از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی
عنوان : مفهوم نافرمانی در تاریخ سیاست خارجی آمریکا
روزنامه نگاران رادیو فردا، خبر دیگری را هم دربارهی حرفهای سنای آمریکا منتشر کرده بودند. سنای آمریکا ایران را «زخم چرکین» نامیده بود و چند سطر پائینتر از «نافرمانی ایران» نیز یادکرده بودند.
من هم در بخش نظریات مطلبی برایشان نوشتم که مثل هیچ گاه منتشر نکردند. که من هم متعاقبا برایشان نوشتم که روزنامه نگاران رادیو فردا آدمهای پست و حقیری هستند. در این جا می خواهم مطلبی را که آنها انتشارش را جایز ندانستند، در این جا یادآور شوم.
شما تصور کنید که وقتی به یک ایرانی بگویید از من باید فرمانبرداری کنی، عکس العملش چه خواهد بود. و یا ایران نافرمانی می کند...خب این بیشتر شبیه یک شوخی است.
[من فکر می کنم که دیاگنوستیک طبی سنای آمریکا کمی از روی بی احتیاطی انجام گرفته ولی از این جهت که ما دقیقا بدانیم که کالمه «نافرمانی» در گفتمان مقامات آمریکایی چیست، باید به تاریخ آمریکا مراجعه کنیم.
و در عین حال خواهش می کنم توجه داشته باشید که روزنامه نگاران رادیو فردا مشخصا چه موضوعی را در بخش نظریات جایز ندانسته اند.
در باب نافرمانی
به تاریخ ۳۱ می ۱۸۴۵ روزنامه نگاری به نام جان او سولیوانJohn O"Sullivan در نیویورک و در حضور رئیس جمهور جیمز پولک James Polk نظریه اش را تحت عنوان «تقدیر آشکار» مطرح می کند : «مفهوم آمریکا اساسا مفهومی است که با رحمت الهی پیوندی ناگسستنی داشته و تقدیر آشکار آن بر این اساس است که تمام آمریکا باید به تسخیر درآید و در آن آزادی و دموکراسی گسترش یابد. و سپس آمریکا باید این نور رحمت الهی و پیشرفت را به تمام جهان گسترش دهد و هدایت آن را نیز به عهده گیرد» حضار از این سخنرانی به وجد می آیند.
چند ماه بعد، جیمز پولک با تکیه به همین مأموریت مقدس گسترش نیروهایش را به طرف غرب و تسخیر مکزیک توجیه می کند. امروز، همین نظریه سنگ بنای اصلی سیاست خارجی آمریکا باقی مانده است. بسیاری از آمریکاییها در دههی ۱۸۴۰ طرفدار این نظریه بودند. طبق این دکترین، تسخیر آمریکای شمالی توسط سفیدپوستان مهاجر یک مشیت الهی بوده است؛ در نتیجه قتل عام سرخپوستان، تخریب جنگلها، کشتار گاوهای وحشی میشها، لایروبی باتلاقها، ایجاد نقبهای فرعی در رودخانهها و شکل دادن به اقتصادی که متکی بر استثمار مدام کارگران و منابع طبیعی باشد را، جملگی نه محصول آدمیان، بلکه که از مقدرات الهی باید دانست .زیرا خداوند مقدر کرده است.این وقایع تاریخی که به روی کرد خاص آمریکا به جهان پیرامون تکیه دارد [یعنی فرمانروایی آمریکا بر جهان به عنوان مشیت الهی، چندان از نظریات حسن عباسی اتسراتژ ایرانی نیز به دور نیست که روی پیشنماز بودن شیعیان اصرار می ورزد ]ما را بر آن می دارد تا دربارهی طرز تلقی آمریکااز جهان، فکر کنیم. با استفاده از دکترین مونرو که از سوی رئیس جمهور جیمز مونرو در سال ۱۸۲۳ مطرح شده بود، در سال های ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ دوباره مطرح گردید تا نظریهی «تقدیر آشکار» را در حد اعلای آن مورد استفاده قرار دهند و سیطرهی ایالات متحدهی آمریکا روی تمام نیم کرهی شمالی ، مرکزی و جنوبی را به عنوان قانونی خدشه ناپذیر بپندارند و خود را مجاز بدانند تا هر آن گاه کشوری از این قاعده سر پیچی کرد فورا مورد حمله قرار گیرد.
تدی روزولت ( پسر تئودور روزولت)، با توسل به همین دکترین مونرو بود، که دخالت ایالات متحدهی آمریکا در جمهوری دومینیکن، ونزوئلا و کلمبیا در دوران «آزادسازیِ» کذایی پاناما از کلمبیا را توجیه کرد. روسای جمهور بعدی آمریکا، یکی پس از دیگری ــ بهطور عمده ویلیام هوارد تفت ، وودرو ویلسون و فرانکلین روزولت ــ با استناد به این دکترین، فعالیتهای پانآمریکاییِ واشنگتن را تا پایان جنگ جهانی دوم گسترش دادند. نهایتاً، در نیمهی آخر قرن بیستم، ایالات متحدهی آمریکا بهبهانهی «تهدید کمونیسم» بر اساس همین اندیشه با دیگر کشورهای جهان رفتار کردند و آن را از جمله در ویتنام و اندونزی به کار بستند.
حالا نوبت ایران است. اگر ویتنام و اندونزی و کشورهای دیگر که از آزمون آمریکا عبور کرده اند به فرمانروایی آمریکا به عنوان مشیتی الهی سر تعظیم فرود آوردند، ایران هم ممکن است فرمانبرداری کند و ما ایرانیان از آمریکایی ها فرمانبرداری کنیم.
پایان سخن این است که به مفهوم نافرمانی توجه و ریشهی تاریخی آن در سیاست خارجی آمریکا توجه داشته بدانیم و در عین حال یکی از سایت ها پر رفت و آمد ایرانیان را نیز بهتر بشناسیم. من پیش از این روزنامه نگاراه رادیو ار اف ای بخش فاسری را سگ های نگهبان جدید نامیده بودم تعدادی از آنها در این سایت رادیو فردا نیز به این حرفه هنوز اشتغال دارند. و بدانیم که این سگ نگهبان از چه چیزی نگهبانی می کنند و سعی در کتمان چه چیزی دارند.
۲۴۱۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨۹
|