عنوان : اتحاد آری ولی با چه افراد و گروهی؟
من هم حامی اتحادم. ولی با شاه و شازده و ... متحد نخواهم شد. اتحاد آری، ولی شرایطی دارد. انحادی که بزرگتران کوچکترها را بخورند، اتحاد نیست، نابودی است برای آرمان های افراد و گروههای مستقل و غیروابسته.

باید دید، چه کسانی دستشان به خون خلق آغشته است. آیا باید با افراد و گروه و گروهکهائی که انبار اسلحه ها را به ملاها و رژیم خونخوار نشان دادند، و توبه کردند و ... آیا باید با این معلوم الحال ها اتحاد کرد؟

برخی از افراد عجله دارند تا رژیم را عوض کنند. من نمی دانم این چه حسنی است که دشمن شناخته شده را از بین برد و دشمنی ناشناخته را بجای آن آورد؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
احمدی نژاد و این رژیم یک حسن عمده دارد و آن اینکه اسلام را و مذهب و را یکبار و برای همیشه به دست خودشان به گور تاریخ می سپرند.
زمانی که سیب رسیده شود، خودش می افتد! چرا برحی عجله دارند، که این رژیم برود. آیا باید چاه را با چاهها و چاله های دیگر عوض کرد.

چه وقت می خواهیم از تاریخ و از تاریخ انقلاب درس و عبرت بگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من و ما دیکتاتوری چکمه و شاه را یکبار با استبداد ملا عوض کردیم. آن موقع من هجده ساله بودم. اینک پنجاه سال دارم. اگر از اینکار عبرت نگرفته باشیم و شما عبرت نگرفته باشید، ای وای بر من و ای وای بر شما!
من استبداد را با استبداد دیگر عوض نخواهم کرد. آنان که تمام حقائق را به این مردم نمی گویند و برای مردم تصمیم می گیرند، قابل اطمینان نیستند. و ما که در خارج نشسته ایم نباید با بیشرمی هر چه تمامتر قیمومیت و وکالت داخل کشور را بعهده گیریم و برای آنها حکومت عوض کنیم و یا خود برای حکومت تیز کرده باشیم. ای ننگ بر من و ای نننگ بر هر کس دیگر، اگر اینچنین شیادی را در سر بپرورد.
هر کسی با این گفتار ایرادی دارد می تواند مرا و ایمیل مرا از طریق اینترنت و گوگل پیدا کند و با من گفتگو کند.

Jawad Waladan
۲۶۶۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : اتحاد آری ولی با چه افراد و گروهی؟
من هم حامی اتحادم. ولی با شاه و شازده و ... متحد نخواهم شد. اتحاد آری، ولی شرایطی دارد. انحادی که بزرگتران کوچکترها را بخورند، اتحاد نیست، نابودی است برای آرمان های افراد و گروههای مستقل و غیروابسته.

باید دید، چه کسانی دستشان به خون خلق آغشته است. آیا باید با افراد و گروه و گروهکهائی که انبار اسلحه ها را به ملاها و رژیم خونخوار نشان دادند، و توبه کردند و ... آیا باید با این معلوم الحال ها اتحاد کرد؟

برخی از افراد عجله دارند تا رژیم را عوض کنند. من نمی دانم این چه حسنی است که دشمن شناخته شده را از بین برد و دشمنی ناشناخته را بجای آن آورد؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
احمدی نژاد و این رژیم یک حسن عمده دارد و آن اینکه اسلام را و مذهب و را یکبار و برای همیشه به دست خودشان به گور تاریخ می سپرند.
زمانی که سیب رسیده شود، خودش می افتد! چرا برحی عجله دارند، که این رژیم برود. آیا باید چاه را با چاهها و چاله های دیگر عوض کرد.

چه وقت می خواهیم از تاریخ و از تاریخ انقلاب درس و عبرت بگیریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من و ما دیکتاتوری چکمه و شاه را یکبار با استبداد ملا عوض کردیم. آن موقع من هجده ساله بودم. اینک پنجاه سال دارم. اگر از اینکار عبرت نگرفته باشیم و شما عبرت نگرفته باشید، ای وای بر من و ای وای بر شما!
من استبداد را با استبداد دیگر عوض نخواهم کرد. آنان که تمام حقائق را به این مردم نمی گویند و برای مردم تصمیم می گیرند، قابل اطمینان نیستند. و ما که در خارج نشسته ایم نباید با بیشرمی هر چه تمامتر قیمومیت و وکالت داخل کشور را بعهده گیریم و برای آنها حکومت عوض کنیم و یا خود برای حکومت تیز کرده باشیم. ای ننگ بر من و ای نننگ بر هر کس دیگر، اگر اینچنین شیادی را در سر بپرورد.
هر کسی با این گفتار ایرادی دارد می تواند مرا و ایمیل مرا از طریق اینترنت و گوگل پیدا کند و با من گفتگو کند.

