"کاتین": بهانه جعل تاریخ - خسرو صدری

نظرات دیگران
  
    از : مهران

عنوان : متاسفانه قتلعام زشت و ضد انقلابی کاتین واقعی است
متاسفانه قتلعام زشت و ضد انقلابی کاتین واقعی است . هفته پیش دولت روسیه اسناد آن جنایت را انتشار داده است.
لینک زیر را کلیک کنید: (عدد یک باید به لاتین نوشته شود. بعد از کلیک، کمی صبر کنید اصل نامه بریا به استالین دیده میشود.
http://rusarchives.ru/publication/katyn/۰۱.shtml
۲۴٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مهرانگیز

عنوان : جنایت رخ داده در کاتین فراموش شدنی نیست
میلیون‌ها نفر در سراسر جهان سالیان سال تصور می‌کردند که اتحاد جماهیر شوروی سابق و روسیه کمونیسم مظهر برابری و رفاه جمعی و صلح پایدار بوده است.
سکوت طولانی و دروغ‌های ۵۰‌ساله روسها در مورد این فاجعه را نمی‌توان نادیده گرفت. تنها منطق ممکن برای ارتکاب این قتل‌عام صرفا اشاعه ترس برای بیدارکردن وحشیانه‌ترین غرایض انسانی و تحریک یک ملت علیه ملتی دیگر و کسب نوعی سرپیچی کورکورانه و احمقانه بوده است. جنایت رخ داده در کاتین فراموش شدنی نیست.
۲۴٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سلام

عنوان : انتشار اسناد قتلعام کاتین
سلام
مقاله زیر هم در مورد کاتین است:
انتشار اسناد قتلعام کاتین
چراغ حقیقت در طوفان کشمکش‌ ها نخواهد مُرد.
http://www.pezhvakeiran.com/page۱.php?id=۲۲۴۱۲
۲۴٨۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف جعل و تحریف تاریخ

عنوان : به روضه های استالینیستی
«گذشت انزمانیکه ۴ تا جوان احساساتی را با مغز شویی توسط ۴ نفر که بزرگشان کرده اید در رسانه های وابسته با دروغ راه می انداختید تا حادثه آفرینی کنند و شهید پروری و .... تا دست آخر یک رژیم وابسته به ارباب را به زور کودتا و اشغال بچپانند به جهان سومی ها .
امروز حتا موسوی که در تمام رسانه ها از شرقی تا غربی به عنوان رهبر جنبش تبلیغ میشود و در خیابانها میلیونها نفر به درست یا غلط به نفع او تظاهرات میکنند از همراه کردن کور کورانه بقیه مردم با خود عاجز است . چون مردم دیگر مثل گذشته دنبال حرف بدون پشتوانه نمیروند» .

این بخش از نظر شما را همه نویسندگان در این سایت فراموش می کنند با اینکه بسیاری از نظر دهندگان همواره یادآوری کرده اند. بنظر می رسد که شکاف بزرگی میان خوانندگان این سایت اخیرا بوجود آمده است که آشتی ناپذیر بنظر می رسد. این شکاف با مقاله ای از ک. معماز، گزارش به بیژن به اوج خود رسیده است و همان نظر دهندگان بقول نظر دهنده ای هم اکنون به مقاله فرید راستگو نقل مکان کرده اند و مشکلاتشان با یکدیگر را هم با خود آورده اند. من تاکنون چنین درگیری ای در هیچ سایت ایرانی ای ندیده ام. این شکاف را من بین ایدئولوژی زده های دهه های ۴۰ و ۵۰ و نسل های دوم و سوم بعد از انقلاب ارزیابی می کنم، منظورم بیشتر تفکر آنهاست. وقتی نظر شما را خواندم و به بخشی رسیدم که در بالا آورده ام فکر کردم که با شما نظرم را در میان بگذارم. شما درست می گویید که خارج شدن اطلاعات از انحصار نیروهای ضد مردمی نعمتی برای ما شد بخصوص در این یکسال اخیر. این تغییر را من در این سایت می بینم. جامعه امروز ایرانی علاقه ای به تفکرات دیروزین مثلا روشنفکران تحول نیافته ما ندارد. علاقه ای به ایدئولوژی ندارد و گوسفندوار هم دنبال کسی راه نمی افتد، دیگرانند که باید بدنبال اینها بدوند مبادا که نتوانند مثل قدیم کنترلشان کنند.

