در پاسخ به "موسوی و استالین" نوشته ی "مزدک دانشور" - کامیار بهرنگ

نظرات دیگران
  
    از : نسیم

عنوان : حضور مردم در انتخابات برای مخالفت با رهبر الدنگ است شما زیاد به خودتان نگیرید
بعضی از هوادران رژیم اسلامی مثل اینکه امر به خودشان مشتبه شد و مخالفت مردم ایران را با حمایت از موسوی و خاتمی اشتباهی گرفته اند
این حرفها که مردم شما را میخواهند تمام ۳۱ سال از طرف جنایتکاران اسلامی مرتبا وز وز شد و امیدوارم هواداران سبز این اشتباه را نکنند و برخورد دانشجویان در دانشگاه تهران با خاتمی را در اواخر دوره ریس جمهوری در نظر بگیرند و فکر نکنند حالا مردم طرفدار انها هستند.راستش همه میدانند مردم برای مخالفت با رژیم اسلامی از هر راهی که بشود ابراز وجود میکنند. مگر هوادران موسوی و کروبی و خاتمی موافق بی حجابی هستند? همه میدیدند که یک ذره ترس از مردم که میریزد تمام مقدسات حکومت اسلامی را زیر پا میگذارند. مردم فقط در یک انتخابات ازاد هست که میتوانند بگویند چه میخواهند و چه میخواهند. مگر در این ۳۱ سال انتخابات ازاد بود که مردم به مخالفین نظام اسلامی گفته باشند شما را نمیخواهیم? در ازادی معلوم میشود که شما چند مرده حلاجید. در رژیم دیکتاتوری همه ۹۸ درصدی هستند چه در حکومت صدام چه در حکومت اسلامی ولی در حکومت های دمکراتیک احزاب حتا ۵۱ درصد را به زور دارند و اغلب با دیگر احزاب اأتلاف میکنند تا بشوند ۵۱ درصد بخاطر هیمن هوادران موسوی حضور جمعیت انبوه را برای حمایت از خودشان زیاد جدی نگیرند انها از حب علی نیست که به خیابان امده اند بلکه از بغض عمر است یعنی بین بد و بدتر به موسوی و خاتمی رای دادند ولی اگرخوب ویا بهتر باشد یعنی در ازادی انتخابات مطمئن باشید برایتان تره خورد نمیکنند و شما میدانید که سر خوب ها و بهتر ها در زندانها چه بلائی اوردید و انها را روانه خاوران کردیدو جالب است خامنه ای و احمدی نژاد هم حضور ۴۰ ملیونی را حمایت از رهبر و حکومت اسلامی میدانند
۲۹۹۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱٣٨۹       

    از : غیر دکتر به

عنوان : هر کس آزاد است مسائل را آنطورکه دوستدارد ببیند
ما سبزها اعتقاد داریم که در این شرایط بهترین و ممکن ترین راه حل اجرای بی کم و کاست همین قانون اساسی پر نقص موجود است. و میبینیم که مردم هم به کدامین نگاه اقبال بیشتری نشان داده اند. به نگاه ما که اتفاقا به زعم مشا دقت"نگاه" شما را ندارد. عجیب است. سی سال است که مردم را با خود میبینند و بنام مردم حرف میزنند و با هیچ تلنگری چه ۲۲ میلیونی چه سبز و ... بیدار نمی شوند. شایدمیل به بیداری نباشد.
اتفاقا "استدلالات" شما راجع به قانون اساسی کپی برداری از تفسیر قانونِ احمدی خاتمی و جنتی و امثالهم است. تنها بخت شما برای اثبات نظراتتان شما بقای عمر کودتاچیان است. من که آفتاب این "بخت" را لب بام می بینم.
خیر پیش
۲۹۹۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣٨۹       

    از : فضول

عنوان : اتفاقا میشکا اوضاع ایران را انطور که هست میبیند
انطور که هست ببینیم: در رابطه با تمام بندهائی که ظاهرا در چارچوب حقوق بشر است انرا مقید به این کردند که نباید مخالف شرع اسلام باشد خوب قبول نمیفرمایید که اینطوری هست و نه انطوری که شما نوشتید?همانطور که میشکا نوشت ما از این بندها به ازادی اندیشه نمیرسیم مگر اینطوری نیست?بازم مثال میشکا قابل فهم تر برای ادمهای بیسوادی مثل من هست که میگوید اگر من به ازدواج دختر ۹ ساله اعتراض کنم بخاطر مخالفت با شرع اسلام میتوانند من را به کهریزک ببرند و یا اگر بگویم چرا امام اول شیعیان یک شب ۴۰۰۰ نفر را گردن زد بازهم بخاطر دشمنی با اهل بیت میتوانند من را به کهریزک ببرند.
اما در قسمت انتخابات بازهم میشکا درست میگوید یعنی اولا شورای نگهبان را رهبری و قوه قضاییه انتخاب میکنند و شورای نگهبان هم تمام کاندیداهای مجلس شورا و خبرگان را انتخاب میکنند و این مجالس نمیتوانند بطور جدی با رهبر مخالفت کنند چرا که تا حدی دست نشانده رهبر هستند و اگر برخی افراد مخالفت کنند مثل خانم حقیقت جو باید از کشور خارج شوند وگرنه جایشان کهریزک است. از طرفی ایراد ها به قانون اساسی یکی دوتا نیست که بشود در یک کامنت انها را نوشت. من فقط یک مطلب را میگویم که خمینی اول وعده مجلس موسسان داد چون که در زمان انقلاب همه میخواستند مجلس موسسان نظام بعد از انقلاب را تعین کند و مجلس موسسان فرقش با مجلس خبرگان این هست که باید نماینده مردم ایران باشند نه فقیه و مجتهد ولی خمینی بعدها گفت خدعه کردم و حالا که پیروز شدیم طوری دیگر عمل میکنیم. از اینطور قصه ها در رابطه با مسئولین حکومت اسلامی زیاد است که مردم را فریب میدهند و هرجا کم میاورند میگویند مردم ایران مسلمان شیعه هستند و اینطور میخواهند و ما نماینده این مسلمانان هستیم. تمام کشتارهای بعد از انقلاب بویژه دهه ۶۰ نشان از ان دارد که هیچ یک از هواداران حکومت اسلامی قابل اعتماد نیستند و هروقت منافع شان ایجاب کند دست به کشتار میزنند و این است اوضاع میهن ما ایران نه ان بندهای قانون اساسی نوشته مرتجعین اسلامی. اما ایا واقعا اکثریت مردم ایران حکومت اسلامی میخواهند? هم شما میدانید هم خامنه ای و هم ما که اگر مردم ایران ازاد باشند که انتخاب کنند یک ثانیه هم حاضر نیستند حکومت اسلامی را تحمل کنند.
۲۹۹۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣٨۹       