Jawad Waladan
۲۶۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : چرا دمکرات های چپ، دمکرات های ملی - مذهبی و اصلاح طلبان بیرون رانده شده از حکومت قادر به همکاری نیستند؟
دوستان عزیز هواداران داخل کشور فدائیان اکثریت
امید وارم که این بیانیه واقعا" از نیروهای دمکرات چپ در داخل ایران که خود را هوادار فدائیان اکثریت می دانند انتشار یافته باشد. زیرا برای بخشی از مسولین و چهره های شناخته شده این سازمان شاید درس عبرتی باشد که هوادارانشان در داخل چگونه می اندیشند و چه ماهیتی برای رژیم جمهوری اسلامی قائلند.
دوستان عزیز خواست های شما بسیار درست است ولی چرا از خود سوال نمی کنید ریشه عدم همکاری جریان های سیاسی متفاوت دمکرات چپ تا طیف دمکرات های ملی و مذهبی حتی با نیروهای اصلاح طلب بیرون رانده شده از حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی در چیست؟ حتی خواست نیروهای ضد شاهی نیز خواستار اتحاد و همکاری بودند ولی هیچگاه نتوانستند جبهه ای دمکرات و ضد استبدادی تشکیل دهند که هیچ حتی بخش بزرگی از همین نیروهای ضد استبداد در جبهه استبداد دینی قرار گرفتند و برای جامعه ایران فاجعه انگیز بود.
یکی از همین نیروها سازمانی است که شما هوادارش هستید!!! این سازمان در حدود سه سال خود را در جبهه حکومت جمهوری اسلامی می دانست و بقیه سازمان ها و گروه ها و شخصیت های سیاسی دیگر را دشمن انقلاب و یا وابستگان به امپریالیسم زیر ضرب برد ( اینجا بر سر مواضع سیاسی دیگر نیروها که تاچه حد درست عمل می کردند صحبت نیست که در جای خود می بایستی مورد بر رسی دقیق قرار گیرد).
امروز بخشی از همین افراد که آن زمان تحلیل گران این سازمان بودند و پیرو امام خمینی ( بخوان آدولف هیتلر ایران ) و شکوفائی جمهوری اسلامی را سر می دادند و شعار در هم آمیختن خون فدائی و پاسداران را سر میدادند، امروز هم آقای خامنه ای را در کنار انسان های دیگر قرار می دهند و خواستار مبارزه در چهاچوب قانون اساسی حکومت اسلامی هستند و استحاله حکومت الهی را به یک حکومت دمکراتیک امکان پذیر می دانند. چگونه می تواند زمینه های همکاری را نزدیک کند؟ اگر ما به این اعتقاد نرسیده باشیم که این سیاست چه فاجعه ای برای همین سازمان و چه فاجعه ای برای مردم ایران آفرید چگونه می توانیم با یک سیاست درست و بر مبنی واقعیت های موجود که شما نیز در بیانیه خود به آن ها اشاره داشته اید به پیش حرکت کنیم؟
زمانیکه چهره های شناخته شده اصلاح طلبان حکومتی از جمله میرحسین موسوی ها، سروش ها، عبدی ها، حجاریان ها، گنجی ها، کدیورها و ... هنوز از حکومت اسلامی ( رحمانی و یا عدل علوی و یا ... ) صحبت می کنند و از دیگران می خواهند که در همین چهارچوب قانون اساسی که مغایر با کنوانسیون حقوق بشر است به مبارزه خود ادامه دهند !!! چگونه می توان از همکاری صحبت کرد؟ شما مروری به نشریه کار و نامه مردم و نشریات داخل حزبی و سازمانی در سال های اولیه استقرار استبداد دینی بیاندازید تا ببینید که اینان در باره احزاب جبهه ملی و شخصیت های دمکرات وابساه به این جریانات سیاسی چه می گفتند و مقایسه کنید با پیامی که همین چند روز پیش بمناسبت شصتمین سال تاسیس جبهه ملی ایران در شهر کلن یکی از شهر های آلمان فدرال برگذار شده بود .
اگر احزاب و سازمان ها و شخصیت های سیاسی صادقانه از اشتباهات تئوریک و سیاسی خود نقد نکرده باشند و امروز واقعیت ها را نبینند قارد نخواهند بود گامی در جهت اتحاد بردارند و دیگران نیز که قربانی شده بودند به این نیروها اعتماد ندارند . باید زمینه های اعتماد را بوجود آورد. علل اشتباهات را بر رسی کرد و از احزاب و شخصیت هائی را که به نادرستی وابستگان امپریالیسم نامیده می شدند پوزش خواست و از مردم ایران به علت این اشتباهات فاجعه آفرین معذرت خواهی کرد.
شما که در خاک میهن بر علیه این رژیم ایستادگی می کنید می توانید با برخورد به اشتباهات گذشته و پوزش خواهی و تصحیح خطاهای گذشته زمیته همکاری را آماده و گسترش دهید.
التقاط فکری تحلیل گران اکثریت را به آنها گوشزد کنید و از آن ها بخواهید که در زمان انتشار بیانیه ها از آوردن نظرات طرفداران استحاله جمهوری اسلامی و یا طرفداران نظریه شکوفاکردن جمهوری اسلامی از درون به رهبری آقایان میر حسین موسوی در داخل و آقایان نگهدار، گنجی، سروش، کدیور و خانم عبادی( ... در خارج از میهن پرهیز کنند. بگذارید آنان نیز بیانیه های خود را با نام و نشان خودشان منتشر کنند . نه با نام دمکرات های چپ. آنان حق دارند نظرات استحاله شدن جمهوری اسلامی را داشته باشند و لی چرا خود را در لباس چپ دمکرات تز ددین می کنند؟
باید آشکار گفت که برچیدن حکومت اسلامی باید در دستور کار قرار گیرد و همانطور که شما در بیانیه تان گفته اید اشکال متفاوت مبارزه کشف و بکار گرفته شود.
مبارزه در چهاچوب قانون اساسی صرفا" برای حفظ همین نظام است و تایید کشتارها توسط همین رژیم.

