نقش زنان در جنبش های کوردی
و تاثیر این جنبش ها بر زندگی زنان


سوسن محمدخانی غیاثوند


• «نقش زنان در جنبش های کوردی» ، «تاثیر این جنبش ها بر زندگی زنان، مطالبات و مبارزات مدنی آنها» و «اینکه اصلا جامعه ی مردسالار و به شدت تعصبی و سنتی کورد چقدر به زنان اجازه ی حضور و نقش آفرینی از گذشته تا حال داده است؟»، موضوع گفتگویی بود با تعدادی از فعالان زن کورد که در بخش نخست آن خانم ها ناهید مکری و نگین شیخ الاسلامی به بیان دیدگاه هایشان پرداختند. در این بخش خانم شهین محمدی نظرات خود را مطرح نموده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۱ تير ۱٣٨۹ -  ۱۲ ژوئيه ۲۰۱۰


 شهین محمدی: ظلم رفته بر زنان کورد در جنبش حقوق خواهی انسانی، مضاعف می باشد.


شهین محمدی، فعال حقوق زنان و موسس انجمن زنان مریوان در ابتدا اظهار داشت: بر این باورم که زن تمامی جامعه است. چراکه نه تنها به عنوان ذات وجودی و آماری به عنوان انسان نیمی از جامعه را تشکیل می دهد بلکه پرورش دهنده نیمه ی دیگر جامه نیز هست. وبی شک آگاهی وحضور زنان در جامعه بر کل جامعه تاثیر گذار می باشد.
شهین محمدی ادامه داد: زنان با ایجاد تشکل ها وحرکت های مردمی که از بطن توده مردم بیرون آمده روشن تر وآگاهتر از گذشته به طور فعال در صحنه حضور دارند وبر این باورند که زمان آرام نشستن ومنتظر دیگران بودن بسر آمده است وزنان نیز باید در راستای پایان بخشیدن به انفعال تاریخیشان، دست یابی خود را در تمام لایه های جامعه گسترش دهند، و در راستای این جنبش حق و حقوق خواهی انسانی زنان کُرد متوجه اند که ظلم روا رفته بر آنان مضاعف می باشد و بطبع کوشش حق خواهانه مضاعفی را می طلبد.زن کُرد با حضور در تشکل های زنان، موجب خواهد شد تاتفکرات برابر خواهانه خود را تئوریزه کرده و حد و حدود آن را به تفکر مرد سالار مسلط بر جامعه تذکر و یادآور شود
نویسنده ی کتاب «دریچه ای به دیار فریاد» همچنین گفت: باید بپذیریم که جامعه ی ما در کل با مشکلات اجتماعی واقتصادی انبوهی روبروست وعلاوه بر زنان، مردان نیز زیر بار گران آن خم شده اند. بیکاری، اعتیاد، مسائل فرهنگی و... از جمله این مسائل هستند که عدم توجه به آنها، حرکت زنان را یکسونگر نموده و نتیجه ای در پی نخواهد داشت. اصولاً چگونه می توان از مردی که خود بیکار و یا کم درآمد است و با انبوهی از مشکلات روبروست، درخواست حل مشکلات دیگران را داشت. خود او نیز مزه¬ی شیرین برخورداری از بسیاری از حقوق اجتماعی را از خود سلب شده می بیند در نتیجه نمی¬تواند با فراغ خاطر به دیگر مشکلات جامعه خصوصاً به زنان فکر کند. لذا باید بپذیریم که زنان آگاه وعدالت خواه، باید علاوه بر حق¬طلبی و مبارزه در راه احقاق حقوق خود از سایر مشکلات اجتماع نیز غافل نبوده و یقین داشته باشند که بسیاری از این مشکلات در هم تنیده شده و فایق آمدن بر آنها نیاز به بینش، آگاهی، صبر و بردباری و مقاومت دارد.
وی با برشمردن عوامل تاثیر گذار در حرکت حق طلبی زنان گفت: تغییر و تحول اجتماعی، دسترسی به رسانه¬ها، افزایش سطح سواد و دسترسی به تحصیلات عالی، بهبود سطح معیشت و اقتصاد خانواده و... از جمله عواملی هستند که در طول زمان به کمک حرکت حق¬طلبی زنان و طرفداران آنها آمده وباعث تسهیل بیشتر این روند خواهند شد.
این فعال حقوق زنان افزود: اگر با توجه به حرکت زنان، مقایسه ای در میزان تسهیلات بیشتر زندگی برای زنان بنماییم، به این نتیجه می رسیم که اکنون به نسبت سال¬های گذشته از جمله دهه¬ی گذشته، پاره ای از مشکلات حل شده اند و زنان بهتر می توانند در سطح جامعه حضور یافته و توانایی های خود را عرضه نمایند. اکنون به نسبت گذشته میزان دسترسی زنان به آموزش بیشتر است. دختران اجازه یافته اند جهت ادامه تحصیل در دبیرستان ودانشگاها به شهرهای دور و نزدیک مسافرت نمایند .تا حدی اعتقاد به اشتغال زنان رونق گرفته است. توجه به این مسائل نشان می دهد که وضع اجتماعی زنان اندکی تغییر کرده است. باید گفت که این حرکت آغاز شده، امّا تا رسیدن به حد مطلوب فاصله بسیار است.برای پیمودن این مسیر طولانی باید اراده¬ای قوی داشت و حرکت را در طول زمان برنامه¬ریزی کرد.اگر به حرکت حق خواهانه¬ی زنان در ممالک دیگر و از جمله کشورهای اروپایی نظری بیفکنیم، خواهیم دید که حرکت آنان نیز با موانع و مشکلات زیادی روبرو بوده است. گاهاً موانع این حرکت، افراد و احزاب و یا جنبش های مترقی آن جوامع بوده اند.
محمدی در ادامه در خصوص میزان اجازه داشتن زنان کورد برای حضور و نقش آفرینی در جامعه ی مردسالار و به شدت سنتی و تعصبی کورد، گفت: زنان کورد بخشی از جامعه کردی هستند. جامعه ای که فرهنگ وزبان و...آن در سراشیب نابودی قرار گرفته است. پس زن هم نمی تواند جدا از جامعه باشد،بلکه اوتحت ستمی در جامعه تحت ستم است .اجازه خواندن به زبان مادری و تربیت فرزند به زبان خود را ندارد ،تلاش در راستای شکوفایی وحتی حفاظت از فرهنگ وتاریخ وزبانش محدود بلکه گاها جرم است ، بی کار است، شاهد بی کاری ودرماندگی شوهر ،برادر،پدر وفرزند خود است واصولا به دلایل خاصی حتی توسط این شوهر ،برادر،پدر وفرزند خود نیز کنترل شده وتحت ستم مضاعف قرار می گیرد ،شما از چنین موجودی در چنین شرایطی چه انتظاری دارید؟! واما با این حال چند دلیل به عنوان فاکتور اصلی، نقش آشکاری دارند. اگر به گونه ای آشکار اشاره کنم می توانم به دو دلیل اصلی "اقتصاد و دین" اشاره نمایم. در بخش اقتصادی این مرد است که مرکز تمام منابع اقتصادی است. تأمین منابع خانواده در دست اوست. مکانیزم اداره کردن تمامی ابعاد زندگی در کنترل اوست به همین دلیل است که زن به عقب رانده می شود. به ابزاری تبدیل می شود که تمامی اوامر و رفتارها از پیش برایش تعیین شده است. به باور من اگر زن به استقلال اقتصادی نرسد و نتواند به فاکتور و منبع اقتصادی دست یابدونتواند نیازهای خود را تأمین کند، نمی تواند از کرامت و شخصیت انسانی خود دفاع کند و همیشه زیردست باقی می ماند.
موسس انجمن زنان مریوان اضافه کرد: در زمینه دینی هم می بینیم که در بسیاری از ادیان مردسالاری تئوریزه و به بخشی از فرهنگ دینی و اجتماعی تبدیل شده است. در بسیاری از ادیان بیشتر حقوق متعلق به مرد بوده و تصمیمات،حقِّ طلاق ،ثروت و سامان خانواده در اختیار اوست. همین امر در درون خود فرهنگی را تولید می کند که فریادها را خفه و اعتراضات انسانی زنان را با خشونت روبرو می کند. حقوق روای زنان را خطر و تابو شکنی و عبور از نورم های اجتماعی می داند. فرهنگی که اجازه نمی دهد زنان برای رسیدن به حقوق انسانی خود فعال باشند.
