دختری که در سکوت برای امیر جوادی فر گریست - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام بر عشق، سلام بر عاشقان ایران، سلام بر عاشقان یار، سلام بر لبخند بیدار
سروده و نوشته فراوان دارم
اما هرگز این شعر برای من کهنه نشد، هرگز!


عشق

عشق را
کسی توضیح نداه است
چنانکه
کسی دست سایه ها را نفشرده
چنانکه
کسی ستاره ها را لمس نکرده.

عشق
مانند ستون نوریست در آب
که جهانی بر آن ایستاده
و با دخالت سنگ ریزه ای
از هم می پاشد.

آه ...! ای پر فروغ،
ای بی دروغ،
ای شیرین،
ای تلخ،
ای دست مایه ی شاعر بلخ!
وقتی ترا شناختم
نه از طوفان
که از نسیم نیز هراسانم.

زیرا
در یک روز دل انگیز
با اشاره ای
آغاز می شوی
و در غروبی غم انگیز
سنگ ریزه ای ناچیز
ستون های نور تو را می لرزاند
ناگاه
گل ریز فرا می رسد
حتی در بهار!

اصل این شعر روسی است. دکتر فرزاد بختیاری شاعر و اندیشمند تالش آن را به زبان تالشی دوباره سروده! چیزی که خیلی فرا تر از ترجمه است. با ظرفیتی که این زبان کهن ایران - تالشی - دارد، و هم هنر دکتر بختیاری ذاتاً شاعر، این ترجمه شعر را وسعت عجیبی بخشیده. با زبان های زیادی آشنایی دارم، اما تا به امروز هیچ زبانی را به گستردگی و افشردگی تالشی، این زبان کهن و در حال انقراض ایرانی ندیده ام.

« عشق »


عشقی
رازی
غومچه،
کسی آکرده نی

هتـَه یْ کˇ
کسی،
سایه ئون دسی
فخشرده نی

هتـَه یْ کˇ
کسی،
ساره ئون
گله گله
چییـَه
نی



عشق
اسکت اسکت نور
آوی دیلی کو،
دوش آریشه
ای کشکشان
ملگزاره جهان

سنگه پزگه ی ویپری نه
بما،
بندی گین بو
جیپری؛
بندی گین بو
ویرˇجـِئی !



آیْ ...! آیْ ...!
اَیْ ملگزار،
اَیْ بی دورو، بهار،
اَیْ تˇ شیرین و تل
اَیْ تˇ روشون و لیل
اَیْ بلخی شاعیری
آو و گیل،
اَیْ دیلی دیل!
وختی کˇ
آزونوستمه تˇ
نه دپاج و تیفونی کو
کˇ والیوه ی کو
حتـّی،
پرمیم

خاسه سبی
چمی وشکلیسته نه
ما دلکی
پرای؛
غمه جاره دییرمازی
سنگه پزگه ی نه
روشونه اسکتنر
دلرزین
ویرجئین!

ناخبره
ول ویبه مانگ
درا
خاله بهاری را !
۲٨٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : آ. ائلیار

عنوان : تنها عشق
لبخند جان! با تو و امیر گریستم، همانطور که در سالهای دور با چنناز و آیجان گریسته بودم.
چنناز: ـ ...آنها همه چیز را از ماگرفتند‌، فکرمیکنی‌میتوانندعشق ومحبتمان راهم بگیرند؟ ... در سرزمین ما خورشید عشق را غروبی نیست و عاشقان ستارگانِ همیشه فروزانِ عشق اند... آیجان! تنها چیزیکه توانستم در این دوران هستی خوار، ...برای خودم نگهدارم عشقمان است. عشق و علاقه بهمه زیبایی های زندگی. و تنها در پناه آنست که من میکوشم همه بدبختیها و نکبتهای این چاله گندیده را تحمل کنم ، وحتی با آنها به‌ستیز برخیزم . با این امید که دنیای زیباتری داشته باشیم...
نقل از نوول آیجان
۲٨٣٣۹ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : چادر شب
بالاخره کم کم معلوم میشود که ندا تنها گل نو شکفته ای نبود که وحشیانه پرپر شد. از این گلها زیاد بودند و کاش عکس اراذل و اوباشی را که جلو مجلس با چادر شب مسخره مثلا زنها را از مرد ها جدا میکنند بجای کنار صفحه ، بالای این نوشته میگذاردید تا ماهیت این سربازان امام زمان بهتر نشان داده میشد. یاد شنا کردن حرم شاه شهید در دریای مازندران افتادم که در ساحل تجیر میکشیدند و دریا پر از قایق سواران دوربین به دست بود. خیال میکنند میتوانند ما را صد و پنجاه سال عقب ببرند.
۲٨٣٣٨ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : امیر ها پیام دوست داشتن اند.
لبخند جان! گریستم،با تو و نسل تو.
۲٨٣۲۲ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : نصرت ک

عنوان : لبخند
مرگ بر جمهوری کثیف اسلامی مرگ بر احمدی نژاد مرگ بر خامنه ای. بدم میاد از کسیانی که می گویند مرگ بر نگوویییییییییید
مرگ بر جمهوری کثیف اسلامی
۲٨٣۱۹ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : شکوفه .

عنوان : امیر
گریه می کنم فقط
ممنون اخبار روز خوب
۲٨٣۱٣ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