دکتر پ .پیمان
۲۶۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : واقعا به این اندازه نا آگاهید؟
نمیدانم واقعا این افراد اعلامیه صادر کننده وجود دارند یا خیر؟ اما یک مسله کاملا روشن هست، این افراد کوچکترین آگاهی ای به سازمانی که هوادارش هستند ندارند. نه برنامه آن را میدانند نه رهبرانش و نه هدف و عملکردش را. آخر چگونه میشود که عده ای خواهان اتحاد "نیروهای چپ" بشوند ولی ندانند که اکثریت دیر زمانی هست که خود را چپ نمیداند. چگونه میخواهند با رژیم در افتند در حالیکه رهبران سازمانش مخالف سرنگونی رژیم هستند و آن را واضح و سریع عنوان میکنند. آخر اگر اینها از برنامه و هدف سازمانشان و رهبرانش آگاهی ندارند، حتی الاقل سایت اخبار روز را که میخوانند. مگر در همین هفته گذشته نبود که اقای تابان مقاله ای جانانه در افشا تفکرات ویرانگر و فاجعه آمیز نگهدار که در وصف خامنه ای تهی گویی کرده بود نوشت؟ مگر اقای عبدالرحیم پور که قصد کرده بود از "معلم" خود زنده یاد بهروز ارمغانی بنویسد، آن انسان آزاده، آن انسان شیفته، آن انسان عاشق سرکوب شده گان را در کنار آدمکشانی همچون موسوی قرار نداد؟ اگر آگاهان ایران اینان باشند که فراخوان اتحاد میدهند، نا آگاهان ایران کدامنند؟ بیچاره ملتی که آگاهانش اینان باشند
۲۶۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : با اکثریتی ها هرگز
سازمان ارتجاعی اکثریت و اکثریتی ها همکاران رژیم می باشند و اتحاد و همکاری با آنها یعنی همکاری با رژیم محبوبشان. باور ندارید از رهبر سابقتان و عضو رهبری سازمان اکثریت فرخ "خط امامی" نگهدار بپرسید. شما ماهیت خودتان را قبلا نشان داده اید و به تله شما افتادن دیگر مضحک خواهد بود!
۲۶۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : درود به رفقای فدائی داخل کشور
دوستان فدائی تحلیل شما بسیار درست و دقیق می باشد. در این عرصه نوین مبارزاتی که مقاومت و مبارزه رفقای ما در زندان آنرا هموار کرده باید دامنه این اتحاد و همدلی را وسیعتر نمود. نیروهای چپ دمکرات باید با اعتماد به نفس بیشتری خود را به نیروهای مبارز و دمکراسی خواه منطقه ای نزدیک کنند. تنها حزب دمکرات شاخه آقای مصطفی هجری و کومله شاخه عبدالله مهتدی نیز نماینده مردم کردستان نیستند. باید همه نیروهای کرد از شاخه های متفاوت کومله و حزب دمکرات و پژاک همکاری خود را آغاز کنند و نیروهای مترقی آذربایجانی و بلوچ نیز مانند جنبش فدارل دمکرات آذریها و حزب مردم بلوچستان نیز وارد این همکاری با نیروهای چپ دمکرات و دیگر دمکراسی خواهان کشورمان شوند. در مرحله بعد یک فراخوان همگانی می تواند یک اعتصاب سراسری را در بخش های مهمی از کشور راه اندازد. دوستان اگر در کردستان تنها یک یا دو حزب و سازمان فراخوان می دادند این اعتصاب شکل نمی گرفت. این اعتصاب با فراخوان همه احزاب و سازمانهای کرد و رسانه های پر بیننده آن مانند آسو سات، نوروز تی وی ، تیشک، کومله تی وی، کورد کانال و روژهلات تی وی ممکن گشت. تنها اتحاد نیروهای سیاسی و نهادهای مدنی و رسانه های ایرانی حول یک یا چند خواست مشترک می تواند گره کور مبارزات مردم را باز کند. باید حساب های کوچک سیاسی را کنار گذاشت و به اهداف والا و بزرگ فکر کرد.
با درودهای رفیقانه
رعنا رضازاده
۲۶۵۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨۹