مهمتر از مطالبات عاجل، نیاز کارگران به دمکراسی است - گفتگوی «کار آنلاین» با آقای تهرانی از فعالین کارگری در ایران

نظرات دیگران
  
    از : حیران؟

عنوان : زمانی از دوتا یکی را داشتیم و الان هیچکدام از آنها را نداریم.
در سال ۵۷ نان داشتیم و آن آزادی سیاسی ای که می خواستیم نداشتیم. راه افتادیم در خیابانها و فریاد زدیم که آزادی هم می خواهیم. حال بعد از ۳۱ سال می بینیم که نه تنها آزادی هایی که قبل از انقلاب را داشتیم از دست دادیم بلکه نانی هم که داشتیم از دست دادیم. آن موقع بما یاد دادند برو بگو آزادی ندارم و آزادی می خواهم و حالا می گویند برو بگو نان می خواهم. اگر از اول می دانستیم اصلا به خیابان ها نمی رفتیم که امروز به این حال و روز بیافتیم. سبز عزیز اینها را هم نسلان جوانت بگو.
۲۴۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سبز

عنوان : به دمکرات گیج، اول باید آزادی باشد که بتوان با خیال راحت حقوق صنفی خود را مطرح کرد.
دمکرات گیج، دمکراسی، آزادی، رفاه عمومی، استقلال همه تعاریف متفاوتی دارند و همیشه فرصت طلبان از نا آگاهی ما از این یک امر سرنوشت ساز حد اکثر سوء استفاده کرده اند. احمدی نژاد می گوید ما آزادترین مردم جهان هستیم چون از نظر او مثل قانون اساسی رژیم می گوید شما آزادید بشرط اینکه مخالف اسلام نباشد. اینجا هر کسی هم تعبیر خودش را از اسلام دارد. حال اگر نگاهی به قانون اساسی کشورهای لیبرال دمکراتی مثل انگلستان بیاندازیم می بینیم که آزادی تعریف دقیق خود را دارد و تعبیر های مختلف از آن نمی شود کرد. در نظام های دیکتاتوری و توتالیتر کسی نه آزاد است و نه امنیت دارد. بنابراین هر عاقلی می داند که اول باید آزادی باشد تا من با امنیت کامل مطالباتم را طرح کنم که مهمترین آن نان است. بیخود نیست که عاقلان می گویند که آزادی از نان شب هم واجب تر است. فقط عاقلان مغرض هستند که نمی خواهند این حقیقت ساده را من و شما ندانیم. اینها چون مغرضند یک روز به مردم می گویند اول آزادی و روز دیگر می گویند اول نان. ما باید عاقل باشیم و هر دو را بخواهیم و اول ازادی بخواهیم چون نان بدنبال آن خواهد آمد. در این مقاله خودتان می توانید ببینید که چطور رژیم کارگران را دستگیر می کند چون حقوق معوقه خود را می خواهند و یا شرائط کاری بهتری می خواهند. حال اگر نیروهای چپ بازدارنده از آغاز شکل گیری جنبش سبز، کارگران را تشویق می کردند فعال تر عمل کنند و انقدر در صدای آمریکا و بی بی سی به دروغ نمی گفتند که این جنبش ملی نیست و متعلق به قشر مرفه جامعه است، قال این رژیم تا حالا کنده شده بود. منکه یک فرد عادی هستم فهمیده ام و از دست چپ ها خیلی عصبانی هستم، حال اگر اکثریت ملت ایران هم از این موضوع آگاه شود فکر می کنید چه نگاهی به این چپ ها خواهد داشت؟ آیا ملت هرگز به اینها اطمینان خواهد کرد که دولت و حکومت را بدست اینها بسپارد؟ البته که نه. پس اینها چکار باید بکنند که به یک لقمه نان آغشته بخون ملت ایران برسند؟ همین که مشاهده می کنید، سنگ اندازی جلوی پای ملت ایران و تخم نفاق و تنفر افکنی بین آنها بر حسب زبان های گوناگون در ایران.

