عوامل بازسازی استبداد، بعد از انقلاب ۵۷ چه کسانی بودند؟ (۸) - فرید راستگو

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : همه کسانی که مرتکب قتل و جنایت شده اند
جناب پیمان ،
به دشت آهوی ناگرفته مبخش. فرمودید " همه کسانی که مرتکب قتل و جنایت شده اند می بایستی در دادگاه های مردمی با حضور حقوق داانان دمکرات و حضور سازمان های دمکراتیک بین المللی محاکمه شوند ." . اول اجازه بفرمایید آنها را بگیریم و " حقوق داانان دمکرات و سازمان های دمکراتیک بین المللی " را هم پیدا کنیم بعد تصمیم میگیریم که با آنها چکار کنیم .
اما اینکه " همه کسانی که مرتکب قتل و جنایت شده اند" ...." اگر راست می گویند و دمکرات شده اند بیایند به مردم بگویند که ما چنان در حکومت اسلامی و احکام ضد انسانی الهی غرق شده بودیم و برای بهشت و حوریان آن حاضر بودیم دست به هر کار غیر انسانی بزنیم ". فرض محال محال نیست. فرض کنیم تمام کسانی که در قدرت نیستند آمدند و اقرار کردند. آیا باید اینها را همین حالا محاکمه کنیم یا بعد از پیروزی؟ و اگر حالا , با چه وسیله ای؟ آیا برای پیروزی ما به این " همه کسان" احتیاج نداریم و خود ما به تنهایی رژیم را عوض میکنیم ؟ و اگر چنین است " خود ما " کی هستیم ؟ سکولارها ؟ ملی مذهبی ها؟ مذهبی ها ؟ لامذهب ها ؟ مشروطه خواهان؟ چپ ها ؟ و یا آنارشیست ها ؟
جناب پیمان , ما با یک مافیای نظامی - اقتصادی - سیاسی - مذهبی روبروییم که برای حفظ بقاء و منافع خود حاضر است دنیا را به آتش بکشد و ایران را به پشیزی بفروشد. برای غلبه بر این اهریمن , چرچیل گفت حاضر است با شیطان هم متحد شود. فکر نمیکنم موسوی از شیطان بد تر باشد.
۲۹۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : بیان حقیقت نیازمند شهامت و درست کاری است
جناب آقای فرید راستگو
نوشتار شما با ارزش است زیرا حاوی مطالبی است که اذهان را روشن می کند و یکبار دیگر به آنچه که در سالهای گذشته در سرزمین آسیب دیده ما ایران رخ داده است و بسیاری فراموش کرده اند و یا آگاهانه سعی در فراموش کردن آن دارند آشکارا نشان می دهد.
من مطمئن هستم ، آن دسته از افرادی که علاقه نشان نمی دهند که گذشته برای درس آموزی مورد بر رسی علمی قرار گیرد خودشان در این فجایع شریک بوده و نمی خواهند قبول کنند که پرونده یکایک مجریان و قاتلان و شکنجه گران و مداحان و پشتیبانان حکومت اسلامی رو شود. آن ها می ترسند چون می دانند که مرتکب چه جنایاتی شده اند. آنان که شگنجه کرده اند ، آنان که مدح و ثنای خمینی را گفته اند، آنان که تیر خلاص به قربانیان خود را رها کرده اند، آنان که دست به هرگونه جنایت برای حفظ حکومت اسلامی و یا استحاله آن به حکومت اسلامی رحمانی زده اند . امروز می دانند که بر رسی گذشته و رو شدن این پرونده ها به ضرر آنها است .

همه کسانی که مرتکب قتل و جنایت شده اند می بایستی در دادگاه های مردمی با حضور حقوق دادانان دمکرات و حضور سازمان های دمکراتیک بین المللی محاکمه شوند . افرادی که تا دیروز شکنجه می کردند ، تا دیروز احکام صادره خمینی را دال بر کشتن بی دینان و نماز نخوانان را تایید می کردند و امروز هم حتی با روشن شدن جنایات خمینی هنوز ایشان را امام خود می دانند تلاش می کنند اعمال غیر انسانی خود را با توجیهات گوماگون ماست مالی کنند . اگر راست می گویند و دمکرات شده اند بیایند به مردم بگویند که ما چنان در حکومت اسلامی و احکام ضد انسانی الهی غرق شده بودیم و برای بهشت و حوریان آن حاضر بودیم دست به هر کار غیر انسانی بزنیم . ولی امروز برایمان روشن شده که این اعمال ما غیر انسانی بود و در مقابل حکومت الهی حاکمان اسلامی افشا گری کنند. جنایات بسیاری در پس پرده های سیاه حکومت اسلامی بر علیه فرزندان آزادیخواه ایرانی از ملیت های گوناگون رخ داده که افشای آنان کمک زیادی به آگاهی توده مردم که فریب خمینی و حامیان ایشان را خورده بودند می نماید.

