از : رضا سالاری
عنوان : میرحسین موسوی کجا قرار میگیرد؟
خانم طبری، هر ظرفی کیله و پیمانه ای و هر نظری معیاری میطلبد؟ معیار شما چیست؟ معیار شما در تفاوت سنجی احمدی نژاد و موسوی کدام است؟
نقاط و یا فصول مشترک جوامع ایران بسیار کم و پراکنده است. اگر هم وجوه مشترکی وجود داشته باشد، مسلماً داشتن افکار و اعتقاد و رفتار آزادی و دموکراسی فصل مشترک مردم ما نیست.
برخلاف ملت ژاپن، آلمان، چین و خیلی کشورهای دیگر، اکثر مردم ملت ایران از نظر باور ها و فرهنگ و رفتار و گفتار و پندار بسیار ناهمگون و متنوع هستند.
در اثر سرنیزه و زور حکومتیان، فشارهای جنگی، تاریخی، وسیاسی فقط دین اسلام و بخصوص مذهب شیعه مصلحتگرا فصل مشترک تمام اقوام و جوامع ایرانی شده است.
حتی کمونیستها، چپها و لائیکهای ایران نتوانسته اند از این فرهنگ نهادینه شده اسلامی و مصلحت و فریب سالاری رهایی کامل یابند. برای نمونه، این تناقض رفتاری ناشی از تأثیر ریشه ای و عمقی و نسلها نهادینه شدهء مذهبی را میتوان در کارنامه تاریخی و توجیهات امروزی و مصلحت آمیز آقای فرخ نگهدار چپ نسبت به نظام ولایی، و یا کارنامه و کارهای ملیون و بظاهر دموکرات، دید.
بسیاری مردم ایران از روی ناآگاهی و شرایط ارثی ناگزیر و محیط تحمیلی مذهبی دروان کودکیشان در درون خانه و بیرون خانه و مساجد، مذهبی و دینی متعصب بار میآیند و تقریباً بدون تغییری چشمگیر همانطور تا آخر عمر باقی میمانند، ولی فقط برخی از این گروه در اثر فشار و برخورد هنجار و عرف و نرم جامعه از یک طرف و صداقت اخلاقی در دوران کودکی سالم و شهرت حسن رفتار خانوادگی و فامیلی و تحصیلات علمی و دیدن تضادهای جامعه و عدم همخوانی و تطبیق آموزشها و آزموده های دینی خود با عرف و هنجار و نرم جامعه، در طول عمر خود مدام به دنبال آموزش و یادگیری و تحقیق دین سنتی برمی آیند، ولی هیچوقت به طرف مسیر شک و تردید و انصراف و لائیسیته و بی دینی نمیروند، ولی گویی نوعی شک رقیق درونشان را میخورد و نمیتواند آنان را راحت بگذارد، بطوریکه در مقابل فقه میراثی براحتی تسلیم نمیشوند. طالقانی و منتظری بازرگان و بنی صدر و سروش را میتوان در ردیف این نوع دینداران نسبتاً هنجارگرا به حساب آورد. در نزد این افراد، مردم بر حکومتگران متعصب دینی حداقل در یک برهه زمانی مشخص مقدمند، اگرچه بیشتر آنان از طرفداری مردم، مرادشان همان مردم مومن و مسلمان است.
میرحسین موسوی کجا قرار میگیرد؟
من هنوز نمیدانم این گروه مذهبی بالا چقدر طرفدار مردم بیدین و کافر و لائیک هست؟ نمیدانم مثلاً آقای موسوی چقدر کافران را طرفداری و یا دشمنی میکند و یا چقدر آنان را تحمل و یا کافر و مضر جامعه می انگارد؟ اگرچه خیلی خوب میدانم که آنان چقدر خود را شیفته و طرفدار مومنین میدانند و با دیدن مومنی شبیه خود گل از رویشان باز می شود.
از طرف دیگر خمینی و خامنه ای و پاسداران و نوکران مزدورشان نظیر احمدی نژاد فقط به نابودی و کشتن دشمنان خیالی اسلام فکر کرده و میکنند و به معترضین هیچگونه امانی نمی دهند و به همین دلیل با گذشت زمان آنها هم به کتابخانه تاریخ شرمآور استالین و هیتلر خواهند پیوست و ننگ بشریت را تا ابد با نام خود حمل خواهند کرد.
از روزی که موسوی اعلام کند که بیدینان را همان اندازه دوست دارد و طرفداری میکند که مومنین و مسلمانان و همینطور بقیه باورها و ناباورها را، آنروز روزی است که باید به موسوی متحول و متعالی شده صد در صد رأی داد تا بهمراه و پشتیبانی مدیریت او شرایط خفت بار دولت و نظام ولایی امروز را تغییر دهیم.
در غیراینصورت همه، از جمله موسوی، سیاست بازی میکنند و مردم هم باید با سیاست بازی بسیار هوشیارانه و هوشمندانه سیاست بازی کنند و هرلحظه که او و دیگر رهبران جنبش را در مسیر کسب افزایش قدرت مردم در مقابل کاهش قدرت ولی و سپاه و نظام ولایی میبینند موضعی و مقطعی پیشتیبانی و حمایت کنند.
نباید فراموش کرد که در شرایط امروز ایران، حمایت مقطعی از رهبران دینی جنبش اعتراضی، به علت کم بودن ثقل و میزان فصول مشترکمان در مورد دموکراسی و مدرنیته، یعنی همان عدم حضور تعیین کننده باور و اندیشه و رفتار دموکراسی طلبی عموم مردم، منعکس کننده ویژگی افسرده ساز جوامع ناهمگون و متفاوتمان، امری اجتناب ناپذیر است.
۲۹۶۲۹ - تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱٣٨۹
|