نظم پادگانی و یا نظم شریعتی


فیروز نجومی


• آقای موسوی بر آن تصور هستند که پادگانی شدن جامعه پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ است که بوقوع پیوسته است. گویا هنوز کسی به ایشان اطلاع نداده است که سی سال است که چیزی جز نظم پادگانی در ایران، بر قرار نبوده است. چرا که هر گاه که شریعت اسلامی محور مدیریت جامعه و زندگی اجتماعی قرار گیرد، چیزی جز نظم پادگانی بدست نخواهد آمد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۱ فروردين ۱٣٨۹ -  ۱۰ آوريل ۲۰۱۰


مهم نیست که هم اکنون آیت الله ها و حجت الاسلام ها بر مسند قدرت نشسته اند و در بر قراری نظم و انضباط شریعت اسلامی و یک رنگ سازی جامعه، شمشیر بر کشند، هر خونی را بریزند و هر سری را بر افکنند. تعقیب و تفتیش و بازجویی، تنبیه و مجازات کنند. مهم نیست که نظام قضایی و کیفری بر اساس شریعت سامان یافته است. با این حال، نظم موجود بعضا آیت الله ها و یا مراجع تقلید ساکن حوزه های علمیه را خرسند و خشنود نمیسازد.

آیت الله مکارم شیرازی در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم ضمن تاکید بر ضرورت اجرای برنامه های اسلامی( خوانده شود شریعت) در جمیع مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فرهنگی، به نقد و شکوه و شکایت از نا هنجاری ها بویژه وضع بد حجاب می پردازد و اظهار میدارد که:

«با این‌که ‌حکومت ما اسلامی است باز هم بعضی چهره‌های غیر اسلامی مشاهده می‌کنیم، وضع ‌حجاب خیلی بد شده است، بعضی از جلسات به ظاهر اسلامی نیز با موسیقی‌های ‌غیرشرعی و کارهای خلاف آلوده می‌شود(خبر گزاری ایسنا، 19 فروردین 89).»

آقای آیت الله نگفتند که چرا وضع حجاب آنقدر وخیم گردیده است، و یا منظور خود را از چهره های غیر اسلامی چیست، در ابهام میگذارند؟ آیا منظور این است که روسری و مانتوی روی شلوار هم، دیگر حجاب و یا حجاب کافی محسوب نمیشوند؟ آنچه جالب است این است که گویا موسیقی نیز بدو نوع شرعی و غیر شرعی تقسیم شده است. البته کمتر کسی میداند که آیت الله مکارم شیرازی چه معیارهایی بکار گرفته اند. مضاف بر این چگونه آیت الله به این اطلاعات دست یافته است ناگفته میماند. مسلم است که ناشی از تجربه شخصی که نمیتواند باشد. تنها میتوان حدس زد که باید از امداد خبر چین و مفتش و بازجویی، برخوردار بوده باشد. البته هیچ بعید نیست که آیت الله این انتقادات را از روی عادت بیان کرده باشد و منظور خاصی هم نداشته اند. چرا که در مسند مرجع تقلید، آیت الله چندان احساس مسئولیتی هم در باره آنچه که میگوید، ندارد. زیرا که فرض بر این است که مرجع تقلید هرچه که بگوید خالی از نقص است. نه خطا میتواند باشد و نه اشتباه. بنابراین برحسب معمول هرچه که در دل تنگ دارند بزبان میآورند. کی ست که بتواند مرجع تقلید را مورد سوال قرار بدهد.

آیت الله مکارم شیرازی در ادامه سخنانش به نظر میرسد که برای آموختن یک درس اخلاقی به توضیح و تشریح رابطه مخلوق با خالق می پردازد و میگوید که:

«توحید نسبت به همه تعلیمات اسلام ‌مانند روح در بدن انسان است، تمام اوامر، نواهی و احکام و عقاید شرعی جسم هستند ‌و روح همه آنها توحید.»

بعبارت روشنتری، انسان فرمانبر است الله فرمانروا، اصل اساسی توحید است. توصیه ی آیت الله است که ما باید به این حقیقت آگاه باشیم که انسان در واقع نمیتواند چیزی جز بنده و عبد توحید باشد. "اوامر، نواهی، و احکام و عقاید شرعی " و یا در کل شریعت از توحید است که صادر میشود و انسان باید به آنها تسلیم شده و اطاعت کند. از دورویی و دو زبانی (منافق) بپرهیزد و دارای خلوص نیست باشد. وی سپس اظهار نگرانی میکند که :

«برخی از افراد زمزمه ‌خطرناکی را شروع کرده‌اند و ادعا می‌کنند چون درآمد ما از گردشگری و توریستی کم ‌است باید قید و بندها را کم کرده تا از همه مناطق دنیا به ایران بیایند و از این طریق درآمد ‌بیشتری کسب کنیم(همانجا).»

