شب در چادر و باد و درخت


اکبر ایل بیگی


• دریا نیز چون شعر نمی داند
چرا با این همه آزادی در آب
باد گشته ایم
چرا با این همه آزادی در آب
درخت گشته ایم. (باد و درخت) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۱۲ می ۲۰۰۶


• باد و درخت
 
ما مثل باد و درخت در آب
به عشق و بازی ایستاده ایم
هر چند درخت و باد را بازی و عشقی نیست .
 
حالا بپیچ گرد سینه ام، گرد کمر
گرد این دو پای لرزانم
اما کمی مواظب باش
دریا نیز چون شعر نمی داند
چرا با این همه آزادی در آب
باد گشته ایم
چرا با این همه آزادی در آب
درخت گشته ایم .
 
• شب در چادر
 
اولین بار که با هم خوابیدیم
جوان بودیم
و گلوله آهنگ دل ما بود
در پشت دیوار
فکر نمی کردیم
گلوله بر پشت بام می بارد
یا روی سینه ها .
 
حالا
کنار سن خوابیده ایم
و از شکاف چادر می بینیم
ایفل قد کشیده است تا ماه
و هنوز
گلوله حرف ماست
هر چند که بامی نیست
و دست ها خسته از پرواز
بر سینه ها نشسته اند .