این نویسنده ی کورد همچنین با معرفی کردن جامعه ی مردسالار به عنوان یک جامعه توتالیتر، تمامیت خواه و بسته که مملو از بایدها و نبایدهاست، بیان داشت: در چنین جامعه ای اعتقادی به تکثر، اختلاف رأی موجود نیست و عموماً به پلورالیزم باور ندارد. جامعه، افراد خود را بر دو بخش خیر و شر تقسیم می نماید. برای همین است که در عمق خود خشونت تولید می کند، کاملاً هم مشخص است که ثمره درخت خشونت چیست! می توان گفت یک جامعه قدرت طلب و سنگدل است و از تمامی پرنسیپهای دموکراسی به دور می باشد. در محاصره و تک بعدی کردن قدرت هم دست بالایی دارد. در چنین جامعه ای دیگری حقی ندارد. در جامعه مردسالار هر مردی مرکز عقل عمومی و بازیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و همه اینها در راستای منافع و سیطره آنها تعریف می شود. برای همین است که چنین جامعه ای مدام به سمت فروپاشی و فنا می رود و از کاروان پیشرفت و شکوفایی و تمدن و انسانگرایی غقب می ماند. این خود خسارات زیادی به زمان حال و نسلهای آینده وارد می سازد. به نظر من تا زمانی که چنین روشی پایدار باشد بحث کردن درباره پیشرفت و شکوفایی بی معناست.استان کردستان نیز دارای خصوصیات فرهنگ شرقی با ویژگی های بومی خود است .ویژگی هایی همچون بافت فرهنگ روستایی وعشیره ای ،بحران بیکاری ،درآمد ناکافی برای افراد خانواده ،مرد سالاری وموقعیت جغرافیایی و...مجموعه این عوامل شرایطی را موجب شده است تا زن به حاشیه رانده وتوان اظهار وجود وخودنمایی اجتماعی نداشته باشند.
ابن فعال حقوق زنان در بخش دیگری از سخنانش در خصوص «علل عدم پرداخت و اشاره ی نویسنده ها به نقش زنان کورد در جنبشهای کوردی؟»، عنوان کرد: در میان ملیت ها و قومیت های مختلف در ایران به نسبت موقعیت جغرافیایی ،سیاسی، اقتصادی و...در طول تاریخ نام شیر زنان کورد همیشه زنده و زبانزد تاریخ ملتمان بوده واگر دیگران به این منابع دسترسی ندارند بنده آن را به حساب جبر تاریخ می نهم که موقعیت آن را برایمان فراهم نکرده است نمونه ی بارز زنان نامدار کرد را که از منابع مختلف مطالعه نموده ام ودر بخشی از کتابم با نام (دریچه ای به دیار فریاد) که در آن به وضعیت زنان کردستان ایران پرداخته ام مختصر نقل می نمایم:
مناطق کردنشین در طول تاریخ شاهد حرکت شیر زنانی بوده که فریادشان را به سوی جامعه و تاریخ نشانه رفته‌اند و در زمینه‌های گوناگون فعال بوده‌اند. آنان در طول تاریخ فرصتهایی را مهیا کرده‌اند که اگر از سوی جامعه احساس و درک می‌شد، شاید موج تحوّل آن به اندازه‌ای بود که امروز منِ نوعی، نه به این مطالب، بلکه به مطالبی در سطح بالاتر می‌پرداختم و فرصتهای پیش روی خود را فراغتر و والاتر می‌دیدم.
در گذشته ی این‌ دنیا؛ مستوره کردستانی زیسته که شاید اولین زن تاریخ نویس در مشرق زمین بوده است. از او کتاب تاریخ،‌ دیوان اشعارو... به یادگار مانده‌اند (۱).
زنان قلم به دست فعال در باور « یارسی» از جمله: فاطمه لوره، دایه خَزان سَرگتی، لزاخانم جاف، دایه توریز هَورامی، ریحان خانم لورستانی، نَرگس خانم شارَزوری و... که با اشعار و فعالیت خود خدمات شایسته‌ای به گسترش باور یارسی نموده اند (۲).
