اژدهای زرد در مسیر ابرقدرتی


اردشیر زارعی قنواتی


• موقعیت جدید اژدهای زرد هر چند که در آینده حساسیت ها نسبت به این قدرت نوظهور را دو چندان می کند و چالش های مختص به این جایگاه را حول این کشور افزایش می دهد ولی به جهت کسب هارمونی مولفه های قدرت توسط آنان، حرکت در مسیر ابرقدرتی راه گریز ناپذیری است که رهبران پکن می بایست از دهلیزهای آن عبور کنند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۶ ارديبهشت ۱٣٨۹ -  ۱۶ می ۲۰۱۰


 تصویر عینی یک قدرت بزرگ به خصوص یک ابرقدرت بیش از آنچه در دنیای توهمات ذهنی و یا ادعاهای واهی رقم بخورد می بایست خود را در ظرفیت واقعی سیستم با تکیه بر آمارهای مستند و تاثیرگذاری هژمونیک بر سیر تحولات بین المللی به اثبات برساند. اولین مشخصه ی یک ساختار قدرتمند سیاسی – اقتصادی در جهان امروز تصویرسازی مجازی و عینی از موقعیت سیستم به لحاظ ذاتی در درون و پذیرش اختیاری یا جبری جایگاه آن در بیرون بر اساس توان و تاثیرگذاری مثبت برای اصل "کسب منافع ملی" و تطبیق این اصل بر محیط پیرامونی و بین المللی در راستای اصول و قواعد حاکم بر ساختار جهانی خواهد بود. دومین مشخصه ی یک ساخت قدرت برتر در محیط بین المللی رشد و توسعه پایدار در یک موقعیت زمانی درازمدت جهت اثبات بالندگی و توان ارتقای پتانسیل بالقوه به وضعیت بالفعل می باشد تا در وضعیت رئال ژئوپلتیک، هژمونی آن توسط رقبای منطقه یی و بین المللی به رسمیت شناخته شود. چنانچه این دو اصل در کنار مولفه های دیگر قدرت، در یک موقعیت هارمونیک قرار گیرد و به طور همه جانبه در مسیر حرکت به جلو یا نهادینه کردن شرایط رشدیابنده ی درونزای سیستم به کار گرفته شود، فراتر از هر ادعا یا عملی له یا علیه چنین نظمی، موقعیت هژمونیک و جایگاه برتر آن بر محیط داخلی و خارجی تحمیل خواهد شد.                                                               
چین در طی دو دهه ی اخیر از جمله کشورهایی تلقی می شود که توانسته است از بطن ساختارهای در حال توسعه خود را به وضعیت یک قدرت بزرگ و در مسیر ابرقدرتی قرار دهد. آنان از دوره ی زمامداری "دن شیائو پنگ" رهبر اسبق کشور که به پدر چین نوین شهرت دارد، بستر این ارتقای جایگاه را برای خود فراهم کرده و به طور سیستماتیک و برنامه ریزی شده با توجه به تمام مولفه های قدرت، امروز در چنین موقعیتی قرار گرفته اند. رهبران چین در "بود" جنگ سرد تا قبل از دهه ی ۹۰ با اجتناب از ورود به چالش های سیاسی بین المللی و منازعات ژئوپلتیکی تمام مساعی خود را بر تثبیت و ارتقای سیستم در فاز اقتصادی قرار داده و موفق شدند از شکاف بین دو اردوگاه رقیب شرق و غرب، اژدهای خفته ی حوزه تمدنی کنفوسیوسی را برای تسخیر بازارهای بین المللی آماده کنند. هم چنین آنان در "نبود" و پایان جنگ سرد با بهره گیری از خلاء ناشی از فروپاشی بلوک شرق و ظهور یکجانبه گرایی پرهزینه ی غرب در طول دو دهه ی بعد، گام بعدی خود را برای کسب مولفه های فرااقتصادی بدون ورود به یک متن مختل کننده، چالش برانگیز و پرهزینه، با استفاده از یک حاشیه ی نسبتا امن، برداشتند. چینی ها بدون هیچ هیاهو و جنجالی در طول این همه سال از تجارب موفق و ناموفق رقبای بالقوه و بالفعل خویش بیشترین استفاده را برده و سیستم برنامه ریزی سیاسی – اقتصادی خود را بر اساس همین آزمون و خطای دیگران و شناخت درست نقاط ضعف و قدرت ساختار درونی به یک پروسه ی حرکت در مسیر رشد و توسعه ی بلندمدت قرار دادند. رهبران پکن در شرایطی که از مرحله ی تثبیت قدرت برتر (اقتصادی، سیاسی، نظامی، امنیتی، اجتماعی) عبور کرده اند، هم اینک برای عرضه ی خود به جامعه بین المللی و افکارعمومی، با استفاده از موقعیت های بزرگ ورزشی، جشنواره یی و نمایشگاهی بیشترین بهره ی ممکن را می برند. آنان با صرف هزینه های کلان، بسیج نیروی آموزش دیده، ایجاد و برخورداری از امنیت عمومی بالا در وضعیت گرفتاری دیگران از تهدیدات تروریستی، پیوند