خسن و خسین هر سه دختران مغاویه هستند - مهدی سامع

نظرات دیگران
  
    از : محمود فرازی

عنوان : جنبش فدائی را در اندیشه و عمل ارج نهیم.
خوشحالم که مهدی سامع عزیز به دنیای واقعی نزدیک شده و متاسفم که سالها زندگی خود را صرف «شورای مقاومت» نمود. اگر لازم شد به آن خواهم پرداخت.

جنبش فدائی را حتما باید در دو سیستم مشخص قبل و بعداز انقلاب بررسی نمود.

جنبش فدائی در قبل از انقلاب:
مبارزات مسلحانه و مشی چریکی از دو نگرش کلی مبارزاتی مشخص ؛یکی بینش شادروان بیژن جزنی و دیگری دیدگاه زنده یادان پویان و مسعود احمدزاده شکل گرفت.

برآیند جنبش قبل از انقلاب با تمام کم و کاست و دلایل آن اقبال وسیع مردم در قبل و بعداز انقلاب بهمن ۵۷ می باشد.

این بدان معنی نیست که امروز روز به آنها پرداخته نشود هرچه به عمق جنبش فدائی پرداخته شود و از زاویه های مختلف به نقاط قوت و ضعف آن رسیدگی شود ارتباط آنرا با ادامه کاری مبارزاتی امروز مردم ایران بخصوص جوانان را تعمیق خواهد بخشید.

از این زاویه کار اخیر سازمان فدائیان اکثریت قابل قبول و امیدوارم که بقیه ی راهیان جنبش فدائی نیز به هر نحو که به آن معتقدند برای رفع ابهامات و شائبات مربوط به قبل از انقلاب مدد نمایند.

جنبش فدائی بعداز انقلاب :

بزرگترین دستاورد جنبش فدائی بمنزله ی بزرگترین سازمان چپ در بعداز انقلاب، فاصله گرفتن اکثریت این نیروها از مشی مسلحانه و الغای واژه ی «چریک» از نام سازمانهای متبوع خود بود.

اگر اکثریت نیروی بزرگترین سازمان چپ ایران از مبارزات مسلحانه و چریکی در اوایل انقلاب فاصله نمی گرفت معلوم نبود ابعاد ضایعات انسانی تا کجا بالا میرفت.

جنبش فدائی باید نسبت به تغییر بموقع مشی خود از مسلحانه به سیاسی مفتخر باشد زیرا یکی از پیشروترین سازمانهای سیاسی جهان محسوب میشود که از مبارزات مسلحانه فاصله گرفت و امروز تک و توکی هنوز بر این روش بهر دلیل اصرار دارند.

در برابر این دستاورد گرانفدر، که بخش بزرگی از جنبش فدائی بنام «اکثریت» در تثبیت مشی سیاسی نقش برجسته ای داشت.این سازمان از سال ۵۹ تا ۶۱
با حمایت از حکومت اسلامی تا آنجا پیش رفت که تمام سنت های شریف فدائی را زیر پاگذارد و با مواضع ضد انسانی و ضد اخلاقی خود تمام جریانات مخالف و منقد حکومت ارتجاعی را متعجب و منزجر نمود.

جنبش فدائی در بعداز انقلاب با انشعابات متعدد تبدیل به سازمانهای مختلف با کم وکیف متنفاوت گردید.

۱. سازمانهای معتقد به مشی سیاسی
عبارتند از سازمان اکثریت ـ اتخاد فدائیان و ..

۲ . سازمانهای معتقد به مشی مسلحانه
عبارت ست از چریک های فدائی خلق ایران (اشرف دهقانی و رفقایش) و سازمان چریکهای فدائی خلق ایران( مهدی سامع و رفقایش)

در بار ه ی جنبش فدائی بعداز انقلاب حساسیت بمراتب از قبل از انقلاب بالاتر ست:

الف: حمایت مشمئز کننده ی سازمان اکثریت از خمینی در مقطع ۵۹ تا ۶۱و مواضع بسیار وحشتناک در تحویل دادن نیروهای «ضد انقلاب » به کمیه ها و سپاه اعم از اینکه تعریف آنها از «ضد انقلاب » چه بوده ست.

ب: حمایت سازمانهای چریکهای فدائی خلق از مشی انحرافی مجاهدین خلق از خرداد ۶۰ تا به امروز که نه تنها از نظر سیاسی قابل قبول نیست ، بلکه نشان از تعصب بی معنی نسبت به واژه «چریک» می باشد که نقش انکار ناپذیر فدائیان خلق در قبل از انقلاب را نیز مخدوش مینماید.


به نظر میاید که مهدی سامع عزیز کاه را در چشم دیگران می بیند ولی کوه را درچشم خود نمی بیند.

