نقش زنان در جنبش های کوردی
و تاثیر این جنبش ها بر زندگی زنان

گفتگو با ناهید مکری و نگین شیخ الاسلامی


سوسن محمدخانی غیاثوند


• «نقش زنان در جنبش های کوردی» ، «تاثیر این جنبش ها بر زندگی زنان، مطالبات و مبارزات مدنی آن ها» و «اینکه اصلا جامعه ی مردسالار و به شدت تعصبی و سنتی کورد چقدر به زنان اجازه ی حضور و نقش آفرینی از گذشته تا حال داده است؟»، موضوع این گفتگویی با دو نفر از فعالان زن کورد است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ تير ۱٣٨۹ -  ۶ ژوئيه ۲۰۱۰


سراسر تاریخ ملت کورد پر است از مبارزه برای بدست آوردن آزادی و استقلال و کسب حق تعیین سرنوشت خود.
هر چند امروز خواسته ی ملی کوردها از «استقلال کوردستان» به خودمختاری و یا فدرالیسم در مناطق کوردنشین تقلیل یافته است اما همین حداقل نیز منهای عراق فعلی از سوی سایر دولتها و کشورهای حاکم بر مناطق کوردنشین هیچ گاه به رسمیت شناخته نشد. تلاش جدی دولتهای فوق نیز جهت پایان دادن به حیات ملت کورد برای همیشه نافرجام ماند.
قریب به یک قرن است که منطقه ی خاورمیانه درگیر مسئله ای به نام «مسئله کورد» است. از آغازین روزهای جوانه زدن حس ناسیونالیسم در میان مردم کورد و به وجود آمدن جنبشهای کوردی، زنان نیز به عنوان نیمی از پیکره ی جامعه ی کورد متاثر از ناسیونالیسم کورد و جنبشهای کوردی بوده اند.
زنان کورد هم می بایست در صف اول مبارزه همپای مردان جهت احقاق حق ملی شان می جنگیدند و هم برای پشتیبانی از مردان مبارز کورد و حفظ و بقای خانواده شان در خانه تلاشی مضاعف از خود نشان می دادند.
جدی شدن فعالیت نهادهای مدنی در ایران فرصتی بود برای اندیشیدن زنان کورد به خواسته هایشان بود اما متاسفانه خواسته ی ملی کوردها مجال چندانی به مطالبات زنان کورد برای طرح شدن نداد و آن را در هاله و تحت الشعاع خود قرار داد.
«نقش زنان در جنبشهای کوردی» ، «تاثیر این جنبشها بر زندگی زنان، مطالبات و مبارزات مدنی آنها» و «اینکه اصلا جامعه ی مردسالار و به شدت تعصبی وسنتی کورد چقدر به زنان اجازه ی حضور و نقش آفرینی از گذشته تا حال داده است؟»، موضوع گفتگویی شد با دو نفر از فعالان زن کورد که در ذیل می خوانید:

سوسن محمدخانی غیاثوند
Unews4@gmail.com


ناهید مکری: زنان کورد، یاری رسان جنبش های کوردی و این جنبش ها منجر به آگاه سازی زنان و بهبود نسبی شرایط برای آنان شده اند

ناهید مکری، فعال حقوق زنان و محقق کورد مقیم سوئد در خصوص نقش زنان در جنبشهای کوردی اظهار داشت: بهتر است در طرح این پرسش تنها از واژه جنبش استفاده نکنیم زیرا جنبش‌ها باید از شاخص‌هایی‌ چون عمومی‌ بودن، جهت دار بودن، آگاهی و ... برخوردار باشند. بسیاری از حرکتهای تاثیر گذار در کردستان لزوماً شامل همهٔ شاخص‌های یک جنبش نیست.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه حرکت‌های حق طلبانهٔ زنان در سراسر جهان رنگ و بویی دیگر به خود گرفته این موضوع برای زنان کورد نیز به همین منوال بوده. یعنی‌ زنان کورد در صد سالهٔ اخیر در حرکت‌های اجتماعی و سیاسی شرکت داشته اند و هم به صورت مستقیم و فعال و هم به صورت غیره مستقیم به جنبش‌ها یاری رسانده اند. هرچند این شرکت به دلایلی عدیده کمرنگ بوده است ولی‌ بازتاب این مشارکت‌ها به مرور منجر به آگاهی‌ در سطوح اقشار عادی زنان گردیده. تاثیر مبارزات اکثرا فردی زنان، در چند دهه اخیر بیشتر به نمود و ظهور رسیده و با توجه به اینکه نمود حرکت‌های اجتماعی و جنبش‌ها بیشتر در احزاب متولد و متبلور میگردد حضور نسبتا گستردهٔ زنان در احزاب و حتی شرکت در نبرد مسلحانه در هر چهار پارچه‌ی کردستان و خصوصا کردستان روژهلات، نشان واضحی است از تاثیرگذاری زنان در حرکت‌های اجتماعی و سیاسی کردستان.
این فعال مدنی که از 9 سال پیش تحقیقات خود را در زمینه ی «تاثیر دین بر روی زنان» آغاز نموده است همچنین درباره ی میزان اجازه داشتن زنان برای حضور و نقش آفرینی در جامعه مردسالار و به شدت متعصب و سنتی کورد گفت: حقیقت امر بر این است که از قدیم الایام فضای حضور در اجتماع و حتی مطرح شدن در خانواده نیز برای زنان کورد به شدت محدود و خفقان آور بوده. متاسفانه شاخص‌های مذهبی‌ نیز بر اطاعت کورکورانهٔ زنان از این مظالم مدد نموده. زیرا زن خوب بودن در آموزه های دینی، زن مطیع و فرمانبردار است، زنی‌ که جز خدای آسمان از خدای زمینیش نیز فرمانبرداری کامل داشته باشد ولی‌ با توجه به محدودیت دینی و فضای مرد سالاری سنتی حاکم بر کردستان، بوده اند زنانی که در این فضای تنگ و محدود، توانایی‌‌هایشان را عرضه نموده و حتی بر مردهای اطراف خود حکم رانده اند و تاثیر گذارده اند. بانوانی چون مستوره اردلان، قدم خیر و ... .
ناهید مکری افزود: ولی‌ به صورت عمومی‌ و کلی‌ فضای مرد سالاری حاکم بر کردستان زنان را از دو شاخص عمده و اساسی‌ یعنی‌ آموزش و حضور در اجتماع تقریبا محروم نموده بود. دو شاخصی‌ که می‌توانست زنان را پرورش دهد و در عرصهٔ اجتماع شدت و ضعف توانایی‌‌هایشان را محک بزند.
وی اضافه کرد: اما زنان نیز با یافتن راهکار‌هایی‌ هم در عرصهٔ خانواده و هم در عرصهٔ اجتماع این تابو‌ها را تا حدود زیادی شکسته اند. هرچند راه درازی تا شکستن کامل دیوار‌های بلند مرد سالاری سنتی و مذهبی‌ باقی‌ است ولی‌ زنان عملا نشان داده اند که منتظر نمی مانند تا مرد‌ها حریم حرکتی‌ آنها را مشخص کنند.
‌ناهید مکری در ادامه همچنین گفت: حضور زنان در اجتماع و سیاست به صورت تصاعدی افزایش یافته. زمانی‌ زنان از تصور تحصیل علم و دانش نیز واهمه داشتند ولی‌ اکنون در ایران ۶۲% از شرکت کنندگان در کنکور را زنان تشکیل میدهند. با توجه به حکومت‌های تمامیت خواه و ضد زن حاکم بر مناطق کرد نشین، حضور گستردهٔ زنان در عرصه‌های هنری، ادبی، سیاسی، اجتماعی، ورزشی و ... از آیندهٔ روشنی برای زنان خبر می دهد.
ابن فعال حقوق زنان در بخش دیگری از سخنانش در خصوص «علل عدم پرداخت و اشاره ی نویسنده ها به نقش زنان کورد در جنبشهای کوردی؟»، عنوان کرد: متاسفانه مردم کورد به صورت کلی‌ توسط حکومتهای حاکم، انکار گردیده اند. این انکار و حذف، دامن زنان کورد را نیز گرفته است. برای نادیده انگاشتن ملتی، سانسور و حذف تاریخ از ابزار‌های اصلی‌ و تاثیرگزار آن است. با توجه به اینکه حرکت‌های آزادیخواهانه و حق طلبانه زنان همیشه در تضاد با حکومتهای دیکتاتور منش و مردسالار بوده است همین امر کافیست تا ردّ پای این حرکتها از کتب و تاریخ مملکت حذف گردد. نبود تاریخ نگار منصف و بیطرف، مدیریت جامعه توسط مردان، همه و همه در ایجاد این بینش منفی‌ نسبت به زنان دخیل و تاثیرگزار بوده است.
وی درباره ی تاثیر جنبشهای کوردی بر زندگی زنان اظهارداشت: طبعا جنبش‌ها و حرکت‌های اجتماعی، مدنی و سیاسی تاثیرات مثبت خود، یعنی‌ آگاه سازی را بر جامعه و خصوصا بر زنان کورد داشته است. هر چند اکثر این آگاهی‌‌ها منجر به مقاومت زنان در برابر سنت‌های غلط و فضای مرد سالار جامعه شده و هزینه‌های گزافی برای زنان به دنبال داشته ولی‌ در مجموع با بهبود نسبی‌ شرایط برای زنان کورد همراه بوده است.
ناهید مکری، فعال مدنی و محقق کورد ایرانی در پایان سخنانش در خصوص تاثیر جنبشهای کوردی و خواست ملی کوردها بر روی مطالبات زنان کورد و مبارزات مدنی آنها گفت: متاسفانه در اکثر مواقع خواست‌های زنان در پس اولویت بندی‌ها باقی‌ مانده. به طور مثال مطالبات بر حق مردم کورد در استفاده کردن از زبان، پوشش، داشتن حکومت و ... باعث گردیده زنان مطالبات خود را در لیست انتظار رسیدن به خواسته‌های کلی‌ مردم کرد قرار دهند. حتی احزاب کردی نیز که پیشگامان جامعه هستند از چنین الگویی استفاده نموده و زنان در روند مشارکت در مبارزه، در راستای اهداف احزاب و تفکرات آنها مورد استفاده قرار گرفته اند نه در راستای احقاق حقوق حقهٔ خود.


نگین شیخ الاسلامی: زن کورد در تمام عرصه های اجتماع حضوری فعال داشته است.

نگین شیخ الاسلامی، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر کورد، کارشناس ادبیات و موسس «انجمن زنان آذرمهر» با بیان مقدمه ای از «جنبش زنان ایران» اظهار داشت: جنبش زنان در ایران بیشتر از یکصد سال است که سابقه ی فعالیت دارد. این جنبش از زمان مشروطیت آغاز و تا دوره های مختلف دیگر و دوره ی انقلاب (زمانی که زنان مشغول فعالیت های زیر زمینی، سازماندهی و آموزش بودند)، ادامه داشت.
نگین شیخ الاسلامی با اشاره به اینکه « زنان در بسیاری از زمینه های جنبش که به انقلاب 1357 منتهی شد، شرکت داشتند»، گفت: پس از روی کارآمدن جمهوری اسلامی محدودیت های تحمیل شده بر زنان آغاز شد. اولین اقدام اجرای حجاب اجباری بود. سپس زنان را از قضاوت منع کردند. نیروهای به ظاهر دمکراتیک نیز از زنان و خواسته های زنان حمایت نکردند. بدین ترتیب زنان باز به شیوه ی فرمی به حاشیه رانده شدند. انقلاب ایران که به تغییرات مدنی، قانونی و فرهنگی بسیاری منجر شد، علیرغم موارد بسیاری که وضعیت زنان را بدتر کرد اما سبب حضور بیشتر زنان در محیط های عمومی شد زیرا جامعه جدید اسلامی به اندازه کافی برای زنان خانواده های سنتی و مذهبی امنیت داشت که اجازه ترک خانه را برای آموزش دیدن و پیوستن به نیروی کار داشته باشند. امروز بیش از 60% دانشجویان دانشگاه ها زنان هستند. در این خلال، پس از انقلاب همه قوانین جدید به استثنای حق رای زنان، لغو شدند و محدود دستاوردهای زنان در باب قوانین سن قانونی، طلاق، ازدواج موقت و حبس باز پس گرفته شدند.
شیخ الاسلامی اضافه کرد: اما موج جدید جنبش زنان که در دوره آقای خاتمی شروع به فعالیت کرد کاملا زنانه و با ساختاری مستقل شکل گرفت. کوردستان نیز چون در مرز جغرافیای ایرانی قرار گرفته است بدون شک بی تاثیر از این تغییرات در مراحل مختلف نبوده است اما کوردستان به سبب شرایط سیاسی خاصی که داشته تا حد بسیاری متفاوت تر بوده است. در جامعه ی سنتی کوردستان، زنان به دلیل ساختار فرهنگی آن جامعه که بازتاب دوران نئولوتیک است، همیشه در جامعه حضور فعال داشته اند. آنان هیچگاه در هیچ دوره ی اجتماعی چهره ی خود را نپوشانده و خود را از انظار دور نگه نداشته اند و در بسیاری موارد زنان خود به تنهایی تصمیم گیرنده بودند.
