نوش ِ جانمان این جنون


شهلا بهاردوست


• تنم بر تنت، قد کشیده ای بر شاخه ام
شاخه به شاخه، در به در
به دیوار هی مشت کوبیده ام! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٨ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۲٨ آوريل ۲۰۱۰


 
 

نوش، ناز
ناز ِ این نفس
نفس که دم نمی زند روی ِ این نفس
نشسته پیچ به پیچ
به پیچ ِ من کمر نمی زند!

نوش، تب
تب کرده روی بسترت
تاب می دهم به بی تابیت
بی تاب پر می زنم
توی ِ دلت هر پَرَم
چنگ نزن به این دلم
نازکتر از برگِ گلم!

نوش، داغ
داغ زده تنم
تنم بر تنت، قد کشیده ای بر شاخه ام
شاخه به شاخه، در به در
به دیوار هی مشت کوبیده ام!

نوش، نوش
نوشیده ای از لبم
از لبت تا نقطه های جا مانده ات
جا مانده ای پیش من
گمانت را خواب دیده ام
کابوست را پرانده ام
شراب ِ سفیدت را نوشیده ام!

نوش، خلوت
خلوتِ من، خلوتِ توست
نشسته ام عمیق
عمیق فرو می کشم تو را
تو را در خودم، مرا در خودت
در خودت فرو می روی، با پاره پاره ی تنم
جنون ِ من، جنون ِ تو
نوش ِ جانمان این جنون
ای وای ی ی به من
ای وا ی ی ی به تو
دیوانه ایم، دیوانه ایم!


هامبورگ، ۲۵ آپریل ۲۰۱۰
از مجموعه ی هوا سرش به هواست
www.bahardoost.org