از : بانو صابری
عنوان : چه زیبا درد را تصویر می کنی.
پیرایه جان، چنان با کلمات درد را دردی را که نمی شود دید تصویر کرده اید که من سوزشش را در قلب خود احساس میکنم. تمامی سرمایه ام اشک و بغض که با طراوات جوانیم تاخت زده ام در پستو نهان است. به زیبایی بغض ها فروخورده و اشک های فرو نغلطیده را به تماشا گذاشتید شاید اگر آنها پنهان نمی شدند تا اعماق روح نفوذ نمی کردند. من که خودم را و زنِ را در این شعر دیدم از دیروز تا الآن این صفحه باز است و من مرتب به آن رجوع می کنم و می خوانم و هنوز بهت زده هستم از اثری که روی من گذاشته است. این همان دردیست که عاشقانه باید برد. از نوادر روزگارید. برقرار بمانید.
۲۹۷۲۷ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۹
|