    از : غیر دکتر

عنوان : فراموش کردم خدوتتون عرض کنم
من قصدم از بر شمردن اصولی از قانون اساسی این بود که به دکتر پیمان و همفکرانشان یادآوری کنم که "بند بند این قانون مغایر با حقوق بشر" نیست که اگر می بود حکومت مجبور نبود، اتهام خلاف قانون عمل کردن را به جان بخرد
۲۹۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱٣٨۹       

    از : هنوزم دکتر نیستم اماعلاقه خاصی به دکترها دارم

عنوان : هموطن مازندرانی عزیز، من اوضاع ایران را آنطورکه هست می بینم و نه آنطورکه دوست دارم
توصیه میکنم حتی اگر شما قصد دارید تنها بر اساس شعارهای داده شده در ماههای اعتراض به یک تحلیل نزدیک به واقعیت برسید، همه شعار ها را روی کاغذ بیاورید و نه فقط آنها که خوشایندتان بوده.
موید باشید
۲۹۹۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : میشکا اسپهبدی مازندرانی

عنوان : به اقا و یا خانم که از دکتر بودن دیگران ناراحتند
برای درک حقایق احتیاج نیست دکتر باشید ولی چندان هم حساب شده حرف نمیزنید
در رابطه با بند ۲۳ تا ۳۹فراموش کردید که همه این ها به مگر که مخالف اسلام وشریعت باشد بند است یعنی پشیزی نمیارزد چون اگر ازادی عقیده در رابطه با نقد فلان مردک عرب باشد که یک شب ۴۰۰۰ نفر را گردن زد شما جایتان کهریزک است
یا اینکه بگویید دختر ۹ساله هنوز طفل است و نمیتواند ازدواج کند میگویند سنت پیغامبر اسلام است که ایشان عایشه ۷ ساله را نامزد کرد و در ۹ سالگی با او ازدواج کرد و اگر بگوئی اینکار تجاوز است جایتان کهریزک است در اینجا از سنگسار و دست بریدن وگردن زدن باشمشیر صحبتی نمیکنم وگرنه مجبور میشوم از دختران باکره که قبل از اعدام از طرف مزدوران طبق قانون تجاوز شده است و اعدامهای دسته جمعی بدستور رهبر ارتجاع شما امام جنایتکار هم بنویسم
و خلاصه کنم
بند های ۷۶ تا ۱۴۹
مجلس اسلامی را شورای نگهبان فیلتر میکند و شورای نگهبان از طرف رهبر الدنگ و ریس قوه قضاییه انتخا ب میشوند و ریس قوه قضاییه هم از طرف رهبر الدنگ انتخاب میشود و رهبر الدنگ هم از طرف مجلس خبرگان انتخاب میشود و مجلس خبرگان هم باید اخوند باشند انهم اخوندهائی که از فیلتر شورای نگهبان منتخب رهبر الدنگ انتخاب میشوند و الی اخر..........................

در یک جمله روشنفکران مذهبی گند زدند و نشان دادند که لیاقت اعتماد مردم ایران را نداشتند و جمهوری اسلامی پایان عقلشان است. از اخوندها ی مرتجع و مزدورانشان البته از اول هم انتظاری نبود

خلاصه کلام مردم شعار دادند مرگ بر اصل ولایت فقیه و استقلال ازادی جمهوری ایرانی حالا شما هنوز دنبال بندهای چگونگی انتخاب رحبر الدنگ از طرف مجلس مرتجعین خبرگان باشید
۲۹۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : من دکتر نیستم اما حساب شده حرف میزنم

عنوان : به دکتر پیکان
نوشته اید: "هنوز آقای میر حسین موسوی تکیه بر انجام قانون اساسی حکومت اسلامی می کند که بند بند این قانون مغایر با حقوق بشر و موجب تمامی جنایاتی است که مسولین حکومت اسلامی در تمامی دوران حیاتش انجام داده اند"

حال واقعا اینگونه است؟

اصل ۲۳ - منع تفتیش عقاید
تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‏ای مورد تعرض و موُاخذه قرار دارد

اصل ۲۵
بازرسی و نرساندن نامه‏ها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون

اصل ۲۷
تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است
(عجله نفرمایید حکومت راهپیمایی سکوت ۲۵خرداد را نیزبه خون کشید)

اصل ۳۲
هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم گردد. مختلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود


اصل ۳۷ - اصل برائت
اصل، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود، مگر این که جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.

اصل ۳۸ - منع شکنجه
هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.

متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.

اصل ۳۹
هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی یا تبعید شده، به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است

اصل ۷۶
مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد

اصل ۸۶
نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‏اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‏اند تعقیب یا توقیف کرد

