فاصله ها


ناصر کاخساز


• شبحِ باد
در را آهسته باز می‌کند
روی مبل چرمی سیاه
تنهائی
گوشه‌ی کوچکی از
خلاءِ پر از بی‌خیالی را
پُر می‌کند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۱ تير ۱٣٨۹ -  ۲ ژوئيه ۲۰۱۰


 
 
چشم های خیابان پر خواب
بیداری در اطاق خواب
یله
نیستی بر لب های نازک زنی
در قابی کوچک
لبخند می زند.

شبحِ باد
در را آهسته باز می‌کند
روی مبل چرمی سیاه
تنهائی
گوشه‌ی کوچکی از
خلاءِ پر از بی‌خیالی را
پُر می‌کند.

مرگ
فاصله‌ی بودن و آینده است.
شیشه‌ی ماتی است
بین من
و بی نهایت.

عشق
کششِ دگرگونگی است به من
شعله ای که
فاصله دو غریبه را
- مرگ را و مرا-
می سوزاند
و خاموش می شود

بغضِ ویلونسِل
در «دخترک و مرگ» شوبرت
می‌ترکد
موج منقبضی
به پنجره فشار می‌دهد

روز
با پوتین‌های رویداد
بر پلک‌های خسته‌ی شب
رژه می‌رود.


ن کاخساز
25.7.2004

nasserkakhsaz.blogspot.com