من به عنوان یک ایرانی از همه اصلاح طلبان مسلمان که تا دیروز و حتی امروز خمینی را رهبر خود می دانستند طلب می کنم که با صدای بلند و یا شهامت انسانی دمکرات زبان بگشایند و اعمال جنایت مسلمانان پیرو خمینی و حکومت اسلامی را که در تاریک خانه های این حکومت استبدادی رخ داده است را افشا کنند. این است برخورد به گذشته.

مسلمانان اصلاح طلب که تا دیروز از مجریان حکومت سرکوبگر حکومت الهی و اسلامی بودید، چرا می ترسید . آیا هنوز قبول ندارید که هزاران انسان آزادیخواه در سیاه چال های حکومت دلخواه شما در گورهای ناشناخته آرمیده اند؟ اگر وجدان شما بیدار شده باشد با صدای بلند در مقابل حکومت اسلامی و حاکمان فعلی اش می ایستید و با آوای بلند خواهید گفت که خمینی یک هیتلر مسلمان بود و ما پیروان این مستبد خونخوار.
شاید پیروان دیروزین خمینی مستبد و یا برخی از مسلمانان امروز که هنوز خمینی را رهبر حود می دانند ولی بر علیه حاکمان امروز ایستاده اند هرچند با پاهای لرزان به آن نرسیده اند که بفهمند با آمدن خمینی و استقرار حکومت اسلامی چه فاجعه ئ بزرگی در ایران رخ داد.

از همه دمکرات ها انتظار می رود که با تمام توان بر علیه حکومت اسلامی بکوشند و اجازه ندهند که مسلمانان اصلاح طلب جنایات خمینی را با اشتباهات سیاسی سازمان های سیاسی که به نوبه خود زیانبار بود یک سان دانسته و خمینی را با آب کر غسل ارتماسی بدهند.
دکتر پ. پیمان
۲۹۶۵۵ - تاریخ انتشار : ٣ مرداد ۱٣٨۹       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : اصلاح طلبی، با نیت دموکراسی، با مسلمانی، با نیت پیروی از رهبری اصلاح ناپذیر و مستبد، هیچ توافق و جمع پذیری ندارد!
اصلاح طلبی، با نیت دموکراسی، با مسلمانی، با نیت پیروی از رهبری اصلاح ناپذیر و مستبد، هیچ توافق و جمع پذیری ندارد!

‫مسلمان نمیتواند طرفدار خمینی باشد و دم از دموکراسی بزند. خمینی ضد دموکراسی بود و به همین دلیل نوع حکومت های پیشنهادی جمهوری دموکراتیک و جمهوری اسلامی دموکراتیک بازرگان ‫و دیگران را رد کرد و نپذیرفت. پس اسلام طلبان به ظاهر اصلاح طلب نمیتوانند هم دم از آزادی و دموکراسی بزنند و هم از خمینی و راه و مرامش پیروی کنند. این درست مانند این است که افسران و آجودانان و یاران و جانثاران هیتلر و استالین و موسولینی و اعلیحضرتین کبیر و صغیر کشور خودمان الان بیایند خود را انتقادکنند و دموکرات قلمداد کنند و تمام بگیر و ببندها و کشت و کشتارها و غارتها و تضییع حقوق شهروندان را در دوران قدرت و اشتغال خود فقط خطایی کوچک، آنهم بدلیل پررویی و عدم تمکین و اطاعت اپوزیسیون وقت، برشمارند و دلیل و ریشه را به گردن اپوزیسیون از نظر آنان چموش بیندازند.

‫آقایان تاجزاده و شرکا اسلام طلب و یا قدرت طلب نمیتوانند صادق باشند و راست و حقیقت را بگویند چون دردرجه اول به دین ضد دموکراسی اسلامی وابسته و آویزانند.

