اگرمی توانستم دوستت بدارم


دکتر اسعد رشیدی


• اگر می توانستم دوستت بدارم
در آرامش این دشت غم اندود
بادها از جانب کوهستان می وزند
و پستانهای نارس نارنجستان را می لرزانند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲ مرداد ۱٣٨۹ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۱۰


 
اگرمی توانستم دوستت بدارم
درآرامش این دشت غم اندود
بادهاازجانب کوهستان می وزند
وپستانهای نارس نارنجستان رامی لرزانند
همه‌ چیزازرفتن بازمانده‌ اند
تنها
این قطار کودن بی بازگشت
باسرمای جاودانه‌ اش
زیرنیزه‌ های بارانی بی پایان
مراباخود می برد،
ازکرانه‌ های پوشیده‌ درمه‌
ازژرفای دره‌ ای درآنسوی پائیز
بابوی یاس وزنبق کوهی
زیرتابش شرمگین ماه‌
که‌ درخنکای چشمه‌ ای فروشده‌ است
ازکنارتابستانی فربه‌
که‌ برهنه‌ می شود
میان موجهای دریایی نیل گون
که‌ دربسترارغوانی اش به‌ خواب رفته‌ است.

.
آه اگرمی توانستم دوستت بدارم
درآرامش این دشت غم اندود.
۲٣.۰۷.۲۰۱۰