عنوان : واقعی ترین خواست؟
حیرانم با چه زبانی میشه فرق بین «خواست» و «رسیدن به خواست» را توضیح داد. خواسته ملت ایران در دنیای امروز جزو بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق یه ملت است. هی زور نزنیم این خواست را مطرح کنیم. مساله امروز ما چگونگی رسیدن به این خواست است.

بفرمایید چگونه می توان به این خواست رسید. نقشه راه ارائه بدین!

چرا باید این قدر سطحی باشیم که یه مساله را که ده ها بعد داره، با توجه به یه بعد آن براش انشاهای تکراری بنویسیم و به همدیگه گیر بدیم.

پ.ن. بیایید یک بار و برای همیشه همدیگر و اختلافاتمان را که دائمی خواهد بود به رسمیت بشناسیم:
شیطان پرست، خدا پرست، بی خدا، جادوگر، مسلمان، بهایی، یهودی، زرتشتی ، مسیحی، کمونیست، سلطنت طلب، چپ، راست....

یه ملک مشاع داریم به وسعت ایران هر نفر یه سهم. بیایید به بلوغ برسیم و برای اداره آن کنار هم بشینیم.

حرف های مفت و صدتا یه غاز را بذاریم برای جلسات حزبی و سفره های حضرت رقیه!
۲٨۲۱٣ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

عنوان : بدون اسلام
اعلامیه اخیر اقای موسوی متاسفانه به دفاع از اسلام و رهبر جنایتکار انقلاب اسلامی پرداخته است. اقای موسوی مردم حکومت اسلامی نمیخواهند.
بنا بر این هدف باید برگزار ی انتخابات ازاد تدوین قانون اساسی جدید باشد .
دفاع از دستاورد های خونین و ارتجاعی انقلاب و اسلام راه به هیچ ده گوره ای نخواهد برد.اسلام در قرن ۲۱ با ان قوانین قابل دقاع نیست.بنا بر این راه خود را روشن و بار خود و مسئولیت تاریخی خود را سبک کننید.واقعی ترین خواست و درک انسانی رفتن مردم به پای صندوق رای برای همه اصول زندگی است.
۲٨۰٨۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : «حمایت از اصلاح طلبان حکومتی با حتیاط صورت گیرد که فردا مورد پشیمانی نیروهای دمکرات قرار نگیرد و همین امروز هم اتهام قرار نگیرند که نویسندگان اخبار روز باقی ماندگان اکثریتی ها و توده ای ها هستند». اخبار روز اعلام کند برای دمکراسی حقوق بشری مبارزه می کند.
ب پیمان، «.... ضرورت دارد که حمایت از اصلاح طلبان حکومتی با حتیاط صورت گیرد که فردا مورد پشیمانی نیروهای دمکرات قرار نگیرد و همین امروز هم اتهام قرار نگیرند که نویسندگان اخبار روز باقی ماندگان اکثریتی ها و توده ای ها هستند. حمایت از اصلاح طلبان دینی ، آنجا که صادقانه حرف می زنند و عمل می کنند آری و آنجا که حرف آنان و عمل آنان به فریب مردم تمام می شود اشاره شود و به آنها کمک شود که طرفدار خرد جمعی مردم باشند و نه طرفدار خرد جمعی توحیدی».

برای اخبار روز ضرورت دارد که اعلام کند که بجای حمایت از اصلاح طلبان از این پس از نیروهای دمکراتی که خواستار نهادینه شدن منشور جهانی حقوق بشر در ایران هستند حمایت می کند. اعلام این موضع از سوی اخبار روز باعث جلب اطمینان همه نیروهای دمکرات حقوق بشری خواهد شد که بدنه سکولار جنبش سبز را تشکیل می دهند.

آیا اخبار روز حاضر است به بدنه اصلی جنبش سبز بپیوندد و از دمکراسی حقوق بشری ۱۰۰ در ۱۰۰ حمایت کند تا مورد اطمینان جامعه ایرانی قرار گیرد و آینده چپ لیبرال دمکرات را تضمین کند؟
۲۷۹۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : نسجام با به رسمیت شناختن اختلافات و این که این اختلافات ابدی ست ممکن است!
در شرایط فعلی انسجام با به رسمیت شناختن اختلافات و این که این اختلافات ابدی ست ممکن است. زور زیاد برای قانع کردن همدیگر نزینم. جامعه ما یک جامعه بیمار است. بسیاری از شهروندان و سیاسی کاران ما در اثر سال ها ستم رژیم ولایت فقیه و مصیبت های واره به خودشان و دوستان و بستگانشان ناهنجاری روانی دارند. این را می شود از بسیاری نوشته ها و کامنت ها مشاهده کرد.

