مارکس و نقدهای اقتصاد سیاسی - امانوئل رنو

نظرات دیگران
  
    از : آ. ائلیار

عنوان : سئوال از استاد
استاد گرامی،
آقای محمدتقی برومند (ب. کیوان)،

پرسشی دارم ، خواهش میکنم در صورت تمایل و امکان به آن پاسخ دهید:
نظر شما در مورد رابطه ایده لوژی و مارکس و مارکسیسم کلاسیک و سوسیالیسم دموکراتیک چیشت؟ با توجه به تز زیرین که میگوید:

ایده لوژی گرایی نوعی مذهب گرایی ست که از درونش استبداد و در بدترین حالت یک نوع فاشیسم بیرون میاید. گیریم به نامهای گوناگون.

بعضی ها به این یا آن شکل آنرا تفسیر میکنند، غافل از اینکه ایده لوژی هر تفسیری داشته باشد ماهیتاً باز چهارچوبه و دگمهایی ست که از آن فقط استبداد میزاید. فرد در قالبی از تخیلات اسیر میشود و در جهت اهداف تخیلیش سیاستهای خیالی پیشه کرده و راه جهنم را به دیده ی بهشت مینگرد. پول پوت از نام آوران این راه است.

برای حل مشکلات جوامع بشری، به ویژه برای رفع دشواریهای جامعه خودمان « هیچ راه و نسخه حاضر و آماده ای نبوده و نخواهد بود».

راه حلهای «نسبی» را با «هم اندیشی جمعی و مردمی» ، با حک و اصلاح آنها در حین عمل ، و ارتقاء تدریجی آنها از مرحله پایین به مراحل بالاتر و بهتر ، با آزمایش و خطا، به شیوه دموکراتیک با شرکت فعالانه همه مردم ، باید پیدا کنیم.
دوران نسخه های چند متفکر، یک یا چند حزب، یک یا چند رهبر به سر آمده است.

ممنون از توجهتان
با احترام و آرزوی سلامتی برای شما
آ. ائلیار
۲۹۶٣٨ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣٨۹