فرمانده در آشپزخانه


یوسف صدیق (گیلراد)


• پیازی که لایه لایه در چشمانت می‌‌گرید
باید بیدرنگ روانه‌ی تا‌به شود.
همدردی جرمی نابخشودنی است.
این حرامزاده
زخم خاک را می‌‌گرید. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۰ تير ۱٣٨۹ -  ۲۱ ژوئيه ۲۰۱۰


 
پیازی که لایه لایه در چشمانت می‌‌گرید
باید بیدرنگ روانه‌ی تا‌به شود.
همدردی جرمی نابخشودنی است.
این حرامزاده
زخم خاک را می‌‌گرید.
درد زمین را می‌‌موید.
بسوزانش سرباز!
در داغترین تابه نقره داغش کن.
پیش از آنکه گیاهان
سر به شورش بردارند
یا زمین آتشفشان‌هایش را بکار گیرد، بسوزانش.
پشت این گریه
لایه لایه فتنه خوابیده است.
من مشکوکم سرباز.
به این سپیدی تو در تو،
به این پوسته‌ای‌ که گاهی‌ به سرخی می‌‌زند،
به آن پیازچه‌های روی میز با قد سبز بی‌ قواره‌شان،
بسیار مشکوکم.
این پادگان نباید آلوده‌ی پیاز‌ها شود.
*    *
هنوز که چشمانت اشک آلودند!؟ سرباز!

۲۴ تیرماه ۱۳۸۹