این فعال حقوق بشر هچنین گفت: زنان کورد در دوره انقلاب با شرکت در اپوزیسیون های سیاسی، آن نقش سنتی را به جایگاه و ساختار جدید اجتماعی و سیاسی تغییر دادند و با حضور فعالانه خود به ساختارهای سنتی اجتماع "نه " گفتند اما چون دارای ذهنیت مستقل زنانه نبودند و در ساختار حزبی خاص، این فعالیتها را داشتند به حاشیه رانده شدند و نتوانستند در راه رهایی زنان مسافتی را طی نمایند و به گونه ای نیز دچار شکست و سرخوردگی شدند.
وی افزود: در طول تاریخ نیز می توان به سخنان گزنفون اشاره داشت که می نویسد هنگام حمله‌ اسکندر به‌ ایران، زنان کورد دوشادوش مردان با سپاهیان اسکندر در کوههای زاگرس مبارزه کردند و شجاعت زنان کورد ستودنیست. از همین رو به‌ اسکندر پیشنهاد میدهد برای اینکه‌ سپاه یونان دارای سربازان نیرومندی باشد با دختران کورد ازدواج بنمایند.
شیخ الاسلامی در پاسخ به این پرسش که: «جامعه ی مردسالار و به شدت تعصبی و سنتی کورد چقدر به زنان از گذشته تا به حال اجازه حضور و نقش آفرینی داده است؟»، گفت: من این سخن شما را، «جامعه ی به شدت متعصب و سنتی کورد»، اصلا قبول ندارم. کوردستان در آسیا و در خاورمیانه قرارگرفته است. به دلیل شرایط سیاسی خاصی هم که بر آن تحمیل شده است، همیشه درگیر جنگ یا میدان جنگ بوده است. پس کاملا طبیعی است که در برخی مناطق، رشد شهرنشینی کمتری وجود داشته باشد.
موسس انجمن زنان آذرمهر ادامه داد: میان ملت های آسیا به طورکلی اشتراکاتی وجود دارد اما هیچ گاه جامعه ی کوردستان - با آن همه پراکندگی جغرافیایی و تحت ستم 4 دولت مرکزی و سطح آسمیلاسیون بسیار بالا و مهاجرت و تبعید بسیاری از خانواده ها در دوره های مختلف و کوچ دادن خانوده های بسیاری دیگر از ملیت های دیگر به کوردستان – از بسیاری از ملیت های دیگر سنتی تر و متعصب تر نبوده است. اگر جنوب کوردستان را در مقایسه با زنان تهران بخواهیم ارزیابی کنیم، این درست است اما درمقایسه با دیگر شهرهای ایران خیر. این درست نیست.
نگین شیخ الاسلامی که در حال حاضر مقیم سوئد می باشد اضافه کرد: در پاسخ به پرسش شما باید بگویم کوردستان نیز مانند تمامی بخش های ایران از این تاثیر در امان نبوده است و جامعه ی مردسالار تا حد بسیاری توانسته هم در نهادهای مدنی و هم درمیان احزاب و اپوزیسیون های کورد، نقش زنان را کم رنگ و بسیاری اوقات حتا به حاشیه بکشاند. زنان فعال در کوردستان هم با دشمن بیرونی- که همانا جمهوری اسلامی است - هم با دشمن داخلی - که مردان و گاهی حتا خود زنان هستند - روبه رو می باشند که به آن ها و فعالیت هایشان حمله می کنند. زنان کورد جدای از ستم جنسیتی از ستم ملی هم در رنج هستند. بسیاری از فشارهایی که بر زنان تحمیل می شود ناشی از همان ستم ملی ست که در موارد عدیده اجتماعی خود را نشان می دهد.
وی افزود: جمهوری اسلامی نیز در این باب موفق عمل کرده است. با چسپاندن انگ های اخلاقی به زنان فعال در بسیاری اوقات آن ها را از دور خارج کرده است. در شهرهای کوچک، زنان ما در هر قدمی که بر می دارند، همیشه درهراس هستند که از سوی جامعه و حتا احزاب انگ نخورند. متاسفانه به دلیل تفرقه میان احزاب گاهی اوقات این حملات به حالت مقابله است.
شیخ الاسلامی با اشاره به وجود دو نوع تفکر در کوردستان امروز گفت: گروه نخست جنبش زنان را یک جنبش اجتماعی می دانند و آن هم به علت شرایط ملی و فرهنگی خاصی است که از سوی دولت های میلیتاریز حاکم بر کردستان اجرا می گردد. گروه دوم نیز معتقد بر همان جنبش فمنیستی – جنسیتی هستند اما هر دو گروه در راستای حقوق زنان فعالیت می کنند.لازم است در این جا به گروهی دیگر نیز که جدای از موارد فوق هستند اشاره کنم، آن هم زنانی هستند که کاملا وابسته به سیستم جمهوری اسلامی می باشند و به نام فمنیست های اسلامی برای حقوق زنان مبارزه می کنند. به باور من این ها زنانی هستند در لباس زنانه ولی با تفکری مردانه و بیشتر ابزار سیستم ها هستند تا مبارز این راه. درمیان گروه دوم نیز دو تفکرحاکم است: 1. افرادی وجود دارند که مبارزه زنان را در مرزهای ایران هم سو می دانند و جدایی در میان زنان کورد و فارس و ترک تصور نمی کنند. 2. گروهی دیگر، کسانی هستند که مسایل زنان کورد را خاص جامعه ی کوردستان می دانند در هر چهار بخش آن.
این روزنامه نگار کورد که بنابر اظهارات خودش 4 بار توسط نیروهای اطلاعات ایران بازداشت و بارها تحت شکنجه های روحی و جسمی ماموران اطلاعات قرار گرفته است، اظهار داشت: امروزه جنبش مستقل زنان با تفکر و خواسته های زنانه و با هویت زن کورد در کوردستان به تدریج در حال شکل گیری است. چه درمیان نهادهای مدنی، چه درمیان احزاب و اپوزیسیون های سیاسی. در صفوف مبارزین پ ک ک و پژاک نیز زنان بسیاری را داریم که با سازماندهی کاملا زنانه و با باور و فکری زنانه چه درحیطه مسایل زنان و چه در حیطه مسایل سیاسی مشغول فعالیت هستند. بسیاری از این دختران کسانی هستند که برای نه گفتن به هنجارهای موجود در اجتماع به این گروه پیوستند و مسایل زنان را جدای از مسایل اجتماعی نمی بینند و به جنبش اجتماعی زنان باور دارند. همین دختران جزو مسببین اصلی جنبش زنان کورد بوده اند. ما امروز نهادهای مدنی زنان را داریم که با خود آگاهی کامل بر شرایط زنان و با تفکری کاملا زنانه از حقوق زنان حمایت می کنند و با چند همسری، مسایل شرعی و قانونی که به مردان مجال بیشتری می دهد مبارزه می کنند. همین چند ماه پیش در شمال کوردستان کنفرانسی سراسری به پا شد که زنان از هر 4 منطقه ی کوردستان در آن شرکت کردند. این کنفرانس به نام «کنفرانس ملی زنان کورد» بود که در باره جایگاه و مسایل زنان در هر 4 بخش کوردستان به بحث نشستند. حضور زنان در میان اپوزیسیون ها و در نهادهای مدنی کورد نشان از توانمندی زنان کورد و جنبشی مستقل زنانه دارد که جنبش زنان را همراه با دیگر جنبش های شکل گرفته در کوردستان ضروری می داند و به دست آوردن حقوق و هویت زنان، خود نشان از بلوغ سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه ی کوردستان است که زنان، ستم ملی را درکنار ستم جنسیتی خود می بینند و تاثیر این دو مورد را بر همدیگر حس می کنند. زبان مادری حقی است که مادران به کودکان خود تقدیم می کنند و زمانی که این حق از زن کورد ستانده می شود، ستم ملی است که یک زن با خود در کنار دیگر ستم های جنسیتی لمس می کند. امروز ما شاعران و نویسندگان بسیاری داریم که در باره مسایل زنان قلم فرسایی کردند. ما کسانی مانند خانم «عدالت عمر» را داریم که درباره زنان انفال شده به زبان های کوردی، عربی و انگلیسی نوشته است. خانم «کژال احمد» را داریم که درباره زنان با حسی کاملا زنانه شعر سرودند. همچنین «مهاباد قه ره داغی»، «کوردستان موکریانی»، «مستوره کوردستانی» و «روژ هه لبجه یی»، که این ها بیشتر به زبان کوردی نوشتند، زیرا من به نوبه خود روشنفکر، نویسنده و شاعری که به زبان مادری خود نتواند از دردهای خود بگوید، عملا آن را کورد محسوب نمی کنم. جدای از موارد استثنا.
این کارشناس ادبیات در پاسخ به سوال دیگری که درباره ی «علل عدم پرداخت و اشاره ی نویسنده ها به نقش زنان کورد در جنبشهای کوردی؟» مطرح شد، گفت: من به طور دقیق نمی دانم شما چه کتاب هایی را مطالعه کردید تا بتوانم ارزیابی کنم اما کتابهایی هستند که در باب تاریخ کوردستان نگاشته شده است و به نقش زنان و جایگاه آنان اشاره ای گذرا داشته اند. هر چند بر روی زندگی نامه و جزییات آن ها کمتر اشاره داشته اند. درباره ی 30 ساله ی پس از انقلاب هم به طور دقیق کتابی نوشته نشده است. متاسفانه این هم به عدم فعالیت زنان درون حزب ها بر می گردد که همیشه خط های قرمزی برای آنان کشیده شده است و مانعی برای بیان حقیقت از سوی آن ها بوده است. دلیل دیگر چون سخن درباب جنبش های کوردستان همیشه خط قرمز جمهوری اسلامی بوده است و سخن گفتن از گذشته ی ملتی دلیل بر سیاسی بودن فرد سخن گو بوده، کمتر کسی به خود جسارت سخن گفتن در این موارد را داده است. متاسفانه این مورد، هم از ناحیه دولت ایران و هم از سوی مردم ایران بر کوردستان تحمیل شده است. احزاب سیاسی کورد که جزء لاینفک جامعه ی کوردستان هستند، در گذشته گوش بُر و سربُر نامیده می شدند و امروز تروریست. هر سخنی درهر مورد، هم گوینده را به احزاب منتسب می کردند و هم لقب ضد انقلاب به او می دادند. کوردها نیز که در ایران به شدت آسمیله شده اند، هر بار برای منزه کردن خود حتا بر ضد خود هم گفته اند و بسیار کم اتفاق افتاده که در باره ی شهیدان خود سخن بگویند. البته من خود در این باب زنان را مقصر می دانم. زنانی که در زندان ها شاهد کشته شدن و شکنجه توسط پاسداران ایران بوده اند، می توانستند درباره آن روزها و انگیزه هایشان بنویسند.
وی ادامه داد: درخارج از ایران ما شاهد کنفرانسهای زنان بودیم که توسط زنان ایرانی بر گزار شد. بسیار عالی و در خورتمجید اما زنان کورد شرکت کننده در این کنفرانس ها هیچگاه از خود و زنان کورد نگفتند. چه بسا بسیاری از آن زنان شرکت کننده، خود عضو جنبش های کوردستان بودند. تنها در مواردی اشاره به «ختنه» یا «قتل ناموسی» شده است. البته این قدر در این مسایل زیاده روی کردند که این پدیده های ناپسند که امروزه در بسیاری از جوامع آسیا وجود دارد، جزو میراث کوردستان محسوب می شوند. کوردهایی که برای زنان خاستگاه اجتماعی والایی قرار داده اند.
شیخ الاسلامی همچنین اظهار داشت: امروز ما در شمال و شرق کوردستان کتاب های زیادی در باب تاثیر و جایگاه زنان داریم که متاسفانه شما به آن دسترسی نداشتید. درمیان زنان پ.ک.ک و پژاک نیز کتاب و مجلات بسیاری درباره ی زنان نگاشته شده است. شما می توانید به یکی از مقالات من به نام «هویت» ومقاله ی اخیر من به نام «از شهین با وفا تا شیرین علم هولی» مراجعه کنید که درباره نقش زنان در مبارزات کوردستان است.
این فعال حقوق بشر، «سانسور» را عامل دیگر عدم پرداخت نویسنده ها به نقش زنان در جنبشهای کوردی دانست و افزود: سانسوری جهانی در باب مسایل کوردستان وجود دارد و به طور خاص زنان را در بر می گیرد. شیرین علم هولی مبارز سیاسی کورد بود که درباب مسایل زنان مبارزه می کرد. همه از شیرین و خاطرات با او گفتند اما هیچ کس از انگیزه ی مبارزه شیرین نگفت. نزدیکترین دوست شیرین در رادیو فردا سخن گفت. واقعیت را درباره شیرین انکار کرد. چرا ؟! به همین علت است که درباره مبارزات زنان کورد صفحات تاریخ سفید است.
شیخ الاسلامی در بخش دیگری از سخنانش درباره تاثیر جنبشهای کوردی بر زندگی زنان گفت: نه تنها زنان، به طور کلی چرخه ی زندگی در کوردستان متاثر از فعالیت های احزاب و جنبش هایی است که شکل گرفته اند اما بر زندگی زنان دو چندان تاثیر داشته اند. زمانی که مردان رهسپار مبارزه یا زندان و یا کشته می شدند، این زنان بودند که بار مضاعف جای خالی آنان را بر دوش داشتند، هم در نقش پدر هم در نقش مادر. مسایل اقتصادی نیز عوامل تشدید کننده نگرانی ها ی مادر خانواده بوده است. بسیار اتقاق افتاده پس از اعدام مردان، باز خانواده ها از دست نیروهای ایرانی در امنیت نبوده اند. توطئه پشت توطئه. سعی در به اعتیاد کشاندن فرزندان پسر خانواده و به هرزه گی کشاندن دختران داشته اند. این بخش بیرونی قضایا است. حالا از نگاه درونی، همان سیستم مردسالاری که در جامعه ی ایرانی وجود داشت در میان اپوزیسیون ها با رنگ و لعاب دیگر وجود داشت، به خصوص حرکت های چپ کمونیستی که در شعارهای پر رنگ و لعابشان طور دیگری سخن می راندند و در عمل به شیوه ی دیگر که این در خود برای زنان تناقض به وجود می آورد. خواسته یا ناخواسته ما فرهنگ و هنجارهای خاص خود را داریم که برای حذف بعضی از آن ها نیز که پسندیده نباشد، باید مبارزه مدنی کرد و بسترهای لازم را فراهم نمود. هیچ چیز در یک شب تغییر نخواهد کرد اما این تنش ها و دو گانگی ها به خودی خود نوعی فشار مضاعف است بر جامعه ی زنان که باز هم زنان ابزار می شدند و می توان گفت، به شیوه ای باعث عقب افتادن جنبش زنان کورد شده است.
وی اضافه کرد: در سال های اولیه انقلاب زمانی که شهر ها ی کوردستان محل درگیری با حکومت مرکز ی ایران بود ما صدها زن و دختر بی گناه مان اعدام شدند. خانم شهین با وفا، ناهید بقال پور و ... جزو پرستارانی بودند که در بیمارستان ها کار می کردند. وظیفه یک پرستار یا دکتر چیست؟! آیا غیر از مراقبت و نگهداری از بیماران است؟! اما بعدها همه این ها اعدام شدند چرا که پیشمرگه ی کوردی را در بیمارستان مداوا کرده اند. یا دختران جوان دیگری که خانه های پدران شان مرکز پذیرایی از پیشمرگان بوده اند چرا که مردم هیچگاه آن دختران و پسران را جدای از خود ندانسته اند و آن ها فرزندان همان مردم و همان شهر بودند پس به راستی خانواد ها نکوهشی از و جود آن ها نداشتند که پس از ترک شهر بسیاری از آن دختران و پسران جوان به جوخه های اعدام سپرده شدند. بسیاری از خانواده ها آواره شدند. بسیاری از زنان ما که می توانستند درجامعه ی خود زمینه ساز تغییرات و بستر ساز جنبش زنان باشند، مجبور به ترک وطن شدند. آن هایی هم که باقی ماندند از ترس اعدام، زندان و شکنجه دم فروبستند. حتا می توان گفت بسیاری از آن ها به نوعی دچار سرخوردگی و افسردگی های روحی شدند و از درون ویران گشتند.
موسس انجمن زنان آذرمهر که از 19 سالگی فعالیتهای مدنی خود را آغاز نموده درخصوص تاثیر جنبشهای کوردی و خواست ملی کوردها بر مطالبات زنان کورد و مبارزات مدنی آنها اظهارداشت: در 30 سال پیش زمانی که احزاب متفاوتی در کوردستان شکل گرفتند، بیشتر خواسته ها و مطالبات شان سیاسی بود و زنانی هم که با آن ها همراه بودند در همان چهار چوب به فعالیت می پرداختند. این زن ها خواسته های خاص زنان را نداشتند. در پاره ای موارد فقط اشاره هایی داشتند اما مانند نهاد یا سازمانی که صرفا بر روی مسایل زنان کار کنند، نبود. مطالبات زنان نیز در چهارچوب همان ایدئولوژی حزبی بود که به آن باورداشتند. گروههای چپ که عمدتا باوری به مبارزات زنان نداشتند. آنان همه ی مشکلات جامعه را ازهمان دوربین طبقاتی می نگریستند. پس نمی توان به جنبش مستقل زنان در آن دوران اشاره کرد. حتا درپاره ای موارد می توان گفت؛ جنبش ها هم مانع از ملی گرایی وهم مانع از حرکت مستقل زنان شدند اما انگیزه اصلی زنان برای شرکت درمیان احزاب، تلفیقی از خواست زنانه و باورهای سیاسی آن ها بود. زنان کورد با ساختاری اجتماعی- سنتی وارد اپوزیسیون های سیاسی آن زمان شدند که در آن زمان تنها پایگاه برای مبارزه، جای گرفتن در آن نهادها یا احزاب بود که بعدها متاسفانه به علت برخوردهای وحشیانه و قتل عام های جمهوری اسلامی مجبور به ترک شهرها شدند اما وجود زنان در این احزاب برای " نه " گفتن به هنجارهای جامعه بود که زن را جنس دوم می نامید و چون این افکار فاقد سازمان دهی بود به نتیجه نمی رسید.
شیخ الاسلامی همچنین اضافه کرد: امروزه جامعه ی مدنی فراتر از این می اندیشد. به جنبش زنان مانند پدیده ای در کنار دیگر جنبش ها می نگرد. وجود آن را لازم و ضروری می داند و به تدریج این مطالبات، هم در درون اجتماع از سوی فعالین مدنی و هم درمیان احزاب رنگ دیگری به خود گرفته است. وجود زنان 30 سال پیش هر چند با نگرشی مستقل زنانه همراه نبود اما جنبش مستقل زنانه ی امروز را به وجود آورده است. امروزه زنان و دختران کورد در داخل مرزهای جغرافیای کوردستان، خواست ملی و خواست زنانه ی خود را جدا از هم نمی دانند. امروزه ما زنانی مانند شیرین و زینب در رده ی سیاسی داریم و در جایگاه مدنی زنانی مانند روناک و زینب بایزیدی را داریم که برای زن بودن خود ارزش وافری قایل هستند و با خواست زنانه ی خود از هویت زنانه و ملی خود دفاع می کنند. زینب و روناک 2 فعال اجتماعی زنان هستند که برای «تغییر برای برابری» فعالیت می کردند.
وی افزود: 30 سال پیش زنان با آن آزمون به مبارزه پرداختند. امروز با آزمون های دیگر که دراین میان حزب پژاک بر شکل دهی مطالبات بسیار تاثیر گذار بود. زنانی که در میان این حزب هستند در بیشترخانواده ها، نماد آزادگی و زنانگی هستند. آن ها ساختاری نو برای زنان دارند. به خصوص برای زن کورد. شاید ادعاهای امروز آن ها فراخور بسیاری از اجتماعات نباشد اما در کوردستان می تواند چهره ی زن آزاد را بیافریند.
نگین شیخ الاسلامی، روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و موسس انجمن زنان آذرمهر در پایان سخنانش گفت: امروز زن کورد خود را در شهر " آمد" ، شمال کوردستان، در " سلیمانیه" باشور کوردستان و در "سنندج" ، روژهه لات کوردستان می بینیم. امروز خواسته های زنان کورد برای زن بودن شان منجر به کنفرانسی در باکور کوردستان می شود که بدون شک نمی توان در این باب تاثیر پ.ک.ک و پژاک را نادیده گرفت. امروز زنان کورد در باکور کوردستان به نام مادران آشتی برای اعدام شیرین مراسم می گیرند و هزاران زن و مادر کورد را داریم که در مراسم ها و مناسبت ها برای دفاع از هویت ملی شان به خیابان ها می آیند.