سپاه، شمشیر شریعت و ولایت


فیروز نجومی


• نیروهای مسلح برهبری سپاه پاسداران زیر نظر مستقیم رهبری و بیت رهبری است که سازمان می یابد. گسترش اقتصادی، تکنولوژی و صنعتی سپاه بدون تایید و تصدیق ولایت هرگز به اجرا در نمیآید. منافع سپاه جدا از منافع ولایت تصور ناپذیر است. دست سپاه اگر با دست ولایت یکی نبود، سپاه نمیتوانست دست بر روی ثروت و منابع ملی بکشد و همه چیز را در مالکیت انحصاری خود در آورد. سپاه را باید مخلوق ولایت و یا شمشیر در دست شریعت خواند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۰ مرداد ۱٣٨۹ -  ۱ اوت ۲۰۱۰


سپاه پاسداران جمهوری اسلامی به هیولا یی چند سر با دست و پای بیشماری تبدیل شده است و هر روز نیز بر اقتدار نظامی- سیاسی، صنعتی و اقتصادی آن نیز افزوده میشود. تحریمات اخیر سازمان بین الملل، اتحادیه اروپا، آمریکا و کانادا، سپاه را مشخصا هدف قرار داده اند. زیرا که بر آنند که سپاه مستقیما در صنایع هسته ای و ساختن اسلحه اتمی نقش اصلی را بازی میکند. البته از زمانیکه احمدی نژاد به ریاست کار گزاران ولایت برگزیده شده است، منابع و ثروت ملت ایران را همچون حاتم طایی به سپاه پاسداران بخشیده است، از جمله است شرکت عظیم مخابرات ایران و اخیرا نیز شرکت نفت پارس جنوب. در صورت ادامه ی این روند سپاه پاسداران مالک انحصاری تمام صنایع استراتژیک و شرکت های تولید، مالی و تجارتی خواهد گردید اگر تاکنون نگردیده باشد.

در همین راستا، هفته گذشته آقای کروبی خبر ساز رسانه های اینترنتی بود. او اعلام کرد که "کشور بدست سپاه است." آنچه آقای کروبی را باین نتیجه رسانده است آن است که سپاه نه تنها یک نیروی نظامی و امنیتی است و در سیاست دخالت نموده و به نفع احمدی نژاد وارد میدان گردیده بلکه شریان اقتصادی کشور را در اختیار گرفته و به غارت و تطاول ثروت و منابع ملت پرداخته است. چندی پیش نیز هیلری کلینتون تا آنجا پیشرفت که اعلام نمود که جمهوری اسلامی بسوی دیکتاتوری نظامی به پیش میرود.

اینکه سپاه پاسداران به بزرگترین نیروی امنیتی، نظامی، صنعتی و اقتصادی در ایران بلکه در منطقه بشمار میرود، تردیدی در آن نیست. اما نباید آنرا سازمانی دانست مستقل با منافع خاص و خصوصی خود در رقابت و یا جدا از منافع نظام ولایت. چرا که سپاه پاسداران را باید سازمانی پنداشت که بر اصل و اساس و آرمان های دینی پی ریزی شده است. پاسداران با ظهور حکومت اسلامی پا بعرصه وجود گذاشته و از آغازین روز تولد به شمشیر شریعت در دست ولایت تبدیل گردیده است. سپاه پاسداران یکی از ارگان های حساس نظام ولایت است که عملا همچون یک حزب سراسری و تمامیت خواه به گردش در میآید، حزبی که اجزا آنرا یک آرمان و یا یک ایدئولوژی به هم پیوند میزند. ایدئولوژی سپاه، ایدئولوژی ولایت است بمثابه ادامه ی امامت و رسالت. یعنی که سپاه خود را بخشی از حزبی میداند که فرا زمینی است، جزیی از حزب الله که هم اکنون تغییر نام داده است و بنا بر قول احمدی نژاد به «حزب ولایت» تبدیل شده است. احمدی نژاد اولین نفری بوده است که نام این حزب را بزبان رانده است. اگرچه رسما وجود ندارد عملا در حال گردش است. بعبارت دیگر سپاه پاسداران بخشی از یک دستگاه و یا ماشین حزبی است که آئین نامه آن دین ست و احکام الله: تسلیم و اطاعت، تقلید و تبعیت. تمامی افراد سپاه از راس تا ذیل به لحاظ وفا داری بحکومت الله که جلوه آن ولایت است توجیه میشوند.