چند ماه قبل اینجا حوادث قرقیزستان در جابجایی مقامات این کشور، به عنوان یک سرمشق برای جنبش سبز پیشنهاد شد. حالا چندهزار نفر جنازه شهروندان قرقیزستان که به دست هم کشته شده اند روی دست آن ها مانده و ۴۰۰ هزار نفر هم آواره شده اند.

و اینجا کامنت گذاشته شد: «تغییر»

و حالا هم مایلم به بسیاری از این کامنت گذاران و سیاسی کاران بنویسم: داریم با ناهنجاری های روانی خود کشتی می گیریم داریم «نق» می زنیم... «نقد» نمی نویسیم.

اعلامیه جهانی حقوق بشر و انتخابات آزاد؛ این را بپذیریم و در جهت آن هایی که دنبال بی ثبات کردن کشور، جنگ داخلی، و تجزیه کشور هستند نباشیم. بی ثبات کردن ایران الان برای قدرت های خارجی در منطقه یک ریسک به حساب نمی آید.
۲۷۹۰۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : موضع نه چندان دقیق اما امیدوارکننده
برای اولین بار در این سایت موضعی نسبتا عینی از شرایط موجود درکشور را شاهد بودیم. اگربرخی ملاحظات "توجیهی" بی مورد در قبال تندروهای خارج را نادیده بگیریم، تحلیل جالبی بود. به امید اینکه این ملاحظات در آینده نزدیک از بین بروند
۲۷٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : حمایت از تغییرات کوچک در موضع گیری آقای میرحسین موسوی آری ولی چشم پوشی ( خاموشی ) از مواضع منفی ایشان نه
اخبار روز با عنوان " به سوی انسجام بیشتر جنبش سبز " از بیانیه شماره ۱۸ آقای موسوی اساسا" حمایت کرده و ضمن نقادی سطحی " دوستانه " از ایشان از دیگران خواسته است که از ایشان حمایت شود.
اینکه از ایشان باید حمایت شود جمله ای کلی است و نمی توان بطور کلی از ایشان که هنوز معلوم نیست که خواهان حکومت اسلامی رحمانی است یا نه حمایت کرد. از هر موضع ترقیخواهانه ایشان در عمل می بایستی حمایت کرد و جای شکی نیست ولی به لحاظ نکاتی که در زیر فهرست وار به آن اشاره میشود و در بیانیه ایشان آمده است می توان دفاع کرد و یا باید به ایشان گفت و خواست در این موارد موضع روشن خود را بیان کند. اما اشکالات اساسی که در این بیانیه آمده است ( البته از نظر اینجانب ):