زنان فعالی که در زمینه‌های اجتماعی و مبارزه عدالتخواهی، دوش به دوش مردان به میدان آمده و حتی در دورانی رهبری را به دست گرفته‌اَند. از جمله:
حفصه‌خان نقیب که در سلیمانیه و اطراف آن مبارزه کرده و حتی در سال ۱۹٣۰م ، نامه‌ای در ارتباط با پایمال شدن حقوق ملت کُرد به سازمان ملل نوشته و فریاد خود را علیه دغلکاری و استبداد اشغالگران بریتانیا بلند کرده است (٣).
قَدَمخَیر خاتون، شیرزَنی از دیار کُردهای فَیلی که بر علیه استبداد رضاخانی دست به مبارزه زده و سالها تسلیم نشده و حتی نیروهای رضاخان را شکست داده تا اینکه رضاخان با فرستادن پیک های صلح خواهانه، وعده اجابت خواسته‌هایش را داده وبر سر سفره صلح به دامَش انداخته است (۴).
اَختر، همان دختری که در پیشواز جنازه شیخ محمود، سینه خود را سپر گلوله‌های دشمنان ملّت کُرد نمود و شهید شد (۵). و....
در زمینه علم‌خواهی و آرزوی رواج علم و دانش نیز زنان کُرد دست بر دست ننهاده و در تاریخ شاهد فعالیتهای بزرگ کسانی بوده‌ایم که تاریخ باید به آنها بنازد. ازجمله:
خاتوون عصمت، که از نوادگان صلاح‌الدین ایوبی بوده و در بغداد چهار باب مدرسه احداث و هزینه اداره نمودن آنها را نیز تقبل نموده است.
خانزاد خانم، دختر حسن از منطقه سوران که پس از فوت همسرش اداره ی منطقه را به دست گرفته و مدارس ومساجد زیادی را احداث نموده است (۶).
در زمینه ادبیات نیز علاوه بر تلاش رهروان یارسی، کسانی همچون جهان‌آرا در منطقه پاوه، پا به عرصه وجود نهاده‌اند که در دوران خود توانسته‌است گامهای جسورانه‌ای در زمینه ادبیات و بیان دغدغه‌های خاموش زنان بردارد. مستوره کُردستانی و... در این زمینه فعال بوده‌اند (۷)
در کنار این حرکت گرانبها و ماندگار، انبوه زنانی نیز بوده‌اند که اطاعت و بله¬گویی و خاموشی و سربه‌زیری را، نشانه ی کرامت و عقلانیت دانسته و قطره قطره در راه خواسته های ناروای فرهنگ غالب ذوب شده‌اَند.»
شهین محمدی، فعال حقوق زنان، موسس انجمن زنان مریوان و نویسنده ی کورد در پایان سخنانش در خصوص تاثیر جنبشهای کوردی و خواست ملی کوردها بر زندگی زنان کورد و مبارزات مدنی آنها گفت: تااندازه ای که من آگاهی دارم دیدگاه مردان روشنفکر و دلسوز خیلی مثبت است. تا حد زیادی همراهی و همصدایی خود را با زنان نشان داده اند. ممکن است دیدگاه خاص خود را هم نسبت به مبارزات زنان داشته باشند که هم سطح و همفکر با خود زنان فعال در جنبش نباشد که به نظر من این هم یک مسئله طبیعی و خوب است، اما عموماً مردان روشنفکر کُرد مشوق زنان بوده اند.




۱ ـ کتاب تاریخ اردلان، کتاب دیوان اشعار مستوره، کتاب شرعیات و... آثار به جامانده از این شیر زن هستند که به زبانهای کردی، فارسی و عربی چاپ و منتشر شده‌اند.از جمله توسط انتشارات آراس ، سال ۲۰۰۵م، در هولیر
۲ ـ دفترهای: {سرانجام، دفتر بزرگ، دفتر پردیوَر، (دفترهایی که حاوی باور و اشعر و اندرزهای بزرگان دین یارسی اَند)} میژووی ویژه ی کوردی( صدیق بوره که یی )و.....
٣- زنان نامدار کُرد، عبدالجبار محمد، ترجمه به فارسی احمد محمدی
۴- همان منبع
۵- همان منبع
۶- ـ همان منبع
۷ ـ شعری ژنان و ژنانی شاعیر له ئه‌ده‌بی کوردیدا، مقاله رئوف محمودپور، مجله سروه، شماره‌های:۱۹۰ـ۱٨۹