البته که آرمانها و یا ارزشهای دینی با سپاهیان بیگانه نیست، همچنانکه مثلا مارکسیسم است. افراد سپاه به ویژه رده های فوقانی آن نیازی به پذیرش ارزشها ی نوینی بر اساس یک جهان بینی ویژه دوران جدید ندارند. آنچه در این سازمان نظامی اتفاق افتاده است. آنست که آنچه درونی بوده است و قدیمی مثل ایمان به توحید و نبوت و امامت تبدیل شده است به یک آئین نامه بیرونی که اهداف و تکالیف و وظایف سازمان را تعریف و تعیین میکند. یعنی بدنه ی این نهاد مثل تمام نهاد های دیگر نظام ولایت از افرادی تشکیل شده است که مسلمان بدنیا آمده اند و آئین اسلامی، تسلیم و اطاعت، تقلید و تبعیت در آنها نهاده شده است. بنا براین توجیه و پرورش آنان برای دفاع از حکومت الله که جلوه آن ولایت است، امر بسیار دشوار و پیچیده ای نیست. این وظیفه را نماینده ولایت به عهده دارد. او ست که سپاه پاسداران را به لشگر اسلام تبدیل میکند.

چندی پیس نماینده ولی فقیه در مراسم انتصاب سر لشگر جعفری بعنوان فرمانده ی کل سپاه پاسداران، ضمن ستایش ایمان و اعتقاد دینی سپاه پاسداران، اظهار داشت بزرگترین تحولی که در سپاه مشاهده نموده است این بوده است که افراد سازمان در نیمه شب از خواب نازنین برخاسته و مراسم نماز شب را بر پا میکنند (از نصف شب تا فجر صادق وقت نماز شب است، طبق سایت پایگاه حوزه). در همان مراسم فرمانده ای که پست خود را پس از ده سال ترک میکرد، سردار سر لشگر رحیم صفوی، در وداع با ولایت و فرماندهان و سر داران خاطر نشان ساخت که افسوس میخورد که شربت شهادت را در این دهسال گذشته ننوشیده است و شدیدا ابراز شرمساری میکرد. با این وجود به حضار خاطر جمعی داد که در هر کجا و هر مقامی که باشد تشنه ی نوشیدن آن شربت شیرین است تا هرچه زودتر به همقطاران شهید خود بپوندد.

