مسئله سیکس نیشن و همبستگی با بومیان کانادا
صفار ساعد
•
تاریخ بومیان کشور آمریکا را باید آموخت و از آن درس گرفت. تاریخ سرکوب این مردم به وسیله کلنیالیستهای انگلیسی، فرانسوی و آمریکائی آئینه تمامنمای تمدن سیاستمداران کشورهای اروپائی در مورد ملل تحت سلطه است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۷ ارديبهشت ۱٣٨۵ -
۱۷ می ۲۰۰۶
تاریخ بومیان کشور آمریکا را باید آموخت و از آن درس گرفت. تاریخ سرکوب این مردم به وسیله کلنیالیستهای انگلیسی، فرانسوی و آمریکائی آئینه تمامنمای تمدن سیاستمداران کشورهای اروپائی در مورد ملل تحت سلطه است.
خشونتهای تاریخی، کشتارهای دستهجمعی، از بین بردن فرهنگ و تمدن آن چه که غیراروپائی بوده همه از تفکر «اروپا مرکز» و بعدترها «آمریکا مرکز» سیاستمداران کلنیالیست سرچشمه گرفته است. یافتن بازار و تاراج مواد اولیه چنان درندهخوئی در کلنیالیستها بوجود آورده و میآورد که سیاست قتل و غارت ملل ضعیف یکی از بدیهیات روزمرهٔ زندگی آنان میشود.
سرزمین و مزارع بومیان آمریکا به وسیله زور تفنگ از آنان به غارت برده شده است. دول کلنیالیستی برای قتل و غارت خود سیاستهای مختلفی درپیش گرفته و میگیرند. برای آنان بومیان خوب و بومیان بد وجود دارد. اطاعتگران بومیان خوب و طغیان گران بومیان بد هستند. ایجاد اختلاف قومی در بین بومیان آن اسلحهی برندهای است که به ثبات قدرت کلنیالیستها کمکهای فراوانی نموده است.
زمانی برای وحشی جلوه دادن بومیان با معتاد کردن آنها به الکل و مواد مخدر، مجبورشان میکردند که پوست سر انسانها را بکنند و در ازایش پول دریافت دارند و در مطبوعات اروپائی وحشی بودن آنها را به چاپ برسانند. تبلیغات برای بیتمدن نشان دادن بومیان آن چنان کر کننده بود که کلیسا را با کشیشان استثمارگر به جان این قوم انداختند تا به آنها تمدن بیاموزند.
هنوز زخمهای رفتار این مردان خدا بر روح و جان بومیان به چشم میخورد. هنوز پرونده شکایات مختلف بومیان از این مردان خدا دارد در وزارت دادگستری کانادا خاک میخورد.
هنوز پرونده شکایات سرزمینهای به غارت رفته بومیان دارد در وزارت دادگستری کانادا خاک میخورد.
دولتهای کلنیالیستی با همراهی تعداد محدودی از روسای قبایل که تابع سیاستهای این دولتها بودند با تصویب قراردادهائی که هر زمان دستکاری میشد و عدم شناخت از سیاستهای مزورانه و دورویانه دول کلنیالیستی که هرلحظه آنان را به دام میانداخت و به کمک تفنگ و ارتش، حاصلخیزترین سرزمینهای ملت بومی کانادا را به غارت بردند و آنان را مجبور کردند که در بدترین نقاط از نظر آب و هوائی و در سردترین و در دورافتادهترین جاها اسکان بگیرند. در حقیقت بین مردم مهاجر که غالبا از اروپا میآمدند و صاحبان اصلی این سرزمین دیوار چین کشیدند. چنین زخمهائی هنوز بر گُرده این ملت به چشم میخورد.
کلینالیستها و امپریالیستها در تاریخ نشان دادهاند که برای برآوردن منافع خود، برای یافتن بازار و در رقابت با خود، آماده هستند که ملتها را از بین ببرند، تمدنها را در هم بشکنند، با عدالت و آزادی بازی کنند و در مجموع قانون جنگل را حاکم سازند. در تاریخ معاصر این سیاستهای هولناک و غیرانسانی را از طرف آنها در الجزایر، ویتنام، آفریقا، آمریکای لاتین، چین، هندوستان و ایران و در این اواخر در جلوی چشم همگان در عراق امروزی میبینیم.
اگر بومیان کانادا، امروزه دست به اعتراض میزنند چنین بار سنگین تاریخی، را که دول امپریالیستی بر دوششان نهادهاند، با خود حمل میکنند.
و یکی از این دوزخیان روی زمین قوم "سیکس نیشن" (( Six Nations است که در "کالدونیال" ( Caledonia ) ایالت انتاریوی کانادا زندگی میکنند. من در این قسمت از یکی از روشنفکران و مبارزین بومی به نام Aaron Merecredi کمک گرفتهام تا خلاصهای از آن چه اکنون بومیان با آن دست به گریبان هستند را به اطلاعتان برسانم.
صدوپنجاه نفر پلیس مسلح ایالتی اونتاریو در ساعت چهارونیم صبح به بومیانی که از تاریخ ۲٨ فوریه ۲۰۰۶ منطقه کالدونیا را به اشغال درآورده بودند حمله کرده و ۱۵ نفر همراه با ضرب و شتم دستگیر گشت.
اشغال منطقه توسط سیکسنشن در اعتراض به غصب زمینهایشان به وسیله شرکت "داگلاس گریک" و "صنایع هنکو"، انجام شد. این شرکتها قصد دارند که در آن جا بدون اجازه صاحبان اصلی این زمینها، یعنی سیکسنیشن، دست به ساخت ۷۱ دستگاه ساختمان بزنند که حمایت دولت فدرال و ایالتی کانادا را هم دارند. این زمینها طبق قرارداد ۱۷٨۴ "هالدی مند" به سیکسنیشن تعلق دارد. در آن زمان ۰۰۰/۹۵۰ هکتار به این قوم تعلق داشت، و بعدترها با کلاهبرداری به ۰۰۰/۲۵۰ هکتار تقلیل پیدا کرد و امروزه فقط ۵ درصد آن در اختیار سیکسنشین قرار دارد. پروندهٔ این کلاهبرداریها هنوز مفتوح است.
