براندازی و جنبش نقد - فیروز نجومی

نظرات دیگران
  
    از : پ پیمان

عنوان : هدف نقد احکام دین است و نه از بین بردن دین
آقای پیروز
به نظر من حق با شما است و مبارزه با دین نه درست است و نه عملی . اما نقد احکام و دستورات دینی لازم و از حقوق اولیه هر انسان آزاده ای است که به آزادی بیان و اندیشه اعتقاد دارد.
دین ریشه بسیار قدیمی دارد ، با بخش بزرگی از انسان ها هست و خواهد ماند ( تا چه زمان و چه شکلی ) نمی توان مطلقا" پیش بینی کرد.
آقای پیروز مشکل اساسی این است که پیشوایان دینی چنین تبلیغ کرده اند و می کنند و متاسفانه بسیاری از روشنفکران غیر دینی هم به این دام افتاده اند که از نقد احکام دینی که برای بسیاری از انسان های امروزی کهنه شده و حتی بسیاری از مردمان که در حرف مسلمانند و یا اعتقادات دیگری دارند ولی در عمل به این احکام و اصول الهی پای بند نیستند. این احکام با دستاوردهای امروزین بشر منافات دارد و می بایستی نقد شود و سکوت در یاره این احکام به خرافات دامن می زند. برای نشر آگاهی نیازمند نقد نظرات الهی و مردمان گذشته هستیم. بدون نقد احکام الهی چگونه از حقوق بشر می توانیم دفاع کنیم؟ بدون نقد احکام الهی در باره حقوق زنان چگونه می خواهیم از حقوق زنان و دگر اندیشان دفاع کنیم؟ بدون نقد احکام الهی چگونه می توانیم از قتل و اعدام دگر اندیشان و مخالفان حکومت دینی به بهانه مرتد و خدا نشناس جلوگیری کنیم.
نقد دین با از بین بردن دین تفاوت دارد و پیشوایان دین تا امروز با چماق ضد دین ، بی دین ، ملحد، مشرک، مفسد فی الارض و ... منقدین دین و احکام الهی شان را به اشکال مختلف سرکوب کرده و از نا آگاهی توده های وسیع بر علیه اندیشمندان و عالمان طبیعی حد اکثر استفاده را کرده اند.
با احترام به مومنین با عقاید متفاوتشان باید به آنها گفت که اظهار نظر در تمامی عرصه های زندگی از ضروریات است. ما با انجام فرائض دینی از سوی مردم نه مخالفیم و نه از آنها می خواهیم که ترک کنند. نه به عکش ما می خواهیم در جامعه این فکر جا بیفتذ که اولا" اعتقادات دینی شخصی است ، ثانیا" امروز جامعه را نمی توان با احکام الهی ۱۴۰۰ سال پیش اداره کرد و ما با دستورات الهی و اعنقادات مردم ۱۴۰۰ سال پیش با قتل، گردن زدن، قصاص، سنگسار، حجاب اجباری، طرح لباس اسلامی برای مردم، تحریم موسیقی به بهانه های مختلف و وولایت امر به عنوان جانشین پیامبر و یا امام غیب شده و .... مخالف و نظرمان را به همان آزادی که مسلمانان به سوی بت کعبه ( اله ) می ایستند و نماز می خوانند ما هم آزادیم که بگوئیم که حجر الاسود یک قطعه سنگ آسمانی است که قبایل مختلف عرب قبل از ظهور اسلام نیز هر ساله برای زیارت بت های خود از جمله بت بزرگ اله در کعبه جمع می شدند و از سنگ سیاه و بت های خود گرد گیری می کردند. اظهار نظر به معنی افکار ضد دینی نیست که یک اظهار نظر تحقیقی و تاریخی است.
بار دیگر بیان می کنم که بر ترس تاریخی خود غلبه کنیم و بدون هراس آنچه را که نسبت به دین می دانیم و فکر می کنیم بیان کنیم. اظهار نظر نه اهانت به دین است و نه توهین به مردم متدین.شک و تردید در مبارزه با خرافات و اعتقادات غیر علمی در جهان امروز درست نیست و ناشی از افکار و فرهنگی است که در جامعه اسلامی ایران به ما ارٍ رسیده است. جامعه ما بیک رنسانس نیاز مند است.

پیروز باشید
دکتر پ. پیمان
۲۹۴۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : فریاد الله اکبر
جناب ادیتور،
نمیدانم شما که نظر دین ستیزان را چنین به سادگی منتشر میکنید چرا نظر من بی دین را دره باره دین قابل انتشار نمیدانید؟ بهر حال برای بار سوم با تغییراتی سعی ام را میکنم.