بعبارت دیگر برای دینی ساختن یک سازمان نظامی، کافی ست که فرائض دینی را اجرایی و عملی سازی. یعنی برگزاری مراسم وضو و نماز و روزه، عزا داری و وفا داری به امامت و ولایت را رجحان بر هر آموزش نظامی دهی، حلال ها و حرام ها را به آنها بیاموزی و برای جهاد و شهادت و جنگ با کفار آماده سازی. بر خلاف ارتش سابق شاهنشاهی که نظامیان باید همه رق و شق و واکس زده، نظیف و اتو کشیده و عمود سازمان می یافتند، ریش و پشم، محاسن اسلامی وجه برجسته ی ظاهر سپاهیان پاسدار است. البته هرچه به رده های فوقانی که نزدیکتر میشوی پینه های وسط پیشانی غلیظ تر و ضخیم تر میشود که حکایت از سجده های طولانی آنان در برابر الله میکند. این بدان معنا است که سپاهیان در واقع خود را سربازان اسلام میدانند. سرداران و فرماندهان فوقانی خود را از انصار ولایت میخوانند. این است که آنها را در صف اول جماعتی می بینیم که در پشت سر امام جمعه به دعا و مناجات پرداخته اند، بویژه که اگر ولی فقیه نماز جماعت جمعه را بر قرار کند. در صف اول نماز جماعت است که نمایندگان بخش های مختلف حزب ولایت دیده میشوند، جنتی و رفسنجانی، لاریجانی و احمدی نژاد و بعضی از اعضای هیئت دولت و فرماندهان نظامی و غیره و غیره. وقتی به حضور ولی فقیه شرفیاب میشوند، فرماندهان نیروهای نظامی از جمله سپاه پاسداران دو زانو بر روی زمین می نشینند و کلاه زرین شان را در برابر خود می نهند. آنها بگونه ای سازمان داده شده اند که نماد تسلیم باشند و عبودیت. آنها خود را عاشق و فدائی ولایت میدانند چرا که همان راهی را میپیماید که امام حسین میپیمود اگر بر یزید ملعون پیروز میگشت. آنها آماده اند در رکاب امام عج شمشیر زده و تا زانویش خون بریزند. در دفاع از رای ولایت در ۲۲ خرداد ٨٨، سپاه نشان داد، در ریختن خون در پای مقدس ولایت از هیچ دریغ نخواهد کرد.

در واقع سپاه پاسداران قبل از آنکه یک نهاد نظامی باشد اول یک نظام دینی است. بطور دقیق شاید نتوان تعداد طلبه هایی که لباس نظامیگری برتن کرده اند و به سپاهیان پیوسته اند، تخمین زد. اما به حضور طلبه ها در صفوف سپاهیان شک و تردیدی وجود ندارد. امروز طلبه ها همه جا بعنوان نماد دین و قدرت حضور دارند که نظام اطاعت و عبودیت را تحکیم و تداوم بخشند. با این وجود با نگاهی دقیق تر میتوان گفت که رده های فوقانی سپاهیان و نیروهای مسلح، امنیتی و نظامی همه خود را در اجتهاد کمتر از هیچ مجتهدی نمیدانند. مسلم است که زیردستان خود را نیز همچون طلبه پرورش میدهند. اینجا شاید لازم به یاد آوری باشد که طلبه گری وجه برجسته ی همه ی بخش های مختلف "حزب ولایت" می باشد. از شورای نگهبان که بگذریم، آیا میتوان به طلبه گری آقای لاریجانی، ریاست مجلس و یا اجتهاد آقای رئیس جمهور و سخنگوی سابقش آقای الهام و یا وزیر خارجه اش آقای متکی، شک و تردیدی داشت؟ رده های فوقانی نظام ولایت را چه عمامه بسر داشته باشند و چه کلاها ی زرین نظامی و یا چه عبا و قبا به تن داشته باشند و پیراهن یقه بریده و کت و شلوار، همه در اجتهاد مهارت دارند و عبودیت و بندگی خود را در حزب ولایت به ثبت رسانده اند. سپاه پاسداران ممکن است به غارت و تطاول ثروت و مال و مکنت ملت به پردازد ولی این بدان معنا نیست، که بر اساس عبودیت و بندگی سازمان نیافته است. آنچه به سپاه تعلق دارد به ولایت نیز تعلق دارد و بالعکس. فراگیر شدن قدرت سپاه را باید گسترش بازوهای سرکوب گر ولایت دانست. از نهادهای قانونی و اجرایی و قضایی گرفته تا نهاد های نظامی و امنیتی و انتظامی همه بخشهای مختلف یک دستگاه عظیم ولایت است که هرچه بیشتر همچون یک حزب سراسری تمامیت خواه که تحت یک مرکزیت واحد، ولایت که جلوه ی الله است، هدایت و مدیریت میشود.

روشن است که وقتی آقای کروبی اعلام میکند که کشور دست سپاه است، برغم شجاعت و کرامت ش، کمی دور از حقیقت سخن میراند. چرا که حقیقت آن است که کشور دست ولایت و بیت رهبری. اگر سپاه کشور را در دست گرفته است به خواست و اراده رهبری معطوف است که سپاه در دفاع از «فصل الخطاب» بودن وی هر سری را با شمشیر برنده اش بر زمین افکنده است و خواهد افکند. بزرگ ساختن نقش سپاهیان، کمرنگ ساختن رنگ دین در سازماندهی نهادهای سرکوب گر سپاهی و بسیجی و امنیتی و ناچیز شمردن نقش ولایت و علما و فقها، طلبه ها و حوزه های علمیه در تیره ساختن آسمان زندگی مردم ایران است. آیت الله ها و حجت الاسلام ها چه با عبا و عمامه، چه با کشت و شلور و چه باریش و پشم و ینیفرم های نظامی، همه اعضای دستگاه عظیم حزب ولایت اند.

اگر به اسناد بیشتری برای اثبات دینی بودن سپاه پاسداران نیازی باشد کافی است به نام هایی بنگریم که بر لشگر و یا مانورهایی که سپاه انجام میدهند گذارده اند. از جمله است «سپاه قدس،» «سپاه انصار المهدی،» «سپاه ولی امر،» «قرارگاه خاتم الانبیا،» «سپاه سیدالشهداء استان تهران،» «سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ،» «قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران،» «قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا،» و «دانشگاه امام حسین.» اگر به فهرست عملیات نظامی در جنگ عراق نظری افکنیم از جمله به این عملیات برخورد میکنیم، «دفاع مقدس،» «عملیات نصر،» «توکل،» و « ثامن الائمه.» مانورهایی که سپاه و نیروهای مسلح انجام میدهد تحت «رزمایش پیامبر اعظم» شماره گذاری شده اند. اولین شناوری که در صنایع دریایی سپاه، طبق اخبار به تولید انباشت رسیده است( مونتاژ گردیده است) با نام "یا مهدی (عج)" بدست ولی فقیه به آب انداخته شد. در مراسم به آب اندازی همین شناور هوشمند بوده است که ولی امر از گذشتن زمان نماز گذاری در ظهر اظهار ناراحتی میکنند و همه ی مراسم نظامی، بوق و شیپور و دهل متوقف میشوند و همه فرماندهان و کارکنان از آشپز و جارو کش گرفته تا دریا دار به تقلید و تبعیت از ولی فقیه به عبادت بر ایستاده اند. صاحب این قلم این نام گذاری ها را جدی تلقی میکند. آنها را تنها قالبی عوام فریبانه نمیداند بلکه آنها را دارای بار و محتوای آرمانی و ایدئولوژی میداند.

بعضا آن روزی را پیش بینی میکنند که سپاه پاسداران، آیت الله ها و حجت الاسلام ها را روانه حوزه های علمیه نموده و خود بر راس هرم قدرت قرار خواهد گرفت. مسلم است که اینان به نقش دین در شکل بخشیدن به آگاهی و ایمان و آرمان سپاهیان و ساختار آن توجهی ندارند. به این دلیل سپاهیان را نهادی می پندارند مستقل و با منافع خاص خود، نه بخشی از نظام ولایت که در تابعیت از مرکز و در ارتباط با نهادی و بخشهای دیگر به گردش در میآید. نیروهای مسلح برهبری سپاه پاسداران زیر نظر مستقیم رهبری و بیت رهبری است که سازمان می یابد. گسترش اقتصادی، تکنولوژی و صنعتی سپاه بدون تایید و تصدیق ولایت هرگز به اجرا در نمیآید. منافع سپاه جدا از منافع ولایت تصور ناپذیر است. دست سپاه اگر با دست ولایت یکی نبود، سپاه نمیتوانست دست بر روی ثروت و منابع ملی بکشد و همه چیز را در مالکیت انحصاری خود در آورد. سپاه را باید مخلوق ولایت و یا شمشیر در دست شریعت خواند.

فیروز نجومی
fmonjem@gmail.com