با تاسف از تمام کجرویهای اجتناب پذیر بعداز انقلاب شرط صداقت انقلابی ست که بدون تعصب با مذاکرات دوستانه و سازنده از گذشته عبرت بگیریم و جنبش فدائی را به آن وضعیت واقعی خود ارتقا دهیم.
۲٨۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۹       

    از : احدی

عنوان : اطلاعات
کاش آقای سامع اگر اطلاعاتی در مورد قتلهای درون سازمانی چریکها و نیز قتلهای درونی سازمان مجاهدین دارد به خوانندگان بدهد.
با احترام
۲٨۴۱۱ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : شهاب /

عنوان : حقیقت را باید همیشه ترویج نمود
با درود بر رفیق گرامی آقای مهدی سامع.
دیدگاههای آقای سامع منطقی تر از سایر گرایشات جریان فدائی می باشد. دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در پی بی اعتباری کامل سازمان چریکهای فدائی خلق و مجاهدین خلق می باشد. جریانات درون تشکیلاتی را می توان به یک کمیسیون بی طرف حقیقت یاب سپرد.جریانات چریکی را نمی توان با احزاب اروپایی مقایسه نمود. جریانات نظامی و مخفی همیشه غیر دمکرات و بسته بوده اند و امکان حذف اعضای مخالف بوده و خواهد بود.
۲٨٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : اژدر بهنام

عنوان : به مهدی سامع گرامی
مهدی سامع گرامی. خودتان خوب می دانید که در یک سازمان مخفی چریکی، بجا نگذاشتن مدرک و سند یک اصل اساسی است. بر عکس آنچه که شما نوشته‌اید، حتی اعترافات اعضای دستگیر شده هم اسناد محکمه‌پسند نیستند. بنابراین در مورد کارهایی که یک سازمان مخفی چریکی انجام می‌دهد، گشتن دنبال مدارک محکمه‌پسند، آب در هاون کوبیدن است.
خوب می‌دانیم که مسائلی را که نباید دست ساواک می‌افتاد ضفریندی می‌کردند و همین صفرها هم نمیباید که لو می‌رفت. در مورد مسائل دیگری مانند کستن یکی از اعضای بریده و... هم مطلب به صورت شفاهی و از ظرف مسولان مطرح می‌شد. و همین گفتارهای شفاهی مسولان است که می‌توانند اسناد "تاریخی" آن سازمان مخفی هم به حساب بیایند.
در زمانی که گفته می‌شود این قتلها در سازمان چریکهای فدایی حلق ایران صورت گرفته، شما در زندان بودید و طبیعتا نه می‌توانستید در آنها شرکت داشته باشید و نه می‌توانستید از طریق مسولان از وقوع آنها مطلع شوید. ولی مسلما بحثهای زندان در مورد قتلها و نظرات رفیق بیژن جزنی و مخالفت ایشان با این قتلها را حتما به خاطر می‌آورید. حال سوال اینجاست: آیا بیژن جزنی و دیگر چریکهای زندانی بر روی موضوع انتزاعی کشتن هم‌رزمان بریده بحث می‌کردند و بحث بر سر موارد مشخص انجام شده در درون سازمان؟ تا آنجایی که من شنیده‌ام بحث بر سر موارد مشخص بوده است.
و اما در مورد محاکم صالحه‌ای که مطرح کرده‌اید:
من اینگونه فکر می‌کنم که هر سازمان سیاسی حق دارد، و نه تنها حق دارد بلکه موظف است به نقد و بررسی گذشته خود بپردازد و نتایج این نقد و بررسی را با مردم در میان بگذارد. این سازمان سیاسی اگر در کار خود صادق باشد، برای بررسی عملکرد گذشته‌اش نه احتیاجی به محکمه صالحه دارد و نه به کمیته حقیقت‌یاب.
وقتی رفقای اقلیت در کردستان به کشتار هم روی آوردند، نه شما و نه کس دیگری برای قضاوت در این مورد به فکر محکمه صالحه نیفتاد. سازمانهای سیاسی درگیر و غیردرگیر در مساله، نقد خود را کردند و حکم خود را دادند. شما هم همینطور.
حالا سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت، که خود را "یکی از میراث داران سازمان چریکهای فدائی خلق" می‌داند، به بررسی بخشی از گذشته خود پرداخته و نتایجی هم گرفته است. من این را به فال نیک می‌گیرم و از نظر من قابل تقدیر است و چشم‌ به راه نقد و بررسی گذشته این سازمان در سالهای فاجعه‌بار ۶۰-۶۲ و ضربات وارده به آن سازمان در سال ۶۵ و مابقی قضایا هستم. من امیدوارم سازما اکثریت در این راهی که شروع کرده، پیگیر باشد و به "تصفیه‌های سیاسی و ایدئولوژیک پس از انقلاب"، به رهنمودهای فاجعه‌بار معرفی "ضدانقلاب" به جمهوری اسلامی، به سیاست به غایت فاجعه‌بار شکوفاسازی جمهوری اسلامی و... بپردازد.
و نیز امیدوارم که برخورد به گذشته و نقد و بررسی آن تنها مختص سازمان فداییان خلق ایران اکثریت نباشد و در انحصار آن نماند بلکه دیگر احزاب و سازمانهای سیاسی نیز نگاهی به پشت سر خود بیندازند و مردم ایران را از خود بدانند و به آنها بگویند که در گذشته چه کرده‌اند، کجای کارهایشان درست بوده و کجا ایراد داشته‌اند. امید که با پرتو افکنی به گذشته‌هایمان، بتوانیم از تکرار اشتباهات و فجایع گذشته بکاهیم.
۲٨٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : یک خواننده