امروز تعطیل بودم و ساعتها صرف خواندن مقالات و نظرات اخبار روز کردم. نمی دانم خوشحال باشم یا ناراحت که نویسنده مقالات در اواسط قرن بیتم گیر کرده اند و اکثر نظر دهندگان ۲۰۱۰ میلادی را دارند به جلو هل می دهند. آخر مگر میشود جامعه ای داشت که مردم از قشری که خود را روشنفکر می داند جلوتر باشد؟ آیا این بدتر است یا جامعه ای که عقب افتاده است و لی روشنفکران واقعی دارد؟ جامعه ایرانی همه چیز را می خواهد بداند و ببیند و بعد انتخاب کند و مثلا روشنفکران ما هنوز همان چیزهایی را دنبال می کنند که اینترنت نبود. بعد هم که مردم از مقالاتشان اشکال های بجا می گیرند سر آنها جیغ می کشند که تو نمی فهمی فقط گوش کن. این نتیجه ای بود که من از دو مقاله مذکور در بالا گرفتم و این بخش از نظر شما را در ارتباط با آنها دیدم. دستتان درد نکند که این نظر را نوشتید و بمن آموختید. امیدوارم همه فکری به حال ما و نیازهای جامعه ما بکنند تا طرفداری از کشورها و تاریخ دیگران. مرسی
۲۴۷۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : روضه های استالینیستی

عنوان : گذشت انزمانیکه ۴ تا جوان احساساتی را با مغز شویی توسط ۴ نفر که بزرگشان کرده اید در رسانه های وابسته با دروغ راه می انداختید تا حادثه آفرینی کنند و شهید پروری و .... تا دست آخر یک رژیم وابسته به ارباب را به زور کودتا و اشغال بچپانند به جهان سومی ها .
این مارکسیست های روسی به جای اینکه اینجا هی تعارف تیکه پاره کنند که ما منظورمان اصلا دفاع از استالین نیست ولی شما هم سکوت کنید در مورد کشتار استالین چون استالین دشمن دارد و دشمنش دشمن طبقه کارگر ! است و سوه استفاده میکند تا جنایات خودش را بپوشند ممکن است بگویند اگر استالین و شوروی حکومت طبقه کارگرند پس این جنایات را چه جوری توجیه میکنید . اگر نیستند چرا از افشای جنایات آنها میترسید ؟
امریکا که به قول شما جنایت کار است این قدر نمیترسد از اینکه در مورد جنایاتش حتا در رسانه های اصلی سوه استفاده شود علیه سرمایه داری و به نفع کمونیست ها . از هیروشیما گرفته تا ویتنام تا ابو غریب تماما در رسانه های امریکا با ذکر جزئیات مطرح شده و میشود و جالب این است که آمریکائیها خودشان این چیزها را پخش میکنند . سیمون هرش ، مایکل مور ، جین فوندا ، ... در پر بیننده ترین برنامه ها مثل لاری کینگ و اندرسون کوپر و فرید زکریا و ... حاضر میشوند و همه ان چیزهایی که شما کمونیست ها آرزوی طرحش را دارید مطرح میکنند و بحث میکنند بدون ترس از سوه استفاده کمونیست ها .
شما بهتر است پیش قدم شوید و یک بار برای همیشه برای ثبت در تاریخ به مردم ایران و طبقه کارگر بگویید علاوه بر اینکه از ۱۳۲۰ تا حالا مدام جنایت های امپریالیسم و سرمایه داری را در بوق کرده اید نظرتان در مورد این موارد که همیشه از طرف شما مسکوت گذاشته شده و از طرح آنها توسط دیگران هم با برچسب زنی و غوغا سالاری جلوگیری کرده اید چیست ؟
۱) دولت شوروی از لنین تا استالین و از خروشچف تا برژنف و از گورباچف تا پوتین آیا دولت کارگری است یا نه ؟ در هر دو حال از دولت های سوئد و کانادا و ژاپن و ... دموکرات تر بوده اند یا نه ؟ به کشورهای دیگر حمله کرده اند یا نه ؟ اگر حمله کرده اند چه فرقی بین ان حمله ها و حمله امریکا و اروپا به کشور های دیگر است ؟ کودتا کرده اند یا نه ؟ چه فرقی بین کودتای آنها و امریکا و انگلیس است ؟
۲) استالین میلیونها نفر را در اردوگاه سیبری کشته و شکنجه کرده یا نه ؟ نزدیکترین یاران خودش و انقلابش را ا عدام کرده یا نه ؟ میلیونها اکراینی و قزاق و چچنی و آرمانی و چک و لهستانی و بلغاری و قرقیز و آبخازی و ....را کشته یا نه ؟ به نظر شما چه تعداد را کشته و شکنجه کرده ؟
آیا اگر حتا فقط چند هزار نفر را کشته باشد هنوز دولت او از نظر شما یک دولت طراز نوین طبقه کارگر است ؟ اگر نیست تکلیف طبقه کارگر ایران با دروغ هایی که ۷۰ سال است شما تحویل آنها داده اید چیست ؟ چه تضمینی وجود دارد که شما هنوز دروغ نمیگویید تا مثل ملا ها قدرت را به دست بگیرید ؟ چه تضمینی وجود دارد که بعد از تصاحب قدرت شما مثل استالین هزاران یا میلیونها آدم را نکشید ؟ چه فرقی بین شما و خامنه ا یست ؟ او که بسیار کمتر از شما ها کشته تازه اگر همه کشته ها را به دستور او و به میل او انجام داده باشند ؟
با متلک پرانی و بزرگ کردن نقش انگلیس و امریکا برای پوشاندن جنایت استالین و کمونیسم شما همان راه شریعتمداری و کیهان را میروید . با برچسب زدن و فحاشی به مخالف شما و شریعتمداری در یک سنگر قرار دارید . زبانتان زبان لنینی و استالینی است . زبانی که قریب ۷۰ سال است علیه مخالف به کار میبرید. اما نسل امروز نسل اینترنت و مهاجرت است شما مثل رژیم ج ا قادر نیستید کنترل همه وسائل ارتباط جمعی را مثل گذشته در دست بگیرید . استالینیست ها هم مثل ملاها قافیه را باخته اند .
گذشت انزمانیکه ۴ تا جوان احساساتی را با مغز شویی توسط ۴ نفر که بزرگشان کرده اید در رسانه های وابسته با دروغ راه می انداختید تا حادثه آفرینی کنند و شهید پروری و .... تا دست آخر یک رژیم وابسته به ارباب را به زور کودتا و اشغال بچپانند به جهان سومی ها .
امروز حتا موسوی که در تمام رسانه ها از شرقی تا غربی به عنوان رهبر جنبش تبلیغ میشود و در خیابانها میلیونها نفر به درست یا غلط به نفع او تظاهرات میکنند از همراه کردن کور کورانه بقیه مردم با خود عاجز است . چون مردم دیگر مثل گذشته دنبال حرف بدون پشتوانه نمیروند .
شما کمونیستها حرفی برای گفتن در دنیای امروز ندارید. چون حتا در کشور های آزاد و حتا در کشورهایی که قبلا حاکم بوده اید در اقلیت بسیار پایینی قرار دارید .
۲۴۷۲۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف جعل و تحریف تاریخ

عنوان : به حافظه تاریخ گرامی، موضع من اینست که عادلانه همه چیز را در جای درست خود بگذاریم.
حافظه تاریخ گرامی،

انقدر ضد و نقیض می بینیم که به هیچ چیزی جز عقلمان نمی توانیم پناه ببریم. حالم بهم خورده از اینهمه سیاسی کردن تاریخ. خسته شده ایم از کسانی که وقایع تاریخی را از زاویه ایدئولوژیکی خود و با رجوع به آن می نویسند و مردم را گمراه می کنند. حالم از هر چی ایدئولوژیست بهم خورده که پدر همه را درآورده. حالم از کارتل های بین المللی بهم خورده که پول شده ایدئولوژی براشون. همه اینها با هم پدر مردم را درآورده اند و ما فقط ذکر مصیبت می کنیم و مسابقه ای راه انداخته ایم که کی از اون یکی بیشتر کشت. یکی مردم خودشو دسته جمعی می کشه انگار مردم پشه و ملخند و دیگر در بیرون مرزها اینکارو می کنه و توی کشور خودش نمی کنه. حرف من اینه که چهار تا آدم با وجدان و مستقل پیدا بشن و تاریخ را بدون جعل و تحریف بنویسند که اقلا خدمتی به قربانیان و ما مردم بشه که از تاریخ درس های درستش را بگیریم. موضع من همانیست که گفتم و قصد امتیاز دادن به یکی بر علیه دیگری را ندارم. نظرات شما آقای حافظه تاریخ بیشتر اوقات با نظر من یکیست ولی من اینرا بخوبی می دانم که شما خیلی بیشتر از من می دانید ولی کم در بحث ها شرکت می کنید. افرادی مثل شما وظیفه دارند که به امثال من کمک کنند و میدان را برای ایدئولوژی زده ها خالی نکنن. من از شما دلخورم که بیشتر نمی نویسید تا توازن برقرار بشه. دوستتون دارم و مرا ببخشید که حرفامو رک و پوست کنده گفتم. در ضمن کمی ساده تر بنویسید که من بهتر بفهمم.
۲۴۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حافظه تاریخ

عنوان : خشنونت سرخ و سیاه ندارد
سلطه طلبی و حفظ قدرت و بسط ایدئولوژی و بینشهای اجتماعی (سیاسی، اقتصادی، مذهبی و ..) فقط با ابزار سرکوب و در پناه خشنونت و جنایت میسر است. بررسی تاریخی جنایات قدرت طلبان در مقطع زمانی مشخص نباید از زاویه تبرئه و نادیده گرفتن دیگر جنایتکاران تاریخ بعمل آید. وسعت جنایات و ادامه آن بعد از «پایانی» جنگ دوم جهانی تا بامروز هیچ قاره ایی را در امان نگذاشت. بحث اساسی این خواهد بود، که آیا این بینشها و نظامهای اجتماعی در ذات خود مولد جنایات و خشنونت هستند ویااینکه حاملین متعصب آنها. بشریت با همه پیشرفتهای علمی (نسبی) هنوز قادر نشده مکانیسم و ضوابط مهار کننده استبداد و خشنونت را حتی طراحی نماید.در تعجبم که پاره ای از نظردهندگان این مقاله هنوز جانبدار شیرانی هستند که در نقاشی پرده دیوار تاریخ، با کفتاران برسر دریدن انسانی در حال جدال هستند.
۲۴۶٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حسین ک .

عنوان : پاسخ به طفره های آمریکائی !
آقای طفره های آمریکائی ! وقتی من گوشه ای از پرده ی ساتر تاریخ پنهان کشوری با حاکمیت دموکراسی را بالا زدم ابدا منظورم دفاع از استالین جنایتکار و بریا و مارکسیسم روسی نبود .
جالب است من هر کجا کامنت های شما را می بینم چنان از مارکسیسم روسی می نویسید که انگار هیچ تفکر دیگری در ایران حکومت نمی کرده است . در حالیکه در ایران هرگز مارکسیست ها در سر کار نبوده اند . تاریخ خونین آن وطنِ گرفتار را که میخوانیم پُر است از سر سپردگی حکومت ها و حاکمین از شاهان و وزیران و وکیلان گرفته تا مامورین جز به انگلیس و آمریکا و .... - اگر انسان ایران دوستی باشیم و دمبمان به جائی وصل نباشد و از راه شرافتمندانه زندگی میگذرانیم - چنان به خشم می آئیم که نمیدانیم با این گذشته ی " پُر افتخار " چکار کنیم !؟
واما جالب تر اینست که غیر از عوامل و مزدوران انگلیس و آمریکا و سایر کشورهای همکار بر علیه حکومت ملی دکتر محمد مصدق را در راس امور نمی بینیم از کجایش بگویم !؟
و اما شما خودتان را در رابطه با بنیان گذاری بینیاد گرایان اسلامی از جمهوری اسلامی القاعده گرفته تا طالبان و هر تروریست دیگری به کوچه علی چپ می زنید . انگار که این آدمکشان خودشان مثل قارچ از زمین روئیدند نه آمریکا و انه نگلیس و نه فرانسه و حتی سوئد آنها را تاسیس کرده اند . شما با مالیخولیا و تب از حکومت کارگران و مارکسیسم و کمونیسم روزگارتان چگونه میگذرد .!؟ باید خیلی سخت بگذرد ، شما را درک می کنم و آرزوی آرامش و تحمل برایتان دارم . چون هر روز که میگذرد شما بیشتر شاهد پیشرفت کارگران و زحمتکشان در آن مملکت و در سراسر جهان هستید و این برای شما و امثال شما همچون جنتی و تمساح یزدی و خامنه ای جنایتکار غیر قابل تحمل است . آرزوی بردباری برایتان دارم . کار دنیا رو به آبادی است حالا گیریم که قلیلی چون شما هم به خشم بیائید و شب و روزتان در کابوسِ به قدرت رسیدن محرومین و زحمتکشان بگذرد . مطمئن باشید که در آنروز که دیر هم نیست تهیدستان و محرومان و بی چیزان با مهربانی با شماها برخورد خواهند کرد و جای نگرانی برایتان نمی گذارند . مردم ما رئوف ، انسان و انسان دوست هستند البته اگر کسی - نه تنها در ظاهر - انسان باشد . پیروزی مردممان در راه است همراه شوید .
۲۴۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : خسرو صدری

عنوان : توضیح :
من در این صفحه کامنتی با نام "خ.صدری"، نگذاشته ام . چنین اظهار نظری در جای دیگر کرده بودم .البته نه با این عنوان.
۲۴۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف جعل و تحریف تاریخ

