ندارد.
امروز تعدادی از «عوضی»ها، از آن که عده ای به سفارت جمهوری اسلامی ایران در هلند حمله کرده اند، ناراحت شده اند. می گویم عوضی و مراد من از این آدم ها، کسانی هستند که نه اصلاح طلبند، نه دموکرات اند، اما خیال می کنند رهبر جنبش سبزند. آن ها یک مشت موجود بی فکر و رهبری طلب هستند که می خواهند جلب توجه کنند و وقتی دیگران اقدامی می کنند و جلب توجه می کنند، دچار ناراحتی می شوند و آبروی یک جنبش بزرگ را هم می برند.
می گویم عوضی و مقصودم کسانی است که خیال می کنند اصلاح طلب هستند، اما اصلاح کردن را از راه دور دوست دارند. اگر بنا به شهامت باشد، لابد این اصلاح طلبان باید کفش و کلاه کنند و به ایران برگردند و مثل بسیاری از آن ها که در اعتراض به حکومت، به خیابان می روند، با دولت استبدادی بجنگند، اما اصلاح طلب عوضی، یا اصلاح طلب قلابی کسی است که شهامت جنگیدن را ندارد. در زندان با یک تشر جا می زند و توبه نامه می نویسد و در قلب اروپا به انقلابیون حمله می کند. دوست دارد کاسه ی داغ تر از آش باشد و در حمله به انقلابیون از حکومتی ها جلو بزند. او به قلب حکومت هم گاهی حمله می کند اما نه در تهران، بلکه در کشورهای اروپایی. او توسط پلیس دستگیر نمی شود، به زندان هم نمی رود، اصلاح طلب قلابی چنین است.
می گویم عوضی ها، چون عوضی ها جنس اصلی نیستند، کپی اند، یعنی قلابی اند، رونوشتی مخدوش که کارنامه شان را خودشان می نویسند، دوزاده مدرک دکترا دارند، اما دییلم شان را نگرفته اند، از سن شش سالگی جزو حواریون انقلاب اسلامی بوده اند، دانشجویان را در جریان انقلاب فرهنگی سرکوب می کردند، با شکنجه گران عکس یآدگاری می گرفتند، اما خیال می کنند دموکراسی و اصلاح طلبی با آن ها زاده شده است. به روی خود نمی آورند باد که از جانب اصلاحات آمده، اصلاح طلب شده اند، اصلاح طلبی شان حمله به انقلابیون است. تاریخشان را دروغ می نویسند. سابقه شان را پنهان می کنند، خودشان را رنگ می کنند و خیآل می کنند دیگران را هم رنگ کرده اند.
می گویم عوضی، چون این ها همیشه سی سال دیر نمی رسند، بلکه اصلا نمی رسند. اگر تعدادی جوان در سال ۱۹٨۰ میلادی دانشجویان را می گرفتند و کتک می زدند و به زندان می انداختند و با چماق انقلاب فرهنگی به پا می کردند، آن ها حالا با قلم همین کار را تکرار می کنند و مشغول «فرهنگ سازی» هستند. به جای آن که از گذشته شان شرم کنند، به روی خود هم نمی آورند، سرشان را بالا می گیرند و خیال می کنند اصیل ترین اصلاح طلب های دنیا هستند. از کرده ی خود پیشیمان نیستند. چماقشان شده است قلمشان. با قلمشان در حق انقلابیون همان کارهایی را می کنند که در سال ۱۹٨۰ میلادی با چماقشان می کردند.
عوضی ها، از همه دو رو ترند. آن ها به انقلابیون و هر کس مثل آن ها نیست و هر کس سبز نیست فحش می دهند، چون در موضع قدرت نیستند، اما از آن ها نمی شنوید علیه خامنه ای و احمدی نژاد که در موضع قدرتند چیز بدرد بخوری بگویند و وقتی هم کسانی دیگری جیز بدرد بخوری می گویند، عوضی ها حال آشفته ای پیدا می کنند. آن ها البته هیچ وقت گم نمی شوند اما مرض مبارزه با تندروی دارند. عاشورا که می شود به مردم فحش می دهند که تندروی کرده اند. مرض مبارزه با خشونت هم دارند، ۲۲ بهمن که می شود به مردم می گویند ریش و سبیل بگذارند و قاطی طرفداران احمدی نژاد و خامنه ای در تهران بشوند که خشونت نشود.
عوضی ها مردم که راه می افتند تا به مقصدشان برسند، افسار می کشند و زمانی که همه مردم در صحنه حاضر می شوند، هوس رهبری می کنند. ریش و سبیل ندارند، یک روز می شوند طرفدار جمهوری اسلامی و علیه دگراندیشان حرف می زنند و روز دیگر می شوند طرفدار جمهوری اسلامی و علیه دگراندیشان شعار می دهند. رفتار ثابتی دارند.
عوضی ها در وین و لندن از عوضی ها در تهران اندکی باهوش ترند. هر روز مقاله می نویسند و سند و مدرک جمع می کنند که با براندازان و سرنگونی طلبان مخالفند اما از این که عوضی ها در تهران، این سندها و مدرک ها را نمی بینند و فرق بین عوضی ها در وین و لندن با اصلاح طلبان واقعی و انقلابیون حقیقی را تشخیص نمی دهند. کف می کنند و غش می روند.
یک روز بعد از این که از شکم اسب تروا، طرفداران احمدی نژاد بیرون آمدند، از عوضی ها در لندن و وین خواستم لطفا اتاق فکرشان را تعطیل کنند، اندازه نگاه دارند و به مردم آدرس های عوضی ندهند. خیلی که هنر می کنند آن باشد که به رهبرانشان در داخل ایران گوش بدهند، اما عوضی ها دست برنداشتند. در کارهایی دخالت می کنند که اصلا در اندازه ی آن ها نیست و به آن ها نیامده است.

در یک کلام، عوضی های مورد نظر ما، کسانی هستند که زمانی طنز نویس و «فرهنگ پرور» بوده اند و حالا اشتباها جو گیر شده اند، احساس رهبری سیاسی یک ملت و یک جنبش بزرگ به آن ها دست داده است.

مقاله ی ابراهیم نبوی در سایت جرس را در اینجا بخوانید:
www.rahesabz.net