۱- عدم موضع روشن به کشتار انسان های آزادیخواه از اولین روزهای استقرار حکومت جمهوری اسلامی دوران خمینی ( امام راحل آقای موسوی ) تا ۲۵ و ۳۰ خرداد
۲- منظور آقای موسوی از نفی هرگونه مطلق نگری شرک آلود چیست؟ کسانی که با فرهنگ اسلامی آشنائی دارند خوب می فهمند که بکار بردن چنین کلماتی چه معنی در پشت دارد.
۳- ایشان از نیروهای غیر ملی نام می برد. منظور از نیروهای غیر ملی چیست؟ آیا می توان بخشی از ایرانیان را که دارای این نظر و یا آن اندیشه هستند به جرم غیر ملی بودن حذف شان کرد؟
۴- ایشان هنوز موضع روشنی از حکومت جدا از دین ندارد و خواسته خود ( حکومت الهی و اسلام رحمانی را برای جنبش سبز میداند ( نه آشکار که پوشیده )
۵- ایشان عقیده دارد که : " ... با اتکا به عقلانیتی میسر می داند.... مبتنی بر نظام عقلانیت توحیدی باشد . ) . عقلانیت توحیدی یعنی چه؟ کسانی که به توحید اعتقاد ندارند و غیر توحیدی فکر می کنند جایشان در حکومت ملی و دمکراتیک و یا در جنبش دمکراتیک کجا است و نظر ایشان و دیگر طرفداران حکومت اسلام رحمانی به کسانی که غیر توحیدی فکر می کنند چیست ؟ اگر منظور آقای موسوی چیز دیگری است و شامل مشرکان نمی شود چیست ؟
۶- منظور آقای موسوی از خرد جمعی توحیدی چیست؟ به کار بردن توحید و وحدانیت نشان دهنده تحمیل اله پرستی به جنبش دمکراتیک مردم ایران نیست ؟
۷- آقای موسوی از یکسو ادامه مبارزه را در چها چوب قانون اساسی نظام اسلامی پیشنهاد می کند و از سوی دیگر اتغییرات آن را در آینده می پذیرد و از حق مردم می داند ولی در هیچ کجای این منشور نقدی به قانون اساسی نمی شود !!! چرا؟
۸- آقای موسوی از بر قراری آزادی و برابری از اهداف انکار ناپذیر انقلاب اسلامی نام می برد . آقای موسوی پس انقلاب اسلامی را قبول دارد . واقعا" اهداف انقلاب اسلامی برابری مردما و ساکنان این سر زمین بوده و هست ؟
۹- آقای موسوی از اجرای تمامی اصول قانون اساسی و .... صحبت می کند . از اجرای تمامی اصول قانون اساسی از جمله جایگاه ولایت فقیه، شورای نگهبان ، سپاه پاسداران و دیگر ارگان های حکومت اسلامی است . و اجرا می شود!!!
۱۰- آقای موسوی از پایبندی به اصول اخلاقی صحبت می کند . در حکومت اسلامی اصول اخلاقی شناخته شده است و بر اساس این اصول اخلاقی شناخته شده اسلامی آزادی های فردی و اجتماعی ( رحوع شود به موازین و حقوق بشر ) زیر پا گذاشته شده و کسانی که به این اصول اخلاقی ( اسلامی ) پای بند نبوده اند شکنجه شده و یا به دار آویخته شده اند.
۱۱- آقای موسوی مثل روال همیشگی شان از پیگیری اهداف و آرمان های همیشگی انقلاب اسلامی صحبت می کند. کدام اهداف؟ کدام آرمان ها؟
۱۲- آقای موسوی از اهداف انقلاب اسلامی صحبت می کند و اغلب چنین وانمود می کنند که این اهداف از سوی حاکمان وقت زیر پا گذاشته شده و یا اجرا نمی شودو یا از قبل از یکسال پیش حکومت اسلامی در راستای این اهداف کرکت می کرده است !!! آقای موسوی باید یک باز نگری به گذشته نماید و پاسخ دهد که اعدم های مخالفین حکومت اسلامی ، مخالفین ولایت فقیه ، مبارزین جوانی که به حکومت دینی نه گفتند، جوانانی که از روزهای نخست استقرار حکومت اسلامی توسط نهاد های اسلامی سر به نیست شدند، حجاب برای زنان اجباری شد، زندانیان سیاسی مخالف در زندان های حکومت اسلامی در دوران خمینی و در ادامه آن دسته دسته اعدام شدند و کسی از خانواده آنان نمیدانند که آرامگاه عزیزانشان در کدام گوشه این وطن مدفون شده اند؟ چه کسانی در دادگاه انقلاب اسلامی و بر اساس کدام احکاه حکم اعدام صادر می کردند؟ انقلاب فرهنگی دانشگاه ها و تسویه معلمان و اساتید دانشگاه ها به دستور چه کسی و بر اساس کدام احکام اسلامی صورا گرفت و ده ها سوال دیگر؟

