همسایه و باد در یک نگاه
"ابتذال شکل فکر نشده واقعیت است."


یوسف صدیق (گیلراد)


• همسایه‌ی متجدد من فکرش را در تنبان شعر ‌گم کرده است
و بی‌ هوا کلمات نشسته را به ساحت کاغذ پرتاب می‌‌کند.
خواننده می‌‌باید میان چرک و تجدد، حقیقت را دریابد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٣ تير ۱٣٨۹ -  ۴ ژوئيه ۲۰۱۰


 
 
همسایه‌ی متجدد من فکرش را در تنبان شعر ‌گم کرده است
و بی‌ هوا کلمات نشسته را به ساحت کاغذ پرتاب می‌‌کند.
خواننده می‌‌باید میان چرک و تجدد، حقیقت را دریابد.
تابوها را در تابوت بگذارد و بی‌ امان چماق وقاحت را بر دهان حماقت بکوبد.
همسایه‌ی هوشمند من "هنگ" را پیش از "فر" می‌‌نویسد
تا پشت جبهه‌ی "فرهنگ" را تقویت کند.
خواننده می‌‌باید با ابتذال سخن، "تعفن بیداد" را نشانه بگیرد
و در ستایش "فرهنگ" میان معرکه‌ی "معر" دنبال "شعر" بگردد.
همسایه‌ی هنرمند من گاهی‌ می‌‌رقصد. با بال‌هایش به قصد با‌له،
سماع می‌‌رقصد و ناسزاگویان سرگیجه می‌‌گیرد.
با‌د هم گاهی می‌‌رقصد. با‌دی که بی‌ گسست زبان بریده‌ی کلمات را می‌‌لیسد.
با‌دی که پیش پای من امروز، شست پای رهگذری را به لاله‌ی گوشش چسباند.
با‌دی‌ که زوزه کشان همسایه‌ام را به رقص دعوت کرد.
بیننده می‌‌باید همراه همسایه و با‌د، "عارفانه" برقصد
و پاره‌های روحش را به اشباح سرگردان در ویرانه‌ها پیشکش کند.

۱۰ تیرماه ۱۳۸۹
"ابتذال شکل فکر نشده..." از کتاب "ذهن زمستانی" نوشته رامین جهانبگلو است.
ترکیب "تعفن بیداد" از شاملو است.