تحصن ۴۰۰ نفره در دانشگاه سیستان و بلوچستان


• در پی تحصن شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه سیستان و بلوچستان، حدود ۴۰۰ نفر از دانشجویان به این تحصن پیوستند. این تحصن اعتراضی بود به عملکرد تبعیض آمیز هیات نظارت بر تشکلها نسبت به انجمن اسلامی دانشجویان، جو اختناق و سرکوب در دانشگاه، برخوردهای امنیتی، غیر قانونی و غیر اخلاقی کمیته انضباطی و عدم تشکیل شورای صنفی پس از دو سال ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۱ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۲۱ می ۲۰۰۶


در پی تحصن شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه سیستان و بلوچستان، حدود ۴۰۰ نفر از دانشجویان به این تحصن پیوستند. این تحصن اعتراضی بود به عملکرد تبعیض آمیز هیات نظارت بر تشکلها نسبت به انجمن اسلامی دانشجویان، جو اختناق و سرکوب در دانشگاه، برخوردهای امنیتی، غیر قانونی و غیر اخلاقی کمیته انضباطی و عدم تشکیل شورای صنفی پس از دو سال.
این تحصن راس ساعت ۱٨ (شنبه ٣۰ اردیبهشت) آغاز شد و در ساعت ۱۹:٣۰ پایان یافت. در این مراسم دانشجویان با زدن کفهای ممتد ٣ دقیقه ای نسبت به جو حاکم بر دانشگاه و عملکرد مسئولین اعتراض کردند. مراسم با سخنرانی اعضا شورای مرکزی انجمن اسلامی و نمایندگان قومی (بلوچ، کرد و...) در اعتراض به عملکرد سلیقه ای و جو ارعاب در دانشگاه ادامه یافت و با خواندن قطعنامه تحصن و سرود یار دبستانی پایان یافت.
 
متن قطعنامه در ذیل می آید:
  
قطعنامه پایانی تحصن شورای مرکزی انجمن اسلامی
 
الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم
 
همانطور که استحضار دارید شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده های مهندسی و ادبیات پس از مخالفت دانشگاه با برگزاری تحصن عمومی بنا به اعلان قبلی، تحصن خویش را بر گزار نمودند.
دلایل تحصن همانطور که قبلا در نامه سرگشاده به جناب آقای دکتر اکبری ذکر شده به شرح ذیل می باشد:
 
۱. درخواست برای تشکیل شورای صنفی که دو سال است به حالت تعلیق در آمده. شورای صنفی دانشجویان که وظیفه پی گیری مطالبات صنفی دانشجویان را برعهده دارد، در دو سال گذشته بر اثر غفلت و کوتاهی مسئولین در تعطیلی به سر برده است. این در حالیست که شورای صنفی محلی برای احقاق حقوق دانشجویان، جایگاه تبلور اراده دانشجویی و چشم بینا و دیده بانی بر عملکرد مسئولین بوده است. اما گویا مسئولین تاب و تحمل وجود یک نهاد نظارتی دانشجویی را نداشته و ندارند. علی رغم در خواست های مکرر دانشجویان در مدت این دو سال هیچ گام بلندی در راه تشکیل شورای صنفی بر نداشته نشد.
 
۲. نگاه و رفتار تبعیض آمیز "هیات نظارت بر تشکلها"(متشکل از ریاست دانشگاه،نماینده وزیر و ریاست نهاد نمایندگی ولایت فقیه) به عنوان بالاترین رکن تصمیم گیرنده. هیات نظارت بر تشکلها متاسفانه با در پیش گرفتن رفتار تقابلی با رنگ و بوی سیاسی با برگزاری هرگونه فعالیت دانشجویی مستقل با تمام قوا مخالفت کرده است. به گونه ای که در طول ۲۰ ماه گذشته حتی با یک درخواست مجوز از طرف انجمن اسلامی کل موافقت نشده است. این در حالی است که در وضعیت های مشابه با رفتاری متفاوت و گهگاه متناقض از سوی آن هیات رو به رو هستیم. روزی با بهانه قرار دادن بحث تشکیلاتی و اساسنامه ای و روز دیگر با پیش کشیدن فضای امنیتی استان و بحران های موجود در سطح کشور از ادامه فعالیت انجمن اسلامی دانشجویان به عنوان نمایندگان مستقیم دانشجویی جلوگیری می کنند. این نگاه در برخورد با فعالیتهای فرهنگی خرده فرهنگها (اقوام بلوچ، کرد و...) وضعیت اسفباری دارد. قطعا ادامه این روند جز در مسیر بن بست و انسداد فضای دانشگاه نخواهد بود که به ضِرس قاطع پیامدهای بسیاری برای دانشگاه در پی خواهد داشت.
 
٣. اعتراض به عملکرد کمیته انضباطی که در دو سال گذشته به جای در پیش گرفتن روش های اصلاحی از شیوه تهدید و ارعاب استفاده کرده و جو دانشگاه را به سمت اختناق پیش برده است. علی رغم تاکید متن صریح قانون بر استفاده از افراد با حسن شهرت همچنان شاهد استفاده از اشخاصی با سو پیشینه و مسئله دار در این کمیته هستیم، عدول از حدود اختیارات کمیته انضباطی تا حد "پرونده سازی برای دانشجویان و تشکلها" موجب مخدوش شدن چهره این کمیته و تزلزل جایگاه و فلسفه وجودی آن - که همانا احقاق حقوق تضییع شده دانشجویان می باشد - در اذهان دانشجویان شده است. برخوردهای سلیقه ای، غیر اخلاقی و فراقانونی و عدم پاسخگویی ضابطین و رابطین این کمیته موجب ایجاد جو امنیتی و پلیسی در دانشگاه گشته و موج عظیم نارضایتی دانشجویان را در برداشته است.
 
در پایان این قطعنامه متحصنین با تاکید بر خواستهای قانونی خویش بار دیگر از هیات رییسه محترم دانشگاه سیستان و بلوچستان می خواهند تا به رویه درپیش گرفته شده پایان داده و در پی اعتماد سازی با دانشجویان و تشکلهای دانشجویی برآیند. بدیهیست که متحصنین حق خود می دانند تا در صورتی که به خواستهای قانونیشان عمل نگردد، با مبارزه مدنی در پی احقاق حقوق حقه خویش برآیند.
 
گمان مبر که به پایان رسیده کار مغان   
    هزار باده ناخورده در رگ تاک است
 
والسلام...