با اشاره به نکات فوق ضرورت دارد که حمایت از اصلاح طلبان حکومتی با حتیاط صورت گیرد که فردا مورد پشیمانی نیروهای دمکرات قرار نگیرد و همین امروز هم اتهام قرار نگیرند که نویسندگان اخبار روز باقی ماندگان اکثریتی ها و توده ای ها هستند. حمایت از اصلاح طلبان دینی ، آنجا که صادقانه حرف می زنند و عمل می کنند آری و آنجا که حرف آنان و عمل آنان به فریب مردم تمام می شود اشاره شود و به آنها کمک شود که طرفدار خرد جمعی مردم باشند و نه طرفدار خرد جمعی توحیدی. آنجا که از حکومت مردم و تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان برای یک حکومت غیر دینی صحبت می کنند حمایت شود و لی آنجا که همیوز می خواهند جنبش سبز را برای حکومت دینی دیگری ( حکومت اسلام رحمانی دعوت می کنند و یا سوق می دهند نه بگویند)
تجربه خمینی را نباید فراموش کرد، حکومت دینی حکومت دینی است می حواهد حکومت اسلامی نواب صفائی باشد، می خواهد حکومت اسلامی مدرس باشد، می خواهد حکومت اسلامی خمینی باشد، می خواهد حکومت اسلامی منتظری باشد، می خواهد حکومت اسلامی خامنه ای باشد و یا حکومت اسلامی علوی شریعتی- مطهری- کدیور - موسوی و .... باشد.

پیروز و موفق باشید

دکتر پ. پیمان
۲۷٨۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : چند یادآوری
فراموش نکنیم، آنچه میلیون ها نفر را به رای دادن به موسوی واداشت نفرت شدید از احمدی نژاد و اقدامات بسیار جاهلانه او بود. نه چنین بوده که مردم به راستی خواهان موسوی باشند. این وضعیت بسیار مشابه وضعیتی است که منجر به جمع شدن بیست میلیون رای برای محمد خاتمی شد. یادمان نرفته شعار عده بسیار زیادی از کسانی که در آن زمان به او رای دادند "انتخاب بین بد و بدتر" بود. بدین ترتیب، واکنش اعتراضی مردم هم در سال گذشته به راستی "واکنش" بود نه یک اقدام منسجم و برنامه ریزی شده. به هر ترتیب، نتایج ناخواسته ای از تقلب انتخاباتی برای حاکمیت حاصل شد و برای ایرانیان هم در صحنه جهانی آبرویی خرید چرا که همگان فهمیدند عقب مانده هایی که در گنداب ایدئولوژیک خود دست و پا می زنند نماینده ملت نیستند. کردار افراد بسیار گویا تر از گفتار آن هاست. کدام یک از شخصیت های ج ا بوده که در ابتدا حرف های خوشایند نزده و وعده های زیبا نداده باشد؟ حال موسوی وعده می دهد - آن هم با چه تناقضات مضحکی. آیا خرد جمعی و حافظه تاریخی ما آنقدر سست شده که باید این رخدادهای شوم را پیوسته تکرار کنیم؟ مگر نه این است که تناقض گویی شگرد تمام این آقایان اصلاح طلب برای عوام فریبی، خرید وقت و در عین حال گذاشتن یک راه فرار برای خودشان است؟ مگر نبود سردسته اینان محمد خاتمی که وعده جامعه مدنی داد و بعد جامعه مدنی را همان مدینه نبی خواند؟ مگر همو نبود که در پاسخ به دانشجوبان در مورد دوستان دربندشان در جریان رویداد های ۱۸ تیر گفت: از کجا می دانید جرمی مرتکب نشده اند؟ و مگر همو نبود که صحبت از تغییر قانون اساسی را خیانت خواند؟ آیا به راستی اگر تدارکاتچی بود در همان ۴ سال نخست نفهمید که یک دوره دیگر مردم را به بازی نگیرد؟ از همه مهم تر، آیا به راستی عقب نشینی های پشت سر هم همین اصلاح طلبان نبود که رفته رفته زمینه را برای ظهور ا ن فراهم کرد؟
موسوی نیز خود در حد و اندازه ای نیست و اصولا هرگز شایستگی و لیاقت راهبری هیچ جنبش ازادی خواهانه واقعی را ندارد. وی پیش از آن باید به بسیاری پرسش ها پاسخ گوید و از بابت خیلی چیزها از هزاران ایرانی درد کشیده طلب بخشش کند. کدام رهبری؟ بیایید قدری با خود رو راست باشیم.
۲۷٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : لطفا" آگاه باشید تا فردا انگشت خود را بدهان نبرید و مبلغ ارتجاع قرار نهیرید
با سلام ، بنظر من ، نظر شما در مورد بیانیه ۱۸ موسوی اشتباه محص بشمار میرود ، چرا ؟ موسوی هنوز از چهار چوب قانون ارتجاعی و ترور در نرفته است ، یکی از خصائل ارتجاع برای عوامفریبی اینست وقتیکه ضعیف و زبون است داد ازادی و دموکراسی را بسوی اقشار متوسط جامعه بلند میکند چون ارتجاع کاملا" میداند که اقشار متوسط جامعه فاقد تشکیلات مستقل خود بوده و زودتر از اقشار دیگر فریب شعارهای تو خالی موسوی خواهند خورد ، دوستان اخبار روز اگر مسئله اصلاحات برای شما مهم است این را بدانید که اصلاحات تنها در حکومتی دموکراتیک امکان پذیر است نه در افکار ارتجاعی و سیستمهای جنایتکار ، اصلاحات موسوی که شما از آن تقدیر میکنید با اساس و پایه های ارتجاع کاملا" هماهنگ است و همخوانی دارد و بمحض شرایط مناسب پشت به منافع مردم کرده و به ارتجاع حاکم گره خواهد خورد ، پس لطفا" شما در این مورد آگاه باشید تا فردا دوباره انگشت خود را بدهان فرو نبرید و مبلغ ارتجاع قرار نگیرید ، متشکرم
۲۷٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : چرا سکوت!
۱- نزدیک به ۴۸ ساعت ازسخنان شفاف آقای احمدی نژادراجع به حجاب بانوان می گذرد وهنوز هیچ صدای یاریگری از شخصیت ها وتشکل های اصلاح طلب درنیامده است. چرا؟ اگرواقعاً بدنبال احیاء حکومت دینی واین باربه مرجعیت آیت الله صانعی وریاست میرحسین موسوی هستید؛ پس چرا مارا گذاشته اید سرکار وشعارهای خررنگ کن فراترازدموکراسی سرمی دهید. ویانه این سکوت بی وجهتان توجیه دیکتاتوربودن احمدی نژاداست! نه که بقیه‍ی حاکمان سی سال گذشته غیرازتحمل مدرنیته با تشبث پنهان به فتوای معروف "اکل میته"؛ وایضاً غیرازبلاتکلیفی وعدم امنیت روانی مداوم؛ دنیا وآخرت را بکام ما گواراکرده بودند! واقعاً خودمان را گرفته ایم یا دنبال راه حل هستیم برای ایران!

۲- ازخشونت بیزارم بدلیل انسانی وبفرادلیل دلقکی. لیکن خشونت های اتفاق افتاده برعلیه مراجع سیاسی درقم واز هردوطرف را محکوم نمی کنم. تاروزی که مراجع خودخوانده، حکومت خوانده ویا دارای مقلدهم رسماً بیانیه بدهند که:
"شرع از طریق عرف غالب جوامع بشری درهمه‍ی تاریخ درمناسبات سیاسی وحکومتی داخل وجاری بوده است وبیش از آن نه نیازاست ونه مجاز. بویژه تشکیل حکومت "سیاسی -شرعی"فقیهان شیعه درزمان غیبت حرام قطعی است."

۳- بنظر می رسد نزاع درحال نهایی شدن بر اصلی ترین مشکل(عدم کارآمدی شرع برای اداره‍ی دنیای جدید) است.، وما باید دیگر این حبل المتین را ول نکنیم وهردم فشار را زیادتر کنیم. والبته یکی از بهترین وموثرترین ابزارها آزادی زنان باشروع "حق انتخاب پوشش عرفی" است.

۴- بشدت عصبانی وسرخورده ام از عدم واکنش روشنفکران بوقایع جدید. یا...هو

پی نوشت اول ۲ ساعت پس از انتشار پست:
بیانیه‍ی شماره ۱۸ مهندس موسوی را باعصبانیت وسرسری خواندم. متأسفانه درطول طویل مانیفست جنبش سبزی که حالا رهبردارد بدون بدنه- برعکس تا۲۲بهمن- یک واژه هم ازمشتقات محدود واژه‍ی جدید "مدرن" پیدا نکردم؛ والبته همه‍ی بیانیه مشحون بود از مشتقات بی نهایت واژه‍ی قدیمی " عدالت"! فاعتبرو یا اولی الالباب. یا...هو
سرفرصت مجدد می خوانم واگر نکته‍ی مثبتی بنظرم رسید منعکس می کنم.
۲۷٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹       

عنوان : توضیح
نظراتی که در مورد این یادداشت پیش از این گذاشته شده است، همچنان با مراجعه به آن در صفحه ی خبر اخبار روز در دسترس است
۲۷٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱٣٨۹