از : سلامت کاظمی
عنوان : تبریک
از این موضعگیری انقلابی و ملی خرسندم و آن را به جنبش مدنی مردم ایران تبریک می گویم و امیدوارم الگویی باشد برای همه مبارزان و گروههای مبارز
۲٨۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹
|
از : یک انسان آزاد .
عنوان : و به آن دوست عزیز که روی کلمه شهید حساسیت نشان داده باید بگویم:
سلام، و حق با شماست، اما امروز همه شهید را با مفهوم مذهبی آن بکار نمی برند. از نظر خیلی ها شهید یعنی انسانی که در راه آرمان خود جان باخته است. می توان واژه جان باخته را نیز بکار برد. اما شهید در جامعه جا افتاده و از سویی تا به امروز کلمه دیگری که بتواند کاملاً جانشین اش شود یافت نشده، این است که بناچار این کلمه را که همه پذیرفته اند را ما نیز بکار می بریم. به نظر من خیلی نباید به آن حساسیت نشان داد. اگر شما موافق این کلمه نیستید بیایید و کلمه دیگری را پیشنهاد کنید؛ این حق شماست. و این را نیز بدانید که پیشنهاد شما کافی نخواهد بود، پذیرش آن از سوی جامعه نیز دلیل است.
پیروز باشید
یک انسان آزاد
۲٨۱٨۵ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹
|
از : یک انسان آزاد .
عنوان : سلام آقای روزبه
من آدمی آزادم و عضو هیچ گروهی نیستم. اما به سرنوشت مبارزین و مبارزه نیز بی تفاوت نیستم. سئوالم از شما دوست عزیز این است: گذشته از اختلاف شما با سازمان اکثریت، که بحثی دیگر است و جای خود دارد؛ آیا شما با ترور های درون سازمان موافق هستید؟
اگر موافق هستید دلایل خود را لطفاً اینجا بنویسید. اگر نیستید، پس چرا مسایل را در هم می سازید؟ دوست عزیز نوشته و یا صحبت انسان باید از منطقی بر خوردار باشد. من هیچ منظقی در کلمات پر از شعار شما نیافتم. از سویی معلوم هم نشد که شما با کشتن بعضی رفقا در درون سازمان موافق هستید یا نیستید. یک مبارز واقعی یکی از زیباترین ویژگی هایش به روشنی سخن گفتن است. شما حق ندارید اختلاف خود با سازمان اکثریت را سر من غیر سازمانی آوار کنید. شما حق ندارید به شعور من توهین کنید. شما اگر صادق هستید باید به سئوال مشخص، جواب مشخص بدهید، نه اینکه انشا بنویسید.
و حال یک سئوال از شما دوست عزیز دارم: مگر انسان سنگ و یا چوب است که شما اینگونه به وجودش نگاه می کنید!؟ مگر قرار است یک سازمانی تا آخر زمان یک شیوه مبارزه را ادامه دهد!؟ به نظر من شما دچار نوعی انجماد در سمت گیری خود هستید و این در خواننده متن شما دلسوزی بر می انگیزد، زیرا یک نوع جا ماندگی از تاریخ را در نوشته شما می بیند.
لطفاً دوباره متن خود را بخوانید، بجز شعار در آن هیچی نیست. آنچه از متن شما بر داشت می شود این است که شما می گویید: اگر با من نیستید دشمن بشریت هستید! و لطفاً به من خواننده اجازه بدهید که با شما موافقت نکنم. شما اختلاف سیاسی با روشنگری در باره اتفاقات تاریخی را با هم غاطی کرده اید. این یک سند است. سند تاریخی محکومیت کشتن رفقای خود و ربطی به این ندارد که شما و یا سازمان اکثریت امروز چه خط مشی را دنبال می کنید. و دیگر اشتباه شما این است که ناخواسته به رفقای دیروز خود که شهید شده اند ظلم می کنید، چون بجای آنها که دیگر نیستند که نظر بدهند تصمیم می گیرید، این دور از عدالت است. شما از کجا می دانید که در این تحول اقلیت، اکثریت همه آنها به سوی اقلیت می رفتند. تاریخ و زندگی عکس نظر شما را برای منی که عضو هیچ سازمانی نیستم، به نمایش گذاشته است. بیایید غیب نخوانیم، رمل هم نیندازیم. بیایید با آنچه روی داده در صد گیری کنیم. من و شما امروزر هیچ راه دیگری نداریم. و اگر این اصل منطقی را بپذیریم. سئوال من از شما این است: چند در صد از چریک ها به اکثریت و چند در صد به اقلیت پیوستند؟