سیکسنیشن پس از اطلاع از این موضوع دست به اعتراض میزند و این محل را به اشغال خود درمیآورد. پس از حمله پلیس، آنها به اعتراض خود ادامه داده و از تمام مناطق کانادا، بومیان و غیربومیان به آن محل رفته و همبستگی نشان میدهند. البته نباید از یاد برد که عدهای از افراد منطقه کالدونیا که از مهاجرین اروپائی هستند، علیه بومیان تظاهرات براه انداختهاند.
معترضین جادههای منتهی به کالدونیا را میبندند و تا به امروز دست از اعتراض برنداشتهاند. شرکت صنایع هنکو حکمی را از مقامات قضائی دریافت کرده است که عمل قوم سیکسنیشن عملی جنایتکارانه به حساب آورده و این قوم را تهدید کرده که چون جانیان، انگشتنگاری و دستگیر گردیده و پس از عکس گرفتن از آنان، به قید ضمانت آزاد خواهند شد. با وجود حکم دادگاه و فشار پلیس اعتراضات فروکش نکرده است.
بومیان ایالت بریتیشکلمبیا چون ایالت اونتاریو نیز حقوقشان همیشه پایمال شده است. تمامی سرزمینها و منابع زیرزمینی بومیان بریتیشکلمبیا به وسیله فشار و جنائی کردن مقاومتها و اعتراضات بومیان، به غارت رفته است.
در سال ۱۹۹۷ دولت بریتیشکلمبیا تصمیم میگیرد در منطقهای به نام سان پیکز که متعلق به بومیان منطقه کامپلوکس میباشد بدون اجازه و مشورت با این بومیان استراحتگاه تفریحی و پیست اسکی این منطقه را از چهار هزار گنجایش برای خواب به ۰۰۰/۲۰ ارتقا دهد. چنین عملی باعث اعتراض بومیان منطقه به ویژه سکوه پمکٔ شده است.
بومیان این منطقه در دروازهٔ ورودی به این استراحتگاه مرکز حفاظتی را ایجاد کردهاند که به وسیلهٔ آن اعتراض خود را به غصب زمینهاشان نشان دهند.
فشار دولت لیبرال بریتیشکلمبیا بر معترضین تا به حال باعث دستگیری ۵۴ نفر شده است.
یکی دیگر از اعتراضات در منطقهای بین کوه کوری و پمبرتن است. از سال ۲۰۰۰ بومیان این منطقه برای اعتراض به تاراج سرزمینهاشان چادری بپا کردهاند تا نشان بدهند که خودشان میبایستی سرنوشت خودشان را تعیین نمایند.
دولت ایالتی بریتیش کلمبیا و شرکتهای فراملیتی برای ساختن یک پاتوق ۵۰۰ میلیون دلاری ورزشی، به سرزمینهای بومیان این منطقه دستاندازی کردهاند. و چنین است که قوم استاتی میک سر به شورش برداشته است.
۱۵ نفر از مادران قبیله که سمت ریاست بر قبیله را دارند در سپتامبر ۲۰۰۵ جادههای منتهی به کوه کلایان را مسدود کرده تا به وسیله آن مخالفت خود را با طرحهای کمپانی نفتی شل و فورچون منیرال اعلام دارند. آنان مجرم شناخته شده و دستگیر گردیدند.
در تابستان ۲۰۰۵ ماهیگیران قوم استلووچیم مورد حملهٔ قایقهای اداره شیلات و اقیانوس قرار گرفتند و تورهای ماهیگیری آنان پاره شد تا این قوم نتواند ماهی صید کند. اما این ماهیگیران با مقاومت خود با تمام مشکلات به شغل خود ادامه میدهند و . . . .
تمامی این کنشها و واکنشها از یک طرف، بیرحمی و سنگدلی طرفداران بازار شرکتهای فراملیتی و دولتهای آنان و از طرف دیگر دفاع سرکوب شدهگان از حقوق خود را نشان میدهد. فقط همبستگی است که کفهٔ ترازو را به نفع محرومین جامعه تغییر میدهد.
برای دفاع از حقوق بومیان کانادا و اعتراض به تجاوز به حقوق آنان فرماندار کل کانادا Michael Jean را تلفن باران نمائیم.
تلفن: ۶٨۹۰ ـ ۴۶۵ ـ ٨۰۰ ـ ۱
خلاصهای از خواستههای سیکسنیشن چنیناند:
۱ـ این قوم باید به رسمیت شناخته شود.
۲ـ حکومت کانادا باید به قراردادهائی که در قانون اساسی نوشته شده و کلیه قوانین بینالمللی در ارتباط با بومیان احترام بگذارد.
٣ـ ارتباط قومها با ملت کانادا، باید رابطه برابر یک ملت با یک ملت را داشته باشد.
۴ـ شورای قبیله در تضاد با قوانین بینالمللی و ادامهی دستگاههای کلنیالیزه کردم مردم بومی است. ما هیچگاه چنین شورائی را به رسمیت نمیشناسیم.
۵ـ کانادا و تمام سیاستمداران، بوروکراتها، آژانسها و نمایندگان منتخب میبایستی به فوریت دفاع ما از حق تعیین سرنوشت در سرزمینهایمان که یک جرم، شناخته شده است را لغو کند.
Saffaars@hotmail.com
|