وی در این باره ابراز تاسف میکند و میگوید:

«این موضوع یعنی اینکه ما برای ‌درآمد بیشتر اجازه بدهیم هر گونه بی بند و باری در کشور ما رواج یابد.‌‌ به یقین پولی که از این راه تامین می‌شود، آتش و حرام است، ‌ما نمی‌توانیم مثل دولت‌های غربی زندگی کنیم. بسیاری از آنها پایبند به مسائل دینی و ‌اخلاقی نیستند حتی از مراکز فحشا و قمارخانه‌ها مالیات می‌گیرند و از آنها حمایت ‌می‌کنند زیرا دنبال درآمد بیشتر هستند.»

کمی بعد آیت الله توضیح میدهد که برای تداوم و استحکام اسلام هزینه آنرا باید حاضر باشیم بپردازیم. در آمدی که حاصل توسعه صنعت گردش گردی باشد البته نه تنها دردی را در این دنیا دوا نمیکند بلکه در آن دنیا نیز انسان را به یقین دچار آتش جهنم کند.

این سخنان را از دهان هر آیت الله ای میتوانی بشنوی، کم و بیش همه ی آنها دارای بینش واحدی نسبت به انسان و شریعت اسلامی هستند و لزوم اجرایی ساختن قواعد و مقررات آنرا مرتب در خطبه های عبادی- سیاسی شان تذکر میدهند. در منظر آنها انسان کسی است که به توحید ایمان داشته باشد. یعنی که شک و تردیدی نسبت به یکتایی و یگانگی الله روا نداشته باشد. همه چیز از او ست- چون بنا بر قول آیت الله، توحید روح است. همه چیز برای او ست. تسلیم و اطاعت از اوامر، نواهی و احکام او یک تکلیف شرعی ست. یعنی که انسان، آنی ست که به باید ها و نباید ها، حرام ها و حلال های شریعت تن بدهد. انسان باید الله و شریعت او را محور زندگی خود قرار دهد و از آنها انحراف نجوید. زیرا که خشنودی او بالاتر و برتر است از رضا و خشنودی انسان.

در نزدیکی این خوانش با آنچه آیت الله مکارم شیرازی خواسته است بگوید، شک و تردید نباید داشت. واقعیت این است که شریعت و احکام و قید و بندهای آن، متضمن فهمی از انسان نیست. در بهترین وجه ش انسان را همچون رعیتی می بیند که نه میتواند مستقلا تعقل و اندیشه کند، نه پاک را از نا پاک و حلال را از حرام، تشخیص دهد. استقلال و خود مختاری، در نظر آیت الله بی بند و باری ست. آیت الله ها چون به درجه اجتهاد رسیده اند، احساس میکنند که به فرماندهی نیز منصوب گردیده اند. در این احساس آنها البته که صادق هستند. چرا که آنها هستند که به صدور احکام مبادرت و حلال ها و حرام ها را تعریف و تعیین میکنند. میدانند عبودیت و بندگی ضروری است برای سعادت بشری. بدرستی روشن نیست که وقتی آیت الله مکارم شیرازی، تداوم و استحکام "قید و بندها " را بر درآمد بیشتر ترجیح میدهد و آنرا محکوم میکند، منافع الله را در نظر دارد یا منافع مردم و یا منافع شخصی و قشری که بدان متعلق است؟ مسلم است که اگر نسبت به منافع مردم احساس مسئولیت میکرد، میدانست که بیکاری و گرانی انسان را می شکند، محتاج و ذلیل و خوار میسازد. اما او ترجیح میدهد که احکام شریعت مستحکم و پایدار بماند، چون او نیازمند چنین انسانی ست. تنها انسان ذلیل و خوار است که میتواند تن به احکام شریعت بدهد.

آقای میر حسین موسوی که خود را به رهبری جنبش سبز منصوب کرده اند در سخنرانی اخیرش مکرر به "پادگان" ی بودن جامعه رجوع میکند و به رژیم دین توصیه مینماید که به نظم پادگانی پایان ببخشد. آقای موسوی بر آن تصور هستند که پادگانی شدن جامعه پس از انتخابات 22 خرداد 88 است که بوقوع پیوسته است. گویا هنوز کسی به ایشان اطلاع نداده است که سی سال است که چیزی جز نظم پادگانی در ایران، بر قرار نبوده است. چرا که هر گاه که شریعت اسلامی محور مدیریت جامعه و زندگی اجتماعی قرار گیرد، چیزی جز نظم پادگانی بدست نخواهد آمد. همچنانکه دیدیم آیت الله مکارم شیرازی نیز پادگانی بودن جامعه را مورد تایید و تصدیق قرار میدهد و حتی اشاره میکند که این جا و آنجا گشاده بازی هایی در احکام حجاب و اجرای موسیقی غیر شرعی مشاهده نموده اند و البته که انتظار دارند که رژیم اسلامی جلوی سرایت این آفت را بگیرد. آیت الله مکارم شیرازی تبلور شریعت است. آقای موسوی و اصلاح طلبان اگر اصالت و صداقت داشته باشند باید به این واقعیت اعتراف کنند که از شریعت در عمل تنها پادگان است که میتواند بیرون آید. نظم پادگانی را زمانی میتوان پایان بخشید که از شریعت رهایی یافت.

فیروز نجومی

fmonjem@gmail.com.

اصل گفتار آیت الله مکارم شیرازی را در پیوند زیر مشاهده نمایید.
www.aftab-yazd.com