پس همان در صد را هم امروز من و شما حق داریم برای رفقای شهید شما در نظر بگیریم. اینجا میدان تظاهرات و یا جلوی دانشگاه تهران نیست که به صورت هم چنگ بزنیم، موضوع تنظیم یک سند تاریخی در میان است. اینجا حرف شما و هر کسی فقط باید منطقی و بخصوص حقوقی باشد. من هیچ نکته حقوقی در سخنان شما دوست ارجمند نیافتم و این حیف است. چرا باید با چنین نوشته ای حق خود را زیر پا اندازید. شما حتی شاید حق داشته باشید، پس سعی کنید با زبانی حقوقی از حق خود دفاع کنید. اگر شما در این مورد تخصصی ندارید، نظر ندهید، به رفقای خود رجوع کنید و با دلایل منطقی و حقوقی وارد بحث شوید، تا من که این کنار نشسته ام هم از شما دوست عزیز یاد بگیرم. چون من واقعاً نمی دانم که در سازمان شما چه گذشته. آنچه من می دانم همین اطلاعاتی است که شاخه های مختلف آن سازمان منتشر می کنند. من طرفدار سیاست اکثریت نیستم، اما در مورد اسناد تاریخی آن سند را می پسندم که حقوقی، و در صورت بودن رقیب، حقوقی تر باشد. پس شما هم که می خواهید این سند سازمان اکثریت را رد کنید، بیایید سند دیگری تنظیم کنید و در همین سایت و در همین ستون منتشر نمایید تا من غیر حزبی از اطلاعات شما نیز بهره مند گردم و امکان مقایسه داشته باشم.
با احترام
یک انسان آزاد
۲٨۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹
|
از : فریبرز عظیمی
عنوان : بدرستی تاکید کردید که وجدان انسانی ایجاب می کند که از رفقای به قتل رسیده اعاده حیثیت به عمل آید
با سلام
از تلاش شما فدائیان خلق اکثریت برای روشنگری نسبت به برخی نکات مربوط به گذشته سازمان چریکهای فدائی خلق ایران که شما بحق یکی از بخش های اصلی و پر اهمیت آن بودید و نیز از احساس مسئولیت تان در باره مواردی که مطرح کردید بسیار تشکر می کنم. به عرض شما هموطنان برسانم که چنین کاری حتما می تواند مورد بهره برداری بدخواهان قرار گیرد و به هیچوجهی نباید نگران برخوردهای منفی آنان قرار گیرید.
خوشبختانه چنانکه متذکر شده اید علیرغم اینکه چندین دهه از آن قتل ها می گذرد، وجدان انسانی شما بعنوان یکی از میراث داران جنبش فدائی ایجاب می کند که قتل های صورت گرفته را محکوم کنید و از رفقای به قتل رسیده اعاده حیثیت به عمل آید و از خانواده های آنها پوزش طلبیده شود. متنی که شما انتشار داده اید حکایت از تحقیقات و بررسی هایی است که شما حتما با مراجعه به افراد و جناح های متنوع جنبش فدائی که هنوز امروز فعالیت دارند و یا امروز دیگر حتی با این جنبش بزرگ دهه ۷۰ میلادی فعالیت نمی کنند انجام شده است و به چنین روشی برای روشنگری هر چند با تاخیر باید درود فرستاد.
در ضمن قابل توجه است که شما بر اساس تحقیقات و اسناد موجود بدرستی روی این واقعیت تاریخی مربوط به جنبش فدائی تاکید کرده اید که بررسی های شما نشان می دهد که در سازمان چریکهای فدائی خلق ایران تصفیه ایدئولوژیک صورت نگرفته و اینکه اختلافات سیاسی و نظری موجب قتل ها نبوده است. به بیان دیگر تصفیه فیزیکی مخالفین نظری در سازمان مربوطه مطرح نبوده است. شما بدرستی تاکید کرده اید که در سازمان چریک ها بحث و اختلاف نظرها، همواره وجود داشته ولی هیچ وقت طرفین در آن دوره بر روی هم سلاح نکشیده اند. در واقع یکی از افتخارات و نکات بسیار پر اهمیت تاریخ مبارزاتی جنبش فدائیان همین بوده است که تنوع فکری در میان فعالین این جنبش همواره وجود داشته است.
عمل نیکی برای روشنگری انجام دادید و امیدوارم که چنین رفتاری مبنای برخورد دیگر طیف های جنبش فدائیان نسبت به آن واقعیت تلخ شود.
با احترام
۲٨۱٨۲ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹
|
از : سئوال از همه چپها
عنوان : شهید یعنی چه؟
چرا شما هنوز کلمه شهید بکار می برید؟ مگه شهید ریشه مذهبی نداره)))
تو جمهوری اسلامی ایتن کلمه انقدر لوث شده که خود مذهبیون مترقی هم از این کلمه متنفر شدن
۲٨۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹
|