خدا و مذهب
جناب نجومی،
فرمودید ‎" اما در میان مردم کمتر به افرادی بر می خوریم که دین و نهادهای دینی را از جمله حوزه های علمیه که تولید کننده دین و نگاهدارنده آنند، مسئول تیره بختی ها و تیره روزی هایی که با آن دست به گریبان هستیم، بدانند.‎‎".
فرمودید " با این وجود اندیشه ی بر اندازی دین یک ماجراجویی بزرگ و تندروی بسیار زیان آور تلقی میشود. مگر دین را هم میتوان بر انداخت؟ ........ مگر میتوان بر علیه اعتقادات، باورها و ارزشهای مردم به پا خاست و امیدوار بود که دین و نهادهای مربوط به دین را به زباله دان تاریخ رهسپار ساخت؟ .
تجربه ۸۰-۷۰ سال دیکتاتوری کمونیستی نتوانست ریشه مذهب را در اروپا بخشکاند و یهودیانی که از این نواحی به اسرائیل رفتند مذهبی ترین مردم جهانند و دین در حال برگشت به این نواحی ست. در اروپا و آمریکای سکولار و شاید لامذهب ، جمع بسیار کثیری از مردم هر یکشنبه به کلیسا میروند . در اروپا هنوز پاپ شاه است و پایتخت و تاج قلابی خود را دارد. با وجود افتضاح کشیش های کاتولیک و پرداخت صد ها میلیون دلار غرامت توسط کلیسا وقتی پاپ به کشور های کاتولیک به ویژه آمریکای جنوبی میرود درجه استقبال از او چنان است که شاید چند نفر زیر دست پا له شوند.
برای خیلی ها چه سکولار و چه غیر سکولار، مذهب جزء شخصیت و باور و روانشناسی افراد است . مذهب را نمیتوان حذف کرد . باید با آن کنار آمد . من آدم مذهبی نیستم ولی دامنه قدرت و نفوذ مذهب را میشناسم . بر خلاف تصور عموم ، قدرت مذهب در حال افزایش است نه کاهش. اینرا ازدیاد شیعه های افراطی ، سنی های طالبانی و پاکستانی ، وهابی های سعودی ، یهودیان ارتودوکس ، مسیحیان جدید اروپای شرقی ، اوانجلیست ها و نئو کان های آمریکایی و کاتولیک های آمریکای جنوبی و مذهبی های ترکیه میتوانند به شما بگویند. شنیده ام که هر سال مجبورند پارکینگ مسجد جمکران را وسیعتر کنند.
بنا بر این توجه میفرمائید که " پس از گذشت سی سال تجربه استبداد دین، رابطه ی بین فریادهای شبانه بر پشت بام ها، مبنی بر اکبر بودن الله، و شرایط کنونی غیرقابل درک [نه] مانده است. " . دین با بشرزائیده شده و با بشر از بین میرود ؛ مثل ذات خداوند که همیشه بوده ، هست و خواهد بود. باید سعی کرد که دین را مانند بسیاری دیگر از عادات و عقاید بشری مهار کرد نه از بین برد.
۲۹٣۹٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : آگاهی بخش های تحصیل کرده از احکام دینی ( بویژه احکام اسلامی و قرآنی ) گامی بزرگ در راه رهادی از استبداد است
خشنودم که نویسندگانی چون آقای دکتر فبروز نجومی یکی از گره های اساسی بندگی و ترس را به درستی شناخته اند و در این راه تلاش می کنند که به سهم خود به عنوان یک انسان آزاده به جنبش آزادیخوتهانه مردم ایران کمک کنند.

شناخت دین بسیار مهم است. بسیاری از روشنفکران ایران که مبارزه سیاسی می کنند یکبار هم قرآن را نخوانده اند که ببینند در این کتاب آسمانی چه نوشته شده و به تکرار از مسلمانان اصلاح طلب که خواهان حفظ نظام و اسلام هستند دفاع می کنند و اگر افرادی پیدا شوند و نظرات استبداد منشانه این آقایان سبز پوش را نقد کنند بلافاصله فریاد بلند می کنند که این آقایان را از جنبش نرانید ، شعار های رادیکال ندهید و ...

این آقایان غافل اند که در افکار این آقایان اصلاح طلب تا زمانیکه حافظ عقاید اسلامی هستند و می خواهند حکومتی ایجاد کنند که بر اساس احکام الهی امورات کشور و مردم اجرا شود جز استبداد چیز دیگری نسیب مردم نخواهد شد. بخش بزرگی از جوانان میهن ما که در دانشگاهها بر علیه استبداد اسلامی مبارزه می کنند از احکام اسلامی شناخت ندارند . آنان نمی دانند که چرار حکومت اسلامی نمی تواند حکومت دمکراتیک باشد. آنها نمی دانند که در پشت شعاری چون اله اکبر و یا خمینی رهبر چه استبدا دهشتناکی خوابیده است.