‫ببینید هنوز پس از سه دهه نمیتواند سخن راست را با شهامت برزبان جاری کند

« حتی صلاحیت مسعود رجوی تایید شد اما رای نیاورد.‫ »

‫که جمله درست در آن زمان از جانب این اسلام طلبان متعصب و قدرت طلب اینگونه بود:

‫‫« ما جان نثاران خمینی، که عکسش را هم مرتب در ماه میدیدم، که بما ندا میداد این رئیس گروهک منافق مانند دوران صدر اسلام، منافق اسلام است و نباید رأی بیاورد و ما هم با بروبچه های حزب الله و سپاه، تمام تلاش رو کردیم که او هم رأی نیاره، هم تأیید و صلاحیت نشه، که الحمدالله به خواست خدا و امام عزیزمان همین طورشد و فتنه خوارج و منافقان که کمر آقایمان مولا علی را خرد کرد، اینبار دیگر نتوانست پابگیره و تکرار بشه ..... »

‫و یا جای دیگر میگوید که:

« البته همان زمان هم مجاهدین خلق می گفتند که در مناظره شرکت نخواهند کرد. »

که درست آن، ‫در دل، نه از زبان این حیله گران مصلحت طلب، این است:

« البته همان زمان هم منافقین از ترس ما دموکرات ستیزان جرأت نکردند در هیچ مناظره ای شرکت کنند. از نظر امام و ما پیروانش اونها منافق بودند و منافق هم مجازاتش مرگ است. منافق از کافر بدتراست، چونکه منافق از پشت خنجر میزند! »

ویا همان تاجزاده اسلام طلب، که تازه شهرت خود نقد ترین اصلاح طلبهارا را هم بخاطر مقاله اخیرش یدک میکشد، در جای دیگر ‫مقاله آقای راستگو میگوید:

«‫ بنابراین من این ادعا را می کنم که ما در همان سال های ۵۷تا ۶۰ هم – که اوج درگیری ها بود – به نسبت تمام نیروهای سیاسی که در کشور بودند، دموکرات تر بودیم »

‫که درست آن از ضمیر این حیله گران مصلحت طلب این است:

‫« بنابراین منی که مسلمان دوآتشه و مرید مجتهد و مرجع ‫عظیم الشأن امام خمینی بودم، چنانچه میفرمود‫ند برو گروهک بیار برایشان سرشان را میبردیم، میتوانم این ادعا را بکنم که ما در همان سال های ۵۷ تا ۶۰ هم – که اوج برخورد ما با این گروهک های کافر و منافق وعوضی و خائن بود – به نسبت تمام نیروهای سیاسی که در کشور بودند، خشن ترین و قهارترین بودیم. چون انقلاب اسلامی بود و ما صاحبش بودیم و اجازه به احدی نمیدادیم طغیان کند. دستور اسلام و امام سرکوب شدید فتنه بود. ما به حمدالله خیلی طلایی کار کردیم و فتنه را خیلی طلایی و زیبا در نطفه خفه کردیم! »

‫ اصلاح طلبان وقتی میتوانند دم از دموکراسی و همسویی با تمامی مردم ایران بزنند که:

‫از خمینی و دوران انقلاب خمینی به روشنی و راستی و صادقانه انتقاد کنند و بپذیرند که خمینی یک مستبد متعصب به تمام معنا بود که خون بسیاری مردم بی گناه ایران را ریخت ‫و انقلاب را از همان روزی که گفت من توی دهن دولت میزنم، من خودم دولت تعیین میکنم، به انحراف و استبداد دینی روانه کرد

‫نقد دین خود را با گوش شنوا بشنوند و اجازه نقد دین بدهند و بپذیرند

‫تمام مردم با دین و بی دین و غیر دین ایران و جهان را بطور یکسان دوست داشته باشند و احترام بگذارند

‫منشور جهانی حقوق بشر و حقوق شهروندی را بی کم وکاست بپذیرند

‫از خود و امثال خود آنطور که مردم از آنها انتظار دارند خالصانه، شفافانه و صادقانه انتقاد و نقد کنند و تجربیات و کارنامه گذشته خود را برای کودکان و جوانان فعلی و آینده باز کنند.

‫پیروز باد راستی و درستی
۲۹۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣٨۹