تمایلات ناسیونالیستی با اهداف ساختار حکومتی در بزنگاه نمایشات بزرگ بین المللی در کشور و هم چنین ارائه ی الگوی متفاوت در چنین زمینه هایی توانسته اند قدرت بالندگی اقتصادی، سازماندهی نیرو، امنیت عمومی و پیاده سازی گزینه ی سوم، توجه و اعتنای جهان پرآشوب کنونی را به خود جلب کنند. پتانسیل بالفعل و قدرت اجرایی چینی ها در این خصوص حتی توانسته است تا حدود زیادی کاستی های دمکراسی و حقوق بشر در این کشور را تحت الشعاع قرار داده و اخلال در ثبات سیاسی نظام حاکم را نیز از متن به حاشیه برانند.                                                                                 
نمایشگاه سالانه ی "اکسپو" در شرایطی امسال در شهر ۱٨ میلیونی شانگهای با شعار "شهر بهتر، زندگی بهتر" برگزار می شود که بنا به گفته ی کارشناسان و رسانه های عمومی این نمایشگاه اقتصادی عظیم ترین و پر زرق و برق ترین جشنواره در طول حیات ۱۵۹ ساله ی نمایشگاه های جهانی می باشد. در حالی که پکن اعلام کرده است بین ٣ تا ۴ میلیارد یورو برای برگزاری نمایشگاه هزینه کرده است ولی دیگران از رقم ۴۰ میلیارد یورویی خبر می دهند که این بسیار بیشتر از هزینه های برگزاری المپیک به یاد ماندنی پکن در سال گذشته است. آنان با سازماندهی ۱۷۰ هزار دانشجوی داوطلب برای راهنمایی و ارائه خدمات به بازدید کنندگان داخلی و خارجی از هم اکنون برای بازدید تخمینی بین ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر که گفته می شود حداقل ۵ میلیون آن بازدیدکنندگان خارجی خواهند بود برای ۶ ماه برپایی نمایشگاه، خود را آماده کرده اند. برآورد شده است که ۲۵۰ کشور و سازمان جهانی در نمایشگاه اکسپوی ۲۰۱۰ شرکت کنند و هم چنین حدود ۲۰ تن از رهبران جهان از جمله "نیکلای سارکوزی" رئیس جمهوری فرانسه در کنار "هو جین تائو" رهبر چین در مراسم افتتاحیه ی این نمایشگاه حضور داشته باشند. چین در حالی سرگرم تکمیل کلکسیون برترین ها در حوزه برگزاری نمایشات بین المللی است که از یک طرف می تواند نشان دهد که ظرفیت بزرگ این کشور تحمل صرف بزرگترین هزینه های قابل تصور را برای هر عملی داشته و از طرف دیگر در جریان این نمایشات منحصر به فرد امکان تنظیم اختیاری ارتباطات خارجی و تاثیرگذاری بر افکارعمومی جهانی در قاب عظمت و اعتماد به نفس ساختار حاکم را بر محیط پیرامونی دیکته می کند. رشد اقتصادی حدود ۹ درصد و حجم عظیم اقتصاد این کشور در شرایط عدم ثبات و رشد زیر ۱ درصد اقتصادهای غرب، حتی چنانچه فقط فرض را بر سودمندگرایی سرمایه و مکانیزم بازار بتوان گذاشت، اژدهای زرد را به آهن ربایی شبیه می کند که توان کشش آن بر هر تمایل ذهنی در دنیای رقابت های ژئوپلتیکی چربش خواهد داشت. جاذبه های اقتصاد چین برای فرانسه، آلمان، آمریکا و به طورکلی جهان اقتصاد و کشورهای صنعتی دیگر تا به آن اندازه قدرتمند بوده است که بتواند سارکوزی به عنوان یکی از تحریم کنندگان المپیک پکن را این بار با ذوق و شوق به افتتاحیه ی آن بکشاند. درست ۶ روز قبل از اول ماه مه روز افتتاحیه ی نمایشگاه اکسپو یعنی روز یکشنبه ۲۵ آوریل، بانک جهانی در نشست خویش "سومین قدرت رای دهی" در این نهاد بزرگ مالی بین المللی را پعد از آمریکا و ژاپن به چین واگذار کرده و این کشور را به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی به رسمیت شناخته بود. پکن با کسب این جایگاه و شراکت موثر در معادلات بین المللی به یک بازیگر بسیار عمده در عرصه جهانی تبدیل شده است و به همین دلیل دیگر اضلاع قدرت جهانی الزاما می بایست جایگاه این کشور را به میل یا اجبار بپذیرند. موقعیت جدید اژدهای زرد هر چند که در آینده حساسیت ها نسبت به این قدرت نوظهور را دو چندان می کند و چالش های مختص به این جایگاه را حول این کشور افزایش می دهد ولی به جهت کسب هارمونی مولفه های قدرت توسط آنان، حرکت در مسیر ابرقدرتی راه گریز ناپذیری است که رهبران پکن می بایست از دهلیزهای آن عبور کنند.