عنوان : نکاتی در باره بیانیه اعتراضی ۵ فرستنده بزرگ جهان به پخش پارازیت در ایران
اساسا" انتشار چنین بیانیه هائی مفید و می تواند در خدمت مبارزات دمکراتیک مردم ایران و دیگر کشور های دیکتاتور زده بنماید و همزمان به تعمیق آگاهی مردم این سرزمین ها در باره آنچه که در جهان امروز میگذرد بیانجامد و پیشگامان و روشنفکران و جوانان تشنه آگاهی در جریان افکار و عقاید دیگران قرار بگیرند. از اینجهت باید از انتشار چنین بیانیه هائی شادمان بود .
از سوی دیگر باید دید که تا چه حد مطالب و اخبار منتشره از این فرستنده ها مطابق با واقعیت ها است. شکی نیست که این فرستنده ها در جهت منافع خود و نیز در جهت منافع کشورهای خود و دوستان متحد خود می باشند و این منطقی است. ولی سمت گیری های سیاسی معینی در انتشار وقایع سیاسی و پخش اخبار وجود دارد که می توان گفت یک جانبه و یا از بی اطلاعی روزنامه نگاران این فرستنده هاست. نگاهی با مصاحبه ها با افراد معینی که اغلب روشن بینان دینی بوده و یا از مسولان قبلی حکومت جمهوری اسلامی هستند که امروز از معترضین با حاکمان وقت جمهوری اسلامی یند و نه مخالف با حکومت اسلامی. مقایسه افرادی که در مصاحبه های گوناگون شرکت داشته اند نشان دهنده این واقعیت است. چرا از افرادی که سال ها برای دمکراسی و استقرار حکومتی دمکراتیک مبارزه کرده اند کمتر دعوت می شود تا نظراتشان را در باره حکومت استبداد دینی بیان کنند؟ و یا نوشته افراد معینی که بیشتر خواستار اصلاحات از درون جمهوری اسلامی هستند که به نظر اینجانب یک فکر خیالی بیشتر نیست حمایت می شود. بخشی از سیاستمداران و روزنامه نگاران و مبارزان دمکرات خواستار جدائی دین از حکومت هستند و می خواهند که در ایران مردم سرنوشت خویش را در دست داشته باشند تا اصلاح طلبان مسلمان که از جانب کشورهای غربی مورد حمایت قرار میگیرند به حکومت برسند. اینان به حکومت برسند باز هم حکومت اسلامی بر مردم حکومت خواهد کرد. همین رسانه ها در زمان هاشمی رفسنجانی از ایشان حمایت می کردند و آرزوی لیبرال شدن حکومت را داشتند. اما هاشمی رفسنجانی آدمی فاسد و دزد از کار در آمد و امید غربی ها قطع شد. سپس نوبت آقای خاتمی رسید . مطبوعات غرب از جمله فرستنده های بزرگ جهان سرمایه خود را در حمایت آقای خاتمی قرار دادند و نتیجه حکومت ۸ ساله ایشان روشن است و احمدی نژاد جانشین ایشان شدند. فرستنده های بزرگ جهان بیاد می آورند که از چند نفر مخالفین حکومت اسلامی که عقیده داشتند که جابجائی افراد در حکومت اسلامی مشکل ایران را حل نمی کند و اساسا" حکومت دینی در ایران سد راه دمکراسی و حکومت مردمی در ایران است.
امروز همین رسانه های بزرگ و سیاستمداران حاکم همین کشورها حمایت خود را به پشتیبانی آقایان میرحسین موسوی و یاران داخلی و خارجی اش از جمله آقایان کروبی، خاتمی ، گنجی، کدیور ، سروش و ... و آقایان سازگارا، نگهدار و ... خط امامی های سابق و خانم شیرین عبادی و ... می گذارند ( من مخالف حمایت از این گروه و خط سیاسی نیستم ، مساله این است که چرا فقط از این گروه خاص ) گذاشته اند. در حالیکه جنبش آزادیخواهانه مردم ایران رنگارنگ بوده و تحلیل ای واقع بینانه تری از این افراد دارند. تحلیل این آقایان و خانم ها در سی سال گذشته نادرستی خود را نشان داده است . همین امروز آقای میر حسین موسوی از قانون اساسی حکومت اسلامی دفاع می کند و راه برون رفت از دیکتاتوری دینی را مبارزه در چهارچوب قانون اساسی می داند. در همین ارروپا ایرانیانی هستند که بطور علمی این قانون اساسی را به نقد کشیده و نشان داده اند که چرا نمی توان در چهاچوب این قانون اساسی در جهت خواسته های مردم نمی توان مبارزه کرد. اگر می شد چرا این آقایان در زمانیکه در راس امور بودند اجرا نکردند و یا چرا اجرا نشد؟!!!
چرا از این افراد دعوت به عمل نمی آید تا برای مردم ایران توضیح دهند که چرا پیشنهاد آقایان اصلاح طلب مسلمان امروزین و سرکوب گران دیروزین عملی نیست و در عمل در ادامه حکومت استبداد دینی و در جهت حفظ نظام موجود است.
رسانه های بزرگ نگاهی به جوایز داده شده در اروپا و آمریکا بپردازند. چه کسانی دریافت کننده این جوایزند؟ چرا یکی از این جوایز به کارگران مبارز و مبارزان راه آزادی که در زندان های حکومت اسلامی ( که آقایان میر حسین موسوی و یاران تلاش در حفظ آن دارند) به سر می برند و یا اعدام شده اند پرداخته نمی شود و یا اگر پرداخت شده در مقایسه با حمایت مالی و سیاسی به حامیان اصلاح طلب حکومت اسلامی کم است ؟!!!!
تازه آیا در ماههای اخیر است که ایران پارازیت می فرستد؟ یا اینکه با کمک امام زمان دستگاهای فرستنده پارازیت ساخته است؟ این دستگاها را چه کسانی در اختیار این حکومت قرون وسطائی گذاشته است؟ سی سال است که مردم با این اجحافات روبرو هستند. اگر واقعا" حمایت از مردم است و نه فقط از جریان خاصی . این رسانه ها دارای این قدرت هستند که با سیاستمداران کشورهای خود تماس داشته باشند که تحریم های اقتصادی در جهت ممنوع بودن فروش چنین دستگاه هائی صورت گیرد.

بار دیگر مورد تاکید است که انتشار چنین بیانیه هائی مفید است و مفید تر اینکه این رسانه ها آنتن های خود را در اختیار تمامی گرایشات سیاسی فعال در ایران به خصوص انسان هائی که نه برای قدرت که برای گسترش و تعمیق نهاد های سیاسی دمکراتیک در ایران کوشا هستند بگذارد.
اگر من بی اطلاع هستم و مراکز تصمیم گیری این رسانه ها بیطرفانه از همه گرایشات سیاسی که برای استقرار دمکراسی و بهبودی مردم ایران تلاش می کنند و نه فقط اصلاح طلبان خط امامی پوزش می خواهم .
۲۴۷۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨۹