یاد حسین حیران‌پور (حسین مسعودی) گرامی داشته شد
بوردان بیر آتلی کئچدی....


• سحرگاهان سواری از بر دشت
دمی جولان گرفت و زود بگذشت
چو مهتاب سحرگاهان شفق ریخت
چو خورشید شبانگاهان بدر گشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٨ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ٨ می ۲۰۰۶


بوردان بیر آتلی کئچدی
آتین اویناتدی کئچدی
آی کیمی پارلامیشدی
گون کیمی باتدی کئچدی
×××
سحرگاهان سواری از بر دشت
دمی جولان گرفت و زود بگذشت
چو مهتاب سحرگاهان شفق ریخت
چو خورشید شبانگاهان بدر گشت
 
در چهلمین روز فقدان انسان مبارز و پیکارگر خستگی ناپذیر راه صلح، دموکراسی و عدالت اجتماعی - حسین حیران‌پور (حسین مسعودی) - یاد و خاطره او بر سر مزارش در بهشت ‌زهرای تهران با سخنرانی، بازگویی خاطره و خواندن شعر گرامی داشته شد.
حسین حیران‌پور در سال ۱٣٣٣ در روستای "کشفی" آستارا چشم بدنیا گشود. دوران کودکی او همچون سایر کودکان روستا در کار و تلاش و محرومیت گذشت. از دبیرستان حکیم نظامی آستارا فارغ‌التحصیل شد و دوران سربازی خود را بعنوان سپاهی ترویج در "نشترود" مازندران گذراند. در این منطقه او بیشتر وقت خود را صرف ارتباط با ماهیگیران می‌کرد. تلاش بی‌وقفه وی برای آشنا ساختن این زحمتکشان با حقوق صنفی و طبقاتی آنها از سوی ماهیگیران با استقبال مواجه می‌شد. او محبوب ماهیگیران دریادل بود .
حسین برای نیل به اهداف والای انسانی خود، مصصم بود که هر چه بیشتر با دانش علمی مبارزه آشناتر شود. شوق حسین به جستجوی حقیقت و دانش و نیل به مقصودش، او را در سال ۱٣۵۵ با جنبش فدائیان خلق آشنا کرد. دلش را به آن سپرد و برای سامان دادن مبارزات زحمتکشان شب و روزش را وقف آرمانش کرد .
پیروزی انقلاب بهمن زمینه پیوستن تشکیلاتی حسین را به صفوف فدائیان خلق فراهم کرد و وی خستگی ناپذیر تا سال ۱٣۶۵ در صف فدائیان خلق ایران (اکثریت) فعالیت نمود. در تابستان این سال در حالیکه زندگی مخفی داشت در شهر تبریز دستگیر شد و تا سال ۱٣۶۹ در زندان ماند. از این آزمون دشوار و تاب سوز، سر فرازانه و مومنانه گذر کرد، بنحوی که نام و پایداری وی بر آرمانهای والای انسانیش، روحیه‌بخش سایر دربندان نیز بود .
بعد از آزادی از زندان فعالیت خود را با نوشتن مقالات اجتماعی و سیاسی ادامه داد و بیشترین فعالیت قلمی وی در سالهای اخیر نوشتن مقالات تحلیلی در سایت "اخبار روز" با امضای "حسین مسعودی" بود. شیفتگی حسین به آزادی و عدالت در جای جای مقالاتی که می نوشت، به چشم می خورد. آخرین نوشته‌ی وی تحقیقات مشروحی در مورد انتخابات نهمین دوره‌ی ریاست جمهوری و تاثیر آن بر جناح بندی های سیاسی در کشور، تحت نام «جستاری بر روند برگزاری انتخابات دور نهم و پیامدهای آن» بود که واپسین بخش آن یک هفته قبل از بیماری ایشان در «اخبار روز» درج شد .
حسین حیران‌پور این انسان مبارز و پیکارگر خستگی ناپذیر راه بهروزی زحمتکشان به علت سکته مغزی در نهم فروردین ماه ۱٣٨۵ در تهران درگذشت .
دریغا و دردآ که «حسین» نازنین ما، آن انسان صدیق و پاک، آن مرد مهربان و انسان‌دوست، آن پیکارگر خستگی ناپذیر، آن مرد راه - راه صلح و آزادی و عدالت اجتماعی- اینک در میان ما نیست، اما راهش و آرمانش با ماست .
دریغا از حسین، انسانی که قلبش برای بهروزی انسانها می‌تپید و جانش از عشق به مردم سرشار بود. دردآ که دل او در اوج شکوفایی استعدادهایش، در بارورترین دوران حیات خویش از تپش باز ماند. «حسین» که هر روز افق دیدش گسترده‌تر و روشن‌تر و اعتماد و یقینش به فردای نا‌آمده افزونتر می‌شد؛ او که در راه باورهای مردمی در یافتن منظره ‌نوئی، راهی تازه و اندیشه‌ای پویا هر چه مصمم‌تر می‌شد، از اندیشیدن بازماند و مرگ نابهنگام او را از ما گرفت .
منش و شخصیت اجتماعی حسین پرجاذبه و حضور گرانقدرش   همیشه شورآفرین بود. وقتی که با او به گفتگو می‌نشستی، سخنانش چنان در قلب تو نفوذ می‌کرد که جان تو را در یقین و روشنائیش فرو می‌پیچید. این نیرو از اعتماد و یقین او بر باورهای اجتماعی انسانیش بر می‌خواست؛ از عشق بی‌پایان او به مردم و راهش مایه می‌گرفت. او انسان بود؛ انسان ماند؛ انسان زیست و اینک آرام و خموش به خواب ابدیش فرو رفته است .
حسین این روستا زاده سختکوش، نیرویی از جنس انسانی در وجود خویش داشت که او را شیفته‌تر و بی‌قرارتر کرده بود. هر چه می‌بالید آن «آن» انسانساز نیز در او می‌بالید و تمامی هوش و جانش را سر شار می‌‌کرد و وجود او را با پرتو تابناک خویش غرقه در نور انسانی می‌کرد و زندگیش را سمت و سوئی نوین می‌بخشید.
او همیشه در فکر دیگران بود تا در فکر خویشتن، به رغم تمامی سختی‌ها. دمی از شناختن و آموختن باز نماند و آنها را به دوستان و یاران خود آموزاند. با هر چه نیکی بود و انسانی در آمیخت و هر چه زشتی و پلیدی و غیرانسانی در آویخت؛ چنان بالید و چنان زیست که زیبنده نام انسان باشد، انسانی خود ساخته، فداکار، مردم دوست و جانفشان: مصداق کامل این کلام که «انسان دشواری وظیفه است.»
یاد و خاطره‌اش گرامی باد .
 
دوستانش