از : هادی صوفی زاده
عنوان : درود
درود به کامنت نویس بسیار فعال سهند نسیمی عزیز!
۲۷۰۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹
|
از : سهند نسیمی
عنوان : و حقیقت شما را ازاد خواهد کرد.. انجلیل--
اقای صوفی زاده: همه این جنایاتی که جنابعالی ذکر کرده اید در بخش هایی به جز اذربایجان اتفاق افتاده اند. می دانم برای حضور اقلیت بسیار کم تورک های اذربایجان در صحنه های اعدام ایراد خواهید گرفت اما در کدام جامعه همه مردم سالم هستند.؟
شما به معضل جامعه ایرانی و فرهنگ مریض اش اشاره ای کرده اید بدون آنکه علت این نا هنجاری را ریشه یابی کنید. اگر نمی دانید من می توانم برایتان توضیح دهم. از انجیل عهد عقیق گرفته تا سقراط و بودا و اسپینوزا و هگل و مارکس همه از قدرت راهیی بخش بیان حقیقت سخن گفته اند. بهتر آن است بجای دیدن سطج به عمق رفته و در جستجوی بزرگترین دروغ تاریخ ایران باشیم که قبل از اینکه هلاکت رسیم نیروی مخرب اش را تخلیه و بی ثمرش کنیم.
راستی اگر زحمتی نباشد لطفا ماتورک های ایران را به اسمی که خود می خواهیم نامیده بشویم به نامید نه به اسامی قلابی اذری . اگر تا بحال فریاد " هارای هارای من تورکم" صد ها هزار تورک را نشنیده اید من می توانم ویدیو شان را در اختیار تان قرار دهم. تمامی تورک های ایران در اذربایجان اسکان نیافته اند . ملتی به نام اذری وجود ندارد. چرا از کلمه تورک مثل جن از بسم الله می ترسید.؟
مگر ما شما را کورد نمی نامیم.؟ اجازه نخواهیم داد که هویت مان را دیگران برای ما تعیین کنند.
با احترامات
۲۷۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : پاسخ به خانم فرهودی
خانم فرهودی عزیز! با سلام و ممنون ازتوجهشما،
موضوعی را که دوست دارم روشن نمایم این است که کشتار زندانیان سیاسی سال ۶۷ خاوران، اعدام جوانان این سرزمین، نخبه کشی وترور بخشی از سیاست حذف و انسان ستیزی هیئت حاکم جمهوری اسلامی ایران است که این بخش بحث مورد نظر بنده نیست و اگر جامعه شناسانه به آن توجه شود، آنهم ریشه در فرهنگ اجتماعی ما داردو حکومت از زمینههای موجود در جامعه تغذیه می کند، اماخارج از فرهنگ انسان ستیز حکومت فعلی، درروح جامعه ایرانی ـ ملیتهای مورد اشاره ـ تفکرات خطرناکی وجود دارد که متاسفانه روح برتری طلبی ایرانی یارای دیدن آن راندارد. آیا هیچگاه به این فکر کردهاید که چرا بههنگام وقوع هر جنایتی فورا" انرا به عربهای لبنانی وفلسطینی نسبت می دهند؟ آیا درایران انسانهای خبیث کم هستند تا به لبنانی و فلسطینی نیاز باشد؟ بدون تردید روحیه خودبزرگ بینی ایرانیان تااین مقطع حاضر به دیدن واقعیتهای جامعه ایران راندارد. دوست دارم بیاد آورم که بهنگام قتلهای تهران و مشهد و کرمان که در کل بیش از ۶۰ زن قربانی شدند انگشت اتهام متوجه افغانیها بود اما درمراحل بعدی قاتلین افراد خبیثی چون سعید حنایی بودند ودر واقع در جریان حادثه پاکدشت این افغانیها بودند که توسط ایرانی مورد تجاوز وقتل قرار گرفتند.
درهچون جامعهایست زندهیاد هما دارابی اقدام به خود سوزی نمود. آیا فکر می کنید خودسوزی خانم هما دارابی در میدان ونک تهران توانست جامعه خفته ایران را بیدار نماید؟ ایا فکر می کنید چند درصد مردم ایران نسبت به جنایات یادشده حساسیت نشان دادند؟ تا نسبت به قتل اکرم نگونبخت انسانی فکر کنند؟ایا مشاهده و حضور مردم در مکانهایی که اعدام وسنگسار انجام می گیرد آسان است آنچه که بارها از اعدام وسنگسارها درایران در عکسها دیدهایم؟ این چه معنی می دهد؟ دراین جاست که باید بهجامعه ایراد گرفت.
۲۶٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ویدا فرهودی
عنوان : پشتیبانی و تبانی
آقای هادی صوفی زاده گرامی
هرچند برخی نکات نوشته تان قابل مکث اند،اما فکر می کنم باید توجه کنید که تنها وجه مشترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن وآذری و... روحیه ضد بشری حاکمیتی است که با دست زدن به بد ترین و کریه ترین جنایات به کرسی قدرت نشسته و حرکت های غیر انسانی از این قبیل را تکفیر نه که نایید می کند و در رواجشان می کوشد.
۲۶٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : انسان ستیزی فرهنگ حاکم در جامعه ایران است
سوسن خانم عزیز! سلام
داستان تکان دهنده ودلخراشی بود. موضوعی را که شما بمیان آوردهاید، در هرجای جامعه ایران اتفاق افتاده است و باید گفت ایرانیان در انسان ستیزی، زن ستیزی بی نظیرند و اثبات آن هم کار سختی نیست. این مسئله ربطی هم به حکومت ندارد، بلکه این چرک در زیر لایههای جامعه نهفته است. باید بخاطر آورد که دراواخر دهه شصت روزنامه "حادثه" بدلیل حجم زیاد جنایات روزانه و تاثیرات مخرب انعکاس آن بر جامعه توقیف گردید حال کسی مثل شما فاجعه قتل اکرم را ازمیان هزاران جنایت اتفاق افتاده رابهصفحه می آورید، گرنه کم نیستند زنانی که دراوج قصاوت ازبین رفتهاند . نگاهی به جنایات خفاش شبهای تهران، قتلهای عنکبوتی در مشهد ( سعید حنایی )، قتلهای سریالی در کرمان ( توسط یک پاسدار بیمار به لحاظ بیماری تشیع )، حادثه دهشتناک پاکدشت و اخیرا" هم در کرج و اهواز وبسیاری نقاط ایران نشان از روح انسان ستیزی ایرانیان است درزیر لوای مذهب. دراین میان باید اذعان نمود تنها وجه مشترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن وآذری این روحیه ضد بشری است.
۲۶٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨۹
|