بیانیه ی دانشجویان هوادار جنبش مسلمانان مبارز



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۶ تير ۱٣٨۹ -  ۷ ژوئيه ۲۰۱۰


به نام خدا

برایمان چه دشوار است سخن بگوئیم در حالی که دوستانمان به خاطر آزادی و حقیقت، طرفداری از صلح و مدارا و عقلانیت, نفی خشونت, اعتراض به دروغ و ریا طی یکسال گذشته جان شیرین خود را از دست داده و یا دوستانی بهترین ایام زندگی خویش را پشت میله های زندان می گذرانند. به هجدهم تیر, روزی که در تداوم جنبش آزادی خواهی ایران همانند ۱۶آذر در حافظه تاریخی جنبش دانشجویی جاودانه و موجب تداوم مبارزات دانشجویی بر علیه بی عدالتی ها گردید.آری آنان که هجوم مغول وار به دانشگاهها را رقم زدند با خیال این که جنبش دانشجویی کشور را مورد رعب قرار داده و از ادامه مسیرشان جلوگیری به عمل آورده اند و در سالهای بعد نیز با جسارت تمام تکرار کردند. اما شاهد بودیم که این جنبش طی یکسال گذشته چه رشادت ها از خود نشان داده و پابه پای مردم آزادی خواه ایران در جنبش سبز برای احقاق حقوق تضیع شده شان که همان اجرای قانون اساسی و تحقق حاکمیت مردم بود متحمل شدیدترین هزینه ها شدند. سرکوبگران با توهم بازداشتن جنبش دانشجویی از ادامه مسیر آزادی خواهی، دوستانمان را در خیابانها به گلوله بسته و یا در کهریزک ها کشته به خوابگاهها حمله ور شده از ساختمانها به پایین انداختند تا چنین اعمالی بیمه حیات ننگین شان باشد, اما چه خیالی باطل! زیرا که حافظه تاریخی شان مسخ شده و هیچ از تاریخ به یاد ندارند. نمی دانند که سرکوب و کشتار ممکن است برای مدتی جنبش آزادی خواهی را خاموش کند اما برای همیشه نمی تواند اکثریت مردم را که از حق حیاتشان محروم شده و موجودیتشان نفی گشته و آزادی شان سلب شده است آرام و خاموش نگه دارد, زیرا که این یک تجربه تاریخی است. آری جنبش دانشجویی ایران نیز همانند سایر جنبش های اجتماعی با تنی زخمی اما صبور و مقاوم به ادامه راه آزادی خواهی مصمم است.

برادران و خواهران
       همانگونه که می دانید تمام تلاش حاکمیت سرکوب گر طی یکسال گذشته آن بوده است که از آگاهی مردم بلاخص نسل روشنگر جامعه را جلوگیری کند, زیرا در پرتو ناآگاهی است که می تواند از مردم و دانشجویان به عنوان برده و آلت دست خود بهره برد. در واقع یکی از ویژگیهای برجسته سلطه در دوره استبداد جدا کردن افراد و تجزیه آنها و نیز تجزیه شخصیت فرهنگی جامعه است. آنها می خواهند که به آگاهی نرسیم و آگاه نباشیم تا در پرتو ناآگاهی ما به منافع و مصالح خود که همان پای مال کردن منافع ملی و ارزش های والای انسانی است برسند. عملی که استبداد انجام می دهد این است که هویت انسانی یک ملت را می گیرد تا بتواند از آنها انسانهایی متکی و غیر مستقل بسازد و چاره ای جز وابستگی نداشته باشد. در پرتو آگاهی است که می توانیم افکاری آزاد و اندیشه ای باز داشته باشیم و اراده برخورد با هر نوع تحجر و بردگی فکری پیدا کنیم. آن زمان است که برخورد خلاق با مسائل هستی در صدر مسئولیت های ما خواهد بود. زیرا که جوهر انسانی در انسان آگاهی و آزادی است.
اما جنبش دانشجویی در قبل و بعد از انقلاب:
    دانشجویان پیش از انقلاب در زمانه و دوران به کلی متفاوتی می زیستند و مبارزه می کردند آنان درست یا غلط می دانستند چه می خواهند. دشمن اصلی ملت کیست و آرمان اجتماعی شان چیست. دانشجویان در پیوند با جنبش اجتماعی عمل می کردند و اغلب آنها با احزاب و سازمانهای سیاسی مرتبط بودند و ایدئولوژی و راهنمای عمل داشتند. از آرمان و ایدئولوژی خود هویت می گرفتند، ‌مانند همه جا و همیشه اقلیتی بسیار فعال، ‌پیشرو و اکثریتی از دانشجویان با آنان هم دل و همراه و نسبت کمتری لاقید و خنثی بودند در دوران نهضت ملی نسل دانشجویان به دلیل انگیزه فوق العاده قوی و پای بندی به اخلاقیات ویژه که داشتن آنها برای یک مبارزه واقعی لازم بود. پارسایی و تقوا و صداقت و صمیمیت، ‌استقامت و گذشت و روحیه کار جمعی، ‌ترجیح منافع و مصالح ملی و مردمی بر منافع و علائق شخصی،‌ همدلی و یاری و یاوری خانواده و دوستان و مردم از خصوصیات بارز جنبش دانشجویی پیش از انقلاب بود. اما جنبش دانشجویی کوتاه زمانی پس از انقلاب با وضعیتی از هر نظر تازه روبرو شد. جنبش دانشجویی کوتاه زمانی پس از انقلاب ناگهان آرمانها و امیدهای خود را بر باد رفته دید. طوفان سهمگین خشونت و سرکوب برق آسا وقتی برای اندیشیدن و تشخیص موقعیت به آنان نداد. نسل انقلاب و جنبش دانشجویی همه علائق اجتماعی, آرمانی و هویت اجتماعی هدف تهاجم شدید فیزیکی،‌ ایدئولوژیکی و روانی و اجتماعی قرار گرفت. همه سرمایه ها و علائق اجتماعی، ‌آرمانی و هویت شان در معرض نهب و غارت قرار گرفت. آنان که نابودی و حذف کامل این نسل را هدف قرار داده بودند،‌ همه جانبه عمل می کردند و سعی شان بر این بود که هرگونه تکیه گاهی که جنبش دانشجویی را سر پا و یا در راه امیدوار نگه می دارد باقی نگذارند به طوری که جز معدودی، ‌اکثرا تار و مار شده و دانشگاهها تعطیل و دانشجویان از بستر طبیعی زیست خود محروم گردیدند. در بیرون از آن نقطه امنی برای ماندن و نفس کشیدن نیافتند. زمانی که دانشگاهها بازگشایی شده فضایی مسموم و سکوتی قبرستانی که جز آوای جغدی در آن شنیده نمی شد بر آنها حاکم بود. رابطه نسل تازه دانشجویان با حقایق قطع و همه چیز وارونه و از صافی سانسور می گذشت. اقلیتی که پیوسته از تعدادشان کاسته می شد و در میان دانشجویان منزوی تر می شدند. ماموریت پاسداری از نظم قبرستانی و دفاع از حریم علائق دارنده گان و کارگردانان آنان را بر عهده می گرفتند،‌ ناگزیر دانشجویان از صحنه سیاسی به خارج رانده شده و کوچکترین حرکات و رفتار و سخنان و اندیشه های آنان زیر ذره بین و نظارت دقیق قرار می گرفت. با این مشکلات و سرکوب شدید، ‌جنبش دانشجویی خاموش نشد و چندی نگذشت که توان دوباره گرفت و سرانجام سالهای سیاه ۶۰ و۷۰ را پشت سر نهاد و با حفظ پتانسیل کافی به محض بروز شکاف در درون حاکمیت و پیدایش یک جریان حامی اصلاحات در ساخت قدرت،‌ تولدی دوباره یافت و دیری نپائید, چنان که شایسته مقام و موقعیت جنبش دانشجویی بود در پیشاپیش اصلاح طلبی مسئولیت صف شکنی اجتماعی نیرومند و فعال گردیدند. جنبش دانشجویی در یک دهه اخیر با هدفی مسالمت آمیز در چهارچوب قانون اساسی به فعالیت هایش جانی تازه بخشید اما در اثر هجوم گسترده سرکوب گران به ساحت مقدس دانشگاه, دانشجویان دستگیر ویا زندانی و فعالان جنبش دانشجویی سرخورده از اصلاحات تا مدتی در رکود و سستی سپری کرد, اما شکل گیری دولت ناکارآمد نهم جنبش دانشجویی بار دیگر خودجوش با توجه اصول قانون اساسی شروع به گسترش نمود و در دفاع از آرمانهای ملی انسانی وارد عرصه شد به گونه ای که شدیدترین تهاجمات را متقبل شد و دوستانی از طیف های مختلف روانه زندانها شده و به حبس های طولانی مدت محکوم گردیدند.
دیدیم که جنبش دانشجویی علیرغم سرکوب های گسترده به بازسازی و احراز هویت ویافتن راه خروج از بن بست ها و عبور از موانع دست زده و به طوری که تاثیر آن در تاریخ دموکراسی خواهی ایران برای همیشه پایدار و درخشان خواهد بود.