اگر نیروهای چپ از اول انقدر بازی در نمی آوردند و واقعا خواستار سرنگونی این رژیم و دمکراسی حقوق بشری در ایران بودند هیچوقت با سیاست خود علیه جنبش سبز قیام نمی کردند و کارگران را از جنبش سبز جدا نمی کردند و ما الان در موقعیت بهتری می بودیم. مشکل چپ ها اینستکه با لیبرال دمکراسی مخالفند و این یعنی قانون اساسی تازه ای برای ایران که مبنی بر منشور جهانی حقوق بشر باشد. این با ایدئولوژی آنها که مبنی بر حکومت یک قشر بر اقشار دیگر جامعه است منافات دارد. ذوم اینکه به سبب قوانین ضد تبعیضی منشور جهانی حقوق بشر، چپ ها دیگر قادر نخواهند بود به هر قومی در ایران بگویند که دلیل ستمی که بر تو می رود وجود قومی بنام فارس است. البته اینها هر قوم را اخیرا یک ملت می نامند که در مرحله بعدی هر یک از اینها از دل ایران یک کشور در بیاورد تا زمانیکه دیگر ایرانی وجود نداشته باشد.

جدا کردن کارگران و اقوام ایرانی از جنبش سبز سیاستی بود که مبادا این قیام که در اصل ملی است، ملی تلقی شود و کل رژیم فرو بپاشد. نیروهایی که این سیاست را دنبال کرده و می کنند دیر یا زود باید به ملت ایران پاسخگو باشند که چرا رژیم را در آستانه فروپاشی اش نجات دادند. یکایک اینها به ملت ایران معرفی و در ایرانی آزاد محاکمه خواهند شد. اسناد و مدارک آنهم موجود است و جمع آوری شده اند. این مدارک مقالات، اخبار و تفسیرات رادیو تلویزیونی و کم کاری همه در معرض همگانی انجام شده است و لازم نیست که از صحبت های پشت پرده آنها در این رابطه فعلا مطلع باشیم، مطمئن باشید این مدارک هم روزی رو خواهند شد.

نیروهای چپ باید دست از تحمیل ایدئولوژی خود بما، تکه تکه کردن ملت ایران به هر قوم یک ملت است و خودداری از نامیدن جنبش سبز بعنوان یک قیام ملی دست بردارند وگرنه در آینده بعنوان همدستان این رژیم محاکمه خواهند شد. موفق باشید.

هموطن گرامی، دمکرات گیج، اول باید آزادی باشد که بتوان با خیال راحت حقوق صنفی خود را مطرح کرد.

دوست عزیز، ما در جنبش سبز در خارج کشور بیکار ننشسته ایم و آنچه برایت در اینجا نوشته ام بخش مهمی از کار ماست که در شرف توزیع آن در حد خودمان هستیم و از همه درخواست کمک در خبر رسانی داریم. به سبب مشکل در خواندن کد ارسال و امتناع نشریه اینترنتی عصر نو از انتشار نظراتمان، ما اینگونه نوشته ها را به سایت های دیگر فرستاده و خواهیم فرستاد. از پرشین رادیو هم تاکنون استفاده خوبی کرده ایم و بیشتر هم استفاده خواهیم کرد.

حذف اینگونه نوشته ها بوسیله اخبار روز و یا هر رسانه دیگری به حجم مدارک ما بر علیه نیروهای ضد ملی خواهد افزود.
۲۴۷۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : دمکرات گیج

عنوان : کره شمالی یا کره جنوبی؟
آقای محمدی لطفا دمکراسی را تعریف کنید چون ما دو نوع دمکراسی داریم دمکراسی کمونیستی و دمکراسی حقوق بشری لیبرال. منظور شما کدامیک از این دو نوع دمکراسی است دمکراسی، کره شمالی یا دمکراسی کره جنوبی؟
۲۴۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