عنوان : اختیار دارید آقای صدری، عجب قیاسی!!!
اختیار دارید آقای صدری، عجب حرفی و قیاسی مرحمت فرموده اید!!!
واقع که مرغ پخته را به خنده واداشته است. کجا روسیه مثل هر کشوری در تاریخ خود .... کشتاری که روسیه در تاریخ خود کرد بی سابقه است، البته با رجوع به نظر قبلی من در رابطه با هیتلر و درصد جمعیت. مگر جمعیت روسیه چقدر بود که استالین ۲۰ میلیون آنها را نابود کرد. فراموش هم نکنیم که چه بلایی به سر ایرانیانی آورد که به او پناهنده شده بودند. برخی از همین ایرانیان بوسیله ساواک به ایران برگردانده شدند، حتما شما کتاب های خاطرات این ایرانیان را باید خوانده باشید. کشتار مردم کشورهای دیگر بسیار زشت است ولی کشتار جمعی مردم خود بسیار شنیع تر است. نه، آقای صدری، روسیه مثل هر کشور دیگری در تاریخ نیست بلکه یکی از معدودترین کشورهاست با چنین تاریخی. صدام با بمب های شیمیایی ۵۰۰۰ کرد را نابود کرد، با همان بمب هایی که سربازان ما را در جنگ ۸ ساله مورد حمله قرار داده بود. صدام با حمله خود به ایران و سوء استفاده خمینی از این جنگ برای استقرار کامل خود یک میلیون کشته بجا گذاشت. بعد به کویت حمله کرد. بعد هم با رفتار خود باعث تحریم هایی علیه کشورش شد که خدا می داند چه تعداد عراقی نابود شدند. رفتار او باعث حمله به کشورش و اشغال کشورش شد. رهبر احمقی بود که به دام فرصت طلبان افتاد.

مائو چقدر آدم در کشورش کشت، مگر آدمها پشه هستند که لنین ها، استالین ها، هیتلرها، خمینی ها و صدام ها بجانشان بیافتند و آنوقت بگوییم روسیه هم مثل هر کشور دیگری در تاریخ خود. نه آقا اینها استثنا های تاریخ آنهم در قرن بیستم و نه عصر حجر بودند. بسیاری از روسها در زمان جنگ جهانی دوم به زنان و دختران تجاوز می کردند ولی نازیها را ما نشنیده ایم که چنین کار شنیعی با مغلوبین خود انجام داده باشند. نه، آقا به ما نگویید روسیه هم مثل هر کشور دیگری در تاریخ خود ....

واقع که اختیار دارید آقای صدری، عجب قیاسی کرده اید که مرغ پخته هم خنده اش می گیرد. نکنید آقا، نکنید. گفتن حقایق حداقل خدمتیست که ما به قربانیان این فجایع در تاریخ می توانیم بکنیم.
۲۴۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : خ صدری

عنوان : توضیحی کوتاه در ارتباط با نوشته .
به نظر من داشتن دید و احساس "نوستالژیک" ، به شوروی ، خردمندانه نیست. شوروی هم مانند هر قدرت بزرگ دیگر در تاریخ و هم اکنون ، برای حفظ موقعیت خود ، از زاویه دید رعایت حقوق انسانی لکه های زیادی بردامن دارد. ولی همه آن ها فقط با جنایات صورت گرفته در عراق هم قابل مقایسه نیست . روشنفکران خود روسیه هم انرژی خود را هزینه مشکلات آینده می کنند تا دفاع از گذشته. منظور من ولی توجه به دروغ پردازی ها ی قدرت های فعلی بازیگر در عرصه جهانی است و نه تبرئه شوروی ها از اعمالشان.
۲۴۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف جعل و تحریف تاریخ

عنوان : دامن برخی آنقدر آلوده است که پاک شدنی نیست.
من اطلاعی درباره سوئد ندارم ولی اینرا می دانم که کشورهای اروپای شرقی هر یک در درون خود درگیر جنگهای داخلی بین نیروهای فاشیست و کمونیست بودند که بوسیله هیتلر و استالین تغذیه می شدند و هر کدام جنایت های فراوانی علیه دیگری کرد، اینها جنگهای گرم ایدئولوژیکی بودند که اکثرا هر دو گروه دارای نیرویی کمابیش مساوی بودند هر یک در صدد حذف کامل دیگری بود تا سرنوشت کشورهایشان به نفع یکی از آنها تمام شود. سوئد هم شاید بدلائل ژئوپولیتیکی خود را در خطر بیشتری از جانب کمونیسم می دید تا فاشیسم و انتخاب میان دو اهریمنی بود که باید یکی را در ان مقطع زمانی انتخاب می کرد تا جهان آزاد متشکل تر شود و بدادش برسد. همانطور که گفتم من اطلاعات زیادی درباره سوئد ندارم ولی باید دید چه راه هایی برایش در آن مقطع زمانی وجود داشت و اگر ما در آن موقعیت بودیم چه تصمیمی می گرفتیم و آیا تصمیم گیرندگان آنزمان کنترل کامل اوضاع را در دست داشتند یا نه چون اگر نداشتند باید دید که چه کسانی خودسرانه عمل کردند. جنگ های داخلی آن دوره سرنوشت ساز برای همه کشورها بودند و همانطور که دیدیم هر جایی که کمونیست ها پیروز شدند مردم دریافتند که تن به یک بلیط یکسره داده اند و باید صبر می کردند تا ۱۹۸۹ تا آزاد شوند. با شکست قاطع فاشیسم سوئد هم آزاد شد و مجبور نشد تا ۱۹۸۹ منتظر آزادی خود شود.

استالین و هیتلر وضعیت متفاوتی از کشورهایی را داشتند که تحت نفوذ آنها مشغول جنگهای داخلی در درون خود بودند. ایندو کل قوه قهریه را کنترل خود در کشورهایشان داشتند و مردم گروگان آنها بودند. ایندو خونخوار هم قوه قهریه خود را بر علیه مردم خود به فجیع ترین نوع بکار بردند و هر یک میلیونها تن از هموطنان بی سلاح خود را نابود کردند. باید دید که جمعیت هر یک از این کشورها در انزمان چه بوده است تا بشود تعیین کرد که هر کدام چه درصدی از هم میهنان خود را نابود کردند. این دو اهریمن به کشتار جمعی ای در کشورهای خود دست زدند که در تاریخ بی سابقه بود آنهم بخاطر ایدئولوژی هایشان. دامن ایندو بقدری آلوده است که پاک شدنی نیست.
۲۴۶٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : رزا شلتوکی

عنوان : ویدئوی زیر جنایت کاتین را توضیح میدهد.
مقاله آقای همنشین بهار (کاتین ،استالین، وراگ نارودا» مرجع خوبی برای مسئله کاتین است. ویدئوی زیر هم آن جنایت را توضیح میدهد.
http://www.youtube.com/watch?v=۳geeRFnXS-Y&feature=player_embedded
۲۴۶۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : حسن ک .

عنوان : همه دامن آلوده اند و از باز گوئی واقعیت در پیشگاه مردم سر باز میزنند . ربطی هم به ایدئولوژی ندارد .
کشوری که در جنگ اول و دوم جهانی موضع بیطرف اعلام کرده بود سوئد است . اما واقعیت این بود !؟ آیا سوئد واقعا بیطرف بود !؟ خیر چنین نبود . همراهی و همکاری با نازیست ها و داماد خود امری است که سال هاست که دیگر بر کسی پوشیده نیست .
سوئدی ها برای لشگر کشی هیتلر به فنلاند و نروژ و غیر مستقیم به سرزمین روسیه واگن های قطار هایشان از سربازان و افسران نازی پُر و خالی میشد . و البته کسانی موفق شده بودند از این صحنه های شنیع همکاری فیلمبرداری کنند .
سوئدِ " بیطرف " کشوری است که لیست افراد و اعضاء احزاب کمونیست و چپ خود را در مقطع جنگ دوم جهانی به نازیست ها میداد و هم اکنون در اختیار ارباب بزرگ آمریکا میگذارد . در جنگ دوم جهانی " ظاهرا " کسی از سوئد یها در سفارت خانه ای به یهودیان مخفی برای فرار کمک میکرد . در حالیکه وقتی چند سال پیش مشخص شد که یک خانواده ی سوئدی - والن بری ها - در بانک های سوئیس معادل میلیاردها کرون شمش طلای انبار شده دارند ماهیت این کمک رسانی معلوم شد . آن شخص نامش " رائول والن بری " بود که بنای یاد بودی با صرف میلیونها کرون در استکهلم برایش ساخته شد که روز بعد از پرده برداری از آن بوسیله کارل گوستاو - پادشاه سوئد - مردم آنرا به طلای ساخت کارخانه ی خود به موال آلودند . اما داستان شمش های طلا . هرگز به مدیا اجازه ندادند که در این باره بیشتر تحقیق کند و به بقول معروف مو را از ماست بیرون بکشد . اینجا که دیگر " مهد دموکراسی " است و یک ایدئولوژی حکومت نمی کند . آنجا و در همه ی عالم دزدی اند و غارت کرده اند و آدم کشته اند و اینجا به اندازه ی وسع خود دندان طلای یهودیان را ذوب کرده اند و به شمش طلا مبدل کرده و در بانک ها انبار کرده اند . و به وقت خودش کارهای بسیار بیشتری انجام داده اند که صدایش را در نیاورده اند . البته به اندازه ی وُسع و توان خود . تازه ترین آنها همکاری با تروریست های اسلامی در از میان برداشتن مخالفان رژیم ایران . برای حفظ منافع و حفظ رابطه با صاحبان !! قدرت در ایران .
۲۴۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : مخالف جعل و تحریف تاریخ