برادران و خواهران
    ناکارآمدی دولت, میهن مان را در شرایط خطرناکی قرار داده است. وضعیت اسفناک در حوزه بین الملل, تحریم های گسترده, شکاف عمیق طبقاتی، ‌نارضایتی بخش طبقه متوسط و و جود نسل نیرومندی از جوانان و جمیعت بزرگی از دانشجویان و توده عظیم زنان به ویژه زنان تحصیلکرده و همه خواهان حقوق کامل انسانی، ‌دست اندازی آشکار و نامحدود حاکمان به حقوق مردم و منابع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن سلامت جسمی، ‌روحی و اجتماعی جامعه امکانات بالقوه عظیمی برای جنبش اجتماعی در راه آزادی و عدالت فراهم آورده است به طوری که چشم انداز روشنی را برای حرکت اجتماعی بر محور دموکراسی و برابری بر پایه ارزشهای والای انسانی برای میهن مان نوید می دهد. در چنین شرایطی وظیفه ما دو چندان می شود وظیفه ماست که در روشنگری و آگاهی بخشی جامعه سخت بکوشیم و توده مردم را به حقوق خودشان آشنا سازیم. و پیش نیاز آن آگاهی خودمان از تمامی شرایط جاری میهن مان است.

برادران و خواهران
    فراموش نکنیم که آگاهی از سیر تاریخ و قدرت حافظه تاریخی تاثیر شگرفی در جهت بهسازی روش ها رسیدن به آرمانهای والای انسانی برایمان نوید می دهد. و آگاهی بخشی یکی از ضرورت های جامعه ماست, زیرا که در شرایط فعلی مان، ‌جامعه بیش از هر زمان دیگری نیازمند تولید اندیشه و ابتکار و نوآوری و داشتن هوشیاری، ‌حافظه تاریخی و سنت نقد و بازسازی اندیشه های ماندگار است و باید بدانیم که در طول یک قرن اخیر پیوسته برای آزادی و دموکراسی جامعه تلاش شده اما به دلیل اسارت در راه و روش های موروثی و یا اندیشه های وارداتی نتوانستیم به آزادی و استقلال و تکامل برسیم . لازم است همه ما دانشجویان(در داخل و خارج از کشور) با حرکت های پرسابقه فعال در درون جنبش اجتماعی ایران ارتباط و همدلی و همکاری برقرار کرده که موجب آشنایی با تضادهای اصلی داخلی و جهانی شده و این چنین ارتباطی باعث می شود که جنبش دانشجویی برای تحقق مهمترین هدف سیاسی خود که تامین آزادی و دموکراسی در جامعه است از مسائل عمده ای چون عدالت اجتماعی که نبود آن به توسعه و فراگیری فقر و بیکاری و در نتیجه نومیدی و آسیب های بسیار شده و می شود غافل نماند. و بدون همدلی با نیروهای مختلف جامعه نیروهای اجتماعی کشور متشکل نمی شوند و قدرت اجتماعی لازم را برای غلبه بر موانع آمال ملی و اجتماعی به وجود نمی آورند. وظیفه ما دانشجویان است که سهم خود را در روشنگری از طریق دادن خودآگاهی اجتماعی و طبقاتی و ملی به مردم ایفا نمائیم تا مردم خود به علل اصلی تیره روزی و عقب ماندگی میهن خویش پی ببرند.

      دانشجویان هوادار جنبش مسلمانان مبارز بر پایداری مدنی و مسالمت آمیز جنبش دانشجویی همگام با سایر جنبش های اجتماعی در جنبش سبز تاکید و توصیه هایی نیز به حاکمیت برای برون رفت از وضعیت فعلی در قبال جامعه و دانشجویان دارد:
۱- پای بندی به قانون اساسی واجرای بدون تنازل آن.
۲-آزادی بی قید و شرط تنها دانشجوی باقی مانده کوی ۷٨ و تمامی دانشجویان و اساتید دربند .
٣- برگزاری علنی دادگاه مسببان و متهمان حمله به کوی ، جریان کهریزک ، شانزده آذر در سال گذشته و معرفی آنان به ملت ایران.
۴- آزادی شکل گیری انجمن ها و نشریات مستقل دانشجویی.
۵- انتخابی بودن روسای دانشگاهها توسط هیئت علمی دانشگاههای کشور
۶- برچیده شدن نهادهای خاص نظامی در تمامی دانشگاههای کشور

دانشجویان هوادار جنبش مسلمانان مبارز
۱۴/۴/۱٣٨۹