به همین جهت نوشته آقای دکتر فیروز نجومی و امثال ایشان کمک بسیار بزرگی به این قشر از جامعه کرده و می بایستی از جانب روشنفکران به این مساله توجه شود و نقد دین و شناخت آن گسترش یاید. تقدس و تابو بودن نقد دین را باید با خرد شکست و شهامت و جسارت منقدین دین را رشد داد. هراس از نقد دین همان هراسی است که اله به تکرار در کتاب خود به مردمان نافرمان گوشزد می کند و نفی احکام استبداد منشانه را جزای جهنم .

روشنفکران میهن گرامی
از نقد دین با بیان اینکه مردم متدین هستند و نباید در این زمینه وارد شد نهراسید . به دام شیادان و مبلغان دینی نیفتید. اگر شما پشتیبان آزادی عقیده و بیان هستید ، عقاید خود را در باره احکام ضد مردمی اله در قرآن آمده است را بیان کنید . اظهار نظر در باره این احکام ضد مردمی به معنی توهین به اعتقادات مردم نیست . اظهار نظر در باره سیستم استبدادی فکری است که اله بیش از هزاران سال پیش ( داستان های اقوام مختلف یهود و بعد ها برای اتحاد قبایل بیابان نشین عرب ) برای ایجاد حکومت های دینی وضع کرده و حکام ظالم برای حفظ امکانات استبدادی خود تلاش کرده اند با رعب و وحشت این سیستم را حفظ کنند.

تا زمانیکه آگاهی جامعه از ریشه های استبدادی از خانواده گرفته تا نهاد های حکومتی شناخته نشود و ریشه های دینی آن روشن نشود . انتظاری از دمکراسی نداشته باشید.

انسان های متمدن امروز نمی توانند از یکسو از دمکراسی صحبت کنند و از سوی دیگر از انسان های در صحنه سیاسی دفاع کنند که می خواهند عقاید استبدادی قرون گذشته را در جامعه دوباره با نام حکومت اسلام رحمانی حاکم کنند.

از آقای نجومی بخاطر شجاعتی که در این زمینه از خود نشان می دهد و بدون ترس و هراس از احکام اسلامی نقد می کند سپاس و از دوستان دیگر هم که در این زمینه شناخت دارند دعوت می کنم که به جای نوشتارهای طولانی سیاسی در این زمینه فعال شوند که آگاهی عمومی جامعه در این زمینه بالا رود .

با تمامی توان اندیشه ریشه های ترس و استبداد در مردم را با نقد احکام دینی را نشان داده و تابوی نقد دینی را با تمام توان بشکنیم.

دکتر پ. پیمان
۲۹٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣٨۹       

    از : منوچهر زال

عنوان : ایکاش چنین میشد
ایکاش حداقل ۱۰ مردم ایران چنین فکر میکردند. ایکاش ۵ مردم شهامت داشتند که چنین مسایلی را مطرح کنند. صد آفرین به اقای نجومی که چنین نوشته اند. تا دکان دین (حوزه علمیه، مساجد، تکیه ها، تعلیمات دینی در مدارس، آخوند و آخوندک هست و حجره های پر از فساد بازار) هست ایران و ایرانی روی آسایش و سعادت را نحواهد داشت. زمانی که دانشجویان شعار الله اکبر مبدهند و یا یا حسین-میر حسین بقول مذهبی ها باید فاتحه ترقی و سعادت را برای ایران خواند. در سالهای ۵۰ دانشگاه و دانشجویان مرکز روشنگری و روشنفکری بودند و چه جان های زلالی از آن ها که به شمشیر اسلام (شاهی-آخوندی) گرفتار نشد و دیدم که جه بر سر این سرزمین آمد. حالا که دانشگاه مرکز یکه تازی انجمن های اسلامی و دفتر تجکیم هست و دانشجویان جنین شعار های میدهند باید به حال این مردم و این سرزمین گریه کرد (دلم با آن اندسته دانشجویان آگاه و با خرد هست که یا آنقدر کم تعدادند و یا شعار هایشان در عربده های الله اکبر و یا حسین -میر حسین گک شده است) چاپ چنین مقاله ای در سایت اخبار روز را به فال نیک باید گرفت. سایتی که بارها بارها کلا در اختیار سبز های اسلامی قرار گرفت.
۲۹٣۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣٨۹