عنوان : به آقای صدری گرامی، تحریف و جعل تاریخ بطور سیستماتیک بوسیله حکومت های ایدئولوژیک و خودکامه انجام گرفته و می گیرد.
آقای صدری عزیز، لطفا یک حکومت ایدئولوژیک نشان دهید که به کشتار جمعی در کشور خود دست نزده باشد. در حقیقت در بسیاری موارد قساوت اینها نسبت به ملت خود خیلی سهمگین تر از قساوتی بوده که نثار دیگران کرده اند. مثالها آنقدر فراوانند بخصوص در قرن بیستم که انسان انگشت به دهان می ماند. هیتلر، استالین و خمینی و خامنه ای همه تمامیت خواه، انعطاف ناپذیر، قسی القلب و روان پریشانی بوده اند که به قدرت رسیدند و ابایی در نابودی غیر خودی نداشتند. اینکه کدام از دیگری کشت هیچکدام را نه تبرئه می کند و نه انسان تر جلوه می دهد. اگر استالین بیشتر کشت شکی نیست ولی نباید فراموش کرد که هیچ قدرتی در آنزمان برای نجات ملتی در برابر حکومتش دخالت نمی کرد مگر اینکه به دیگر کشورها تجاوز می کرد. استالین بی محابا توانست آنهمه انسان را نابود کند چون در کشور خود اینکار را کرده بود و به کشورهای دیگر تجاوز نکرده بود. هیتلر هم تا زمانیکه به لهستان حمله نکرده بود بی محابا هموطنان خود را نابود کرد بدون اینکه کشورهای دیگر دخالت کنند. خمینی و خامنه ای هم کشتاری هم تراز آن دو جانی دیگر می کردند اگر سازمان مللی با منشور جهانی حقوق بشر در نتیجه جنگ جهانی دوم ایجاد نمی شد و مردم جهان با حقوق خود آشنا نمی شدند.

آقای صدری گرامی، به آقای صدری گرامی، تحریف و جعل تاریخ بطور سیستماتیک بوسیله حکومت های ایدئولوژیک و خودکامه انجام گرفته و می گیرد. لطفا مقاله هایی در راستای محسنات حکومت های فرا ایدئولوژیک دمکراتیک بنویسید که در تاریخ معاصر خود حداقل دست به کشتار جمعی مردم خود نزده اند. شاد و خرم باشید.
۲۴۵٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : توهم توطیه

عنوان : چقدر عذر و بهانه شما شبیه قصه آبروی رژیم و کهریزک است در مقابل ابوغریب .
هر وقت هر کس آمد راجع به شوروی سابق یا استالین یا هر کمونیست دیگری حرفی انتقادی زد این مارکسیست های روسی پریدند وسط ای داد و ای بیداد که غرب و امپریالیسم میخواهد سوه استفاده کند . جنایات هیروشیما را بپوشانند و ...
رفیق کی ما باید بفهمیم که استالین چه جنایتهایی کرد که از نظر شما آنها سوه استفاده نکنند ؟
رفیق آمریکایی ها هیچ جنایاتی را سانسور نکردند . خودشان مطرح کردند در بوق گذاشتند و در مورد ان دادگاه تشکیل دادند و ساعتها بحث و جدل کردند حتا در کوران جنگ و به همین دلیل تمام اباد جنایت آنها آشکار است . اما مال استالین هنوز از نظر مارکسیست های روسی مثل تو اما و اگر دارد چرا ؟
چون هیچ وقت شما کمونیست ها نمیگذارید این مسائل بدون تعصب به قصد کشف حقیقت بررسی شود .
رفیق اگر میگویی آنها صلاحیت ندارند جنایات مقدس شما را بررسی کنند چرا شما خودتان بر رسی نکردید در این ۶۰ تا ۷۰ سال . حتا انگلیس بعد از سی سال اسناد امنیتی را در معرض افکار عمومی میگذارد. چرا شما از کالبد شکافی جسد مارکسیسم روسی وحشت دارید؟
۲۴۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : سیامک

