بروید تحکیم وحدت کنید


همن سیدی


• ایت الله خمینی وحدت حوزه و دانشگاه را بسیار ساده پنداشته بود، شاید منظور وی ذوب شدن دانشگاه ها در بستر حوزه ها بود اما نه حوزه ها چنین پتانسیلی را داشتند، نه دانشگاهها ذوب شدنی بودند. ۳ سال بستن در دانشگاه‌ها، ۳ دهه خفقان و سرکوب، اخراج صدها استاد و هزارها دانشجو، چندین بار حمله و شکستن حرمت و کشتار، باز دانشگاه ها را در حلقوم حوزه ها فرو نکرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ فروردين ۱٣٨۹ -  ۱٨ آوريل ۲۰۱۰


بیش از ٣۰ سال از تاریخ صدور دستور فوق می‌گذرد. ان زمان که هواداران دانشگاهی و حوزوی ایت‌الله خمینی با هم دچار اختلاف شده و چاره‌ای خواسته بودند. ایشان در جواب با مطرح کردن وحدت حوزه و دانشگاه از هر دو طیف خواسته بود که "بروید تحکیم وحدت کنید" اما هیچ مکانیزمی برای وحدت و یکی سازی این دو جنس ناهمگون ارائه نداد. فاصله و شکاف میان حوزه و دانشگاه زیاد بود و وحدت دشوار. باید دانشگاه‌ها را پائین و حوزه ها را بالا می‌کشیدند. در گام نخست با نگرشی مکانیکی، ٣ سال در دانشگاه‌ها را تخته کردند تا شاید حوزه تکانی بخورد و اندکی به پای دانشگاه برسد. انقلاب یا ایلغار فرهنگی بخشی از کارنامه "تحکیم وحدتی" ها بود، با چاقو و چماق به جان یاران دبستانی‌ خود افتادند چرا که این بار با یاران حوزوی‌شان پیمان بسته بودند. اما نشد. این وحدت صورت نگرفت. پس از تزریق بودجه‌های میلیاردی به حوزه، تاسیس مساجد در دانشگاه، بردن کامپیوتر به سر کلاس طلبه‌ها، تاسیس نمایندگی‌های ولی فقیه در دانشگاه، تدوین کتب علمی برای حوزه، تدریس دروس دینی برای دانشگاه، باز وحدت حوزه و دانشگاه صورت نگرفت. این بار خود "تحکیم وحدتی"ها صدایشان درامد و فریاد "استقلال دانشگاه‌ها" را سر دادند.
۱۰ سال پس از این تلاش ها و سال ها پیش از دوران اصلاحات، روحانیون باز دانشگاهیان را در تقابل با خود یافتند، تا به امروز، روز به روز این تقابل فزونی یافته است، مدتها تنها نام دانشجویان تحکیم وحدت کابوس روحانیون شده بود و ان را بازی سیاسی دوستان سابق می‌دانستند اما کم کم دانشجویان اصلاح طلب، دانشجویان چپ، دانشجویان هویت طلب، دانشجویان دمکرات، دانشجویان ملی و هر چه نام دانشجو بر خود داشت برایشان چندش‌اور شده بود. وزیر علوم دولت احمدی نژاد گفته است که قاطبه و قریب به اتفاق دانشجویان ولایت پذیر هستند (تابناک ۲٨ فروردین) اما خدا می‌داند که چه تلاشی کرده تا جلوی خنده خودش را بگیرد. همه می‌دانند چنین نیست، حتی نماینده ولی فقیه در دانشگاه‌ها. یعنی این واقعیت که دانشجویان در جبهه مخالف حاکمیت هستند تنها گفته مخالفان جمهوری اسلامی نیست. دقیقا اعتراف نماینده ولی فقیه در دانشگاه‌هاست که چندی پیش گفته بود ۷۰% دانشگاهیان مخالف احمدی نژاد هستند. این جمله یعنی چه؟ مخالفان احمدی نژاد که ولایت پذیر نیستند، عجب شهامتی دارد وزیری که رو در روی دوربین‌ها دانشجویان را ولایت پذیر می‌داند! تنها در یک دانشگاه، دانشگاه پلی تکنیک در سال جاری ۱۷۰ دانشجو را به کمیته انضباطی احضار کرده‌اند و ۴۰ دانشجو را نیز تعلیق! ولایت پذیرها را که احضار و تعلیق نمی‌کنند. اما ان چه که بسیار تعجب اور است عده ای هنوز به هم‌تراز کردن حوزه و دانشگاه امید بسته اند یا اگر هم ان را دست نیافتنی می‌دانند، به انتقام از دانشگاه دل بسته اند! انها دچار پریشان گوئی شده‌اند: اعزازی عضو کمیسیون اموزش و تحقیقات مجلس دیروز به خبرگزاری فارس گفته بود که از این پس سه درصد از بودجه تحقیقاتی دانشگاه ها را به حوزه‌های علمیه اختصاص می‌دهند! نه که بودجه تحقیقات دانشگاه‌ها خیلی زیاد است و خودشان کم و کاستی ندارند! یا هزینه لابراتوارها و کارگاه‌های حوزه زیاد شده است؟ شاید هم مواد اولیه ازمایشگاه‌های حوزه کمیاب گشته است!
عده‌ای دیگر پریشانی خامنه‌ای و خواسته اسلامی کردن علوم انسانی را جدی گرفته‌اند! مگر امتحان نکردند؟ دروس اقتصاد را اسلامی کردند، دانشجویان اقتصاد، سوسیالیست شدند، جزوه‌های فلسفه را اسلامی کردند، دانشجویان فلسفه سکولار و لائیک شدند، کتابهای حقوق را اسلامی کردند دانشجویان حقوق، هویت طلب شدند، استادان روابط بین الملل را اسلامی کردند دانشجویان انها، تقدم منافع ملی را بهتر یاد گرفتند.
شماری دیگر باز با نگرشی مکانیکی کمر به بستن دانشگاه‌های تهران بسته‌اند اما نمی‌دانند ان را چگونه بیان کنند! رئیس دولت می‌گوید نگران زلزله تهران است، وزیر علوم می‌گوید به خاطر توجه بیشتر به شهرستانها چنین می‌کنند، معاون وزیر می‌گوید ربطی به زلزله ندارد و مساله‌ای ترافیکی و اجتماعی است (تابناک ۲٨ فروردین) رئیس دانشگاه الزهرا می‌گوید که تنها نگران زلزله است و منتقل کردن اسناد و مدارک را اغاز کرده است! هیچ کدام نمی‌توانند بیان کنند که در واقع نمی‌دانند با دانشجویان چه کار کنند! یا به عبارتی نمی‌دانند چگونه دانشجویان را ازار دهند.
در اخرین حرکت دانشجوئی، دانشجویان دانشگاه هنر خواستار ازادی نوری زاد شده بودند، انها دستگیری او را توهین به جامعه هنری و دانشگاهی ایران می‌دانستند اکنون باید در جواب خواسته‌شان، شاهد حکم شلاق و زندان برای محمد نوری زاد باشند، چه باک! لچک به سر کردن هم نتوانست غرور ان ها را بشکند، حتی روسری و چادری کردن پسرها هم! به قول شاملو ما با نگاه ناباور فاجعه را تاب اوردیم، هیچ کس برادر خطابمان نکرد،...شلاق زدن و به فلک بستن ریشه در حوزه دارد اما دانشگاهیان به روش خود، جواب ان را خواهند داد.
ایت الله خمینی وحدت حوزه و دانشگاه را بسیار ساده پنداشته بود، شاید منظور وی ذوب شدن دانشگاه ها در بستر حوزه ها بود اما نه حوزه ها چنین پتانسیلی را داشتند، نه دانشگاهها ذوب شدنی بودند. ٣ سال بستن در دانشگاه‌ها، ٣ دهه خفقان و سرکوب، اخراج صدها استاد و هزارها دانشجو، چندین بار حمله و شکستن حرمت و کشتار، باز دانشگاه ها را در حلقوم حوزه ها فرو نکرد، گفتن "بروید تحکیم وحدت کنید" اسان است اما در عمل باید مجریان بگویند: رفتیم، کردیم، حتی کشتیم، نشد و نخواهد شد.

همن سیدی