عنوان : پیشنهاد به خوانندگان اخبار روز
شما بیانیه سازمان اکثریت را در ستون سمت راست قرار داده اید که توجهی را به آن صورت جلب نمی کند و پاسخ به آن توسط آقای مهدی سامع را در ستون وسط، که کاملا جلب توجه می کند.

پیشنهاد من این است که این ظلم را در حق سازمان اکثریت نکنید و این بیانیه را هم همردیف با پاسخ آن در ستون وسط بگذارید تا خوانندگان دسترسی آسانتری به آن داشته باشند.
۲٨٣۵۹ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : با سلام به آقای مهدی سامع

عنوان : برای رسیدن به حقیقت قبل از هر چیز باید از سمت گیری دوری کرد و فقط و فقط باید به روشنگری اندیشید
این کار نه فقط زیبا ترین راه رسیدن به حقیقت است، بلکه در خود سازی آدمی نیز نقشی بزرگ دارد. باید این وجدان را در خود بپرورانیم که جز راستی پیشه نکنیم؛ و هرگز در هنگام قضاوت و تحقیق موضعگیری سیاسی خود و یا منافع خود را در نظر نداشته باشیم. به نظر من همین بحث ها و نوشتن های روشنگرانه است که در نهایت نتیجه مطلوب می دهد. کسانی که در چنین بحث هایی وارد می شوند اولین کاری که باید انجام دهند این است که هرگز نباید آفتاب نگاه، و روشنای حقیقت را بخاطر خود خواهی، تعصب و یا "پیروزی" خود و شکست حریف تیره سازند. بر رسی صادقانه تاریخ دیروز وظیفه انسان های عدالت خواه، حقیقتجو و مسئول است. آن عزیزان شهید رفته اند و ما بدهکار آنهاییم، پس باید همه چیز آنطور که بوده، نه آنطور که ما می خواهیم، روشن شده، در تاریخ ثبت گردد.
در مطلب آقای مهدی سامع نکاتی است که باید برای تدقیق به آنها توجه شود، از سوی دیگر به نظر من کار سازمان اکثریت یک آغاز زیبا و بجاست، اگر عیبی دارد باید با صداقت و محققانه به آن پرداخته شود تا هیچ گوشه تاریکی از آن بر جای نماند. من نه اقلیتم و نه اکثریت، اما دست تمامی آنهایی که پنجره ای به سوی روشنایی می گشایند را گرم و صمیمانه می فشارم.
این وظیفه ی انسانی و تاریخی هر انسان مسئول است که بخاطر حقیقت و روشنگری از منافع خود بگذرد، و اگر انسانی بتواند به این مرز برسد، بیشک جای تبریک دارد. چنین انسانی را می توان پاکیزه خو، فرهیخته و رود گشته نامید. به نظر من بخش بزرگی از مشکلات بشر دوران ما را سمت گیری قبیله گرایانه ی او ایجاد می کند؛ و این در حدی است که گاه بکلی چشم انصاف را در وجود آدمی کور می سازد.
پیروز باشید
۲٨٣۵۵ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹       

    از : سلامت کاظمی

عنوان : یادآوری
با درود به آقای مهدی سامع.
اواخر ۵۴ در سلول کمیته مشترک، یک رفیق فدایی به من و دو نفر دیگر گفت که شهید حمید اشرف دستور اعدام دو بریده را که احتمال خیانت شان میرفته ، صادر کرده است. البته آن موقع همه ما ضمن شیفتگی به این رهبر فدایی، صد در صد کار او را تایید میکردیم. رسمی بود رایج و پذیرفته در میان گروه های مخفی مسلحانه کار در تمام دنیا. امروزه روز است که چشم مبارزان به عمق و گستره حقوق بشر باز شده و به شنائت این نوع برخوردها پی برده ایم، البته من فقط شنیده ای را نقل کردم - که او از درون تشکیلات آورده بود - و سند صحیح محسوب نمی شود.
به باور من حتی اگر سند درستی برای صحت خبر این قتل ها وجود نداشته باشد-از آن جا کهنه زخم ۴۰ ساله اش در دلها و اذهان سیاسیون باقی است- این قرار فداییان اکثریت اخلاقا کاری درست و ستایش انگیز است. عقیده دارم این نوع رویکردها به هیچوجه از شان و جایگاه رفقای کبیری که جان پاکشان را نثار آزادی و رهایی زحمتکشان کردند، نمی کاهد
۲٨٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۴ تير ۱٣٨۹