عنوان : نامه «بریا» و شماری از اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی به استالین موجود است
در مقاله «کاتین، استالین، وراگ نارودا» (نوشته همنشین بهار)، نامه «بریا» و شماری از اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی به استالین موجود است. ای کاش آن جنایت واقعیت نداشت اما افسوس که روی داده است و بیداد فاشیستهای جنگ افروز هم نتوانست و نمیتواند بر عملکرد ظالمانه دولت استالین در کاتین سرپوش بگذارد.
۲۴۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : آ. ائلیار

عنوان : مقایسه مقولات ناهمجنس
آقای خسرو صدری گرامی، سوءاستفاده از جنایت برای مخدوش کردن حقایق، یک « شیوه یا متد» است و بسیار هم شناخته شده و مرسوم. ولی « جنایت» مقوله دیگریست . یعنی « وجود یا واقعیت » است . فکر میکنید آیا این دو مقوله نا همجنس را میتوان باهم مقایسه کرد و بین آنها « بد و بدتر» برگزید؟ اشتباه در مقولات میدانید که ایجاد فکر نادرست و درنتیجه رفتار و عمل غلط میکند. پس لطف کنید اجازه بدهید که شیوها را با شوه ها و جنایتها را با جنایتها مقایسه کنیم.
 اینکه چرا بشر دوستان این و آن جنایت را محکوم نمی کنند؟ میتواند جوابهای خیلی زیادی داشته باشد اجازه بدهید به یکی دو جواب یا علت، بسنده نکنیم و پاسخهای دلخواه هم به سئوال ندهیم.
از اینگونه اشکالات ریز و در عین حال اساسی، به ویژه این شیوه بررسی و تفکر، در سرتاسر نوشته یتان جاریست. و موجب سطحی بودن مقاله شده است. چکیده باقی سخنانم را خانم ژاله دیهیم نوشته و من دیگر آنها را تکرار نمیکنم. تندرست باشید.
۲۴۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : ژاله دیهیم

عنوان : از موضع ضدیت با فاشیسم و امپریالیسم و ارتجاع، باید جنایت دولت استالین را در کاتین محکوم کرد
در راستای محکوم کردن عملکرد جهانخواران و نوکرانشان در فلسطین و عراق و افغانستان، یعنی از موضع ضدیت با فاشیسم و امپریالیسم و ارتجاع، می توان و باید جنایت دولت استالین را در کاتین محکوم کرد. نه نه من غریبم بازی های پوتین راه به جایی نخواهد برد و نمی توان بر مسئولیت دولت شوروی (سابق) در آن قتلعام هولناک تردید کرد همچنان که نباید ایستادگی و فداکاری مردم شوروی را در برابر نازیسم به فراموشی سپرد.
نه نوکران امپریالیسم و نازیسم توانسته اند به بهانه قتلعام استالین در کاتین، بر جنایات بیشمار خود سرپوش بگذارند و نه امثال پوتین قادرند به بهانه عملکرد جهانخواران، واقعه دهشتناک کاتین را توجیه کنند.
۲۴۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹       

    از : هشیار باشیم

عنوان : هر کسی از راه می رسد تاریخ را به دلبخواه خود می نویسد. مردم باید هشیار باشند و بدانند که چه خونها در نتیجه تحریف تاریخ تاکنون ریخته شده است تا چند فرصت طلب بی وجدان به قدرت و ثروت برسند.
آقای خسرو صدری سما می فرمایید که «جنایت را باید محکوم کرد ولی از جنایت بدتر سوءاستفاده از آن برای مخدوش کردن حقایق است. کاری که توسط محافل و رسانه های ویژه ای در غرب، هم اینک به بهانه "بررسی جنایات کاتین"، صورت می گیرد. الگوی کار هم درست همان است که در مورد کودتای ۲۸ مرداد بکار میرود:...». لطفا بفرمایید در محافل و رسانه های ویژه ای در اتحاد جماهیر شوروی سابق این وقایع چگونه صورت گرفت و الگوی کار آنها چه بود؟

آخر ما باید به چه کسی اعتماد کنیم که وقایع تاریخی را انقدر مخدوش نکند و مهمتر اینکه انقدر از تاریخ سوء استفاده های سیاسی نکند تا مردم را بجان هم انداخته و با ریختن خون هر کشوری را تکه پاره کنند؟ کاری که در کشورهای غربی اتفاق نمی افتد.

هر کسی از راه می رسد تاریخ را به دلبخواه خود می نویسد. مردم باید هشیار باشند و بدانند که چه خونها در نتیجه تحریف تاریخ تاکنون ریخته شده است تا چند فرصت طلب بی وجدان به قدرت و ثروت برسند.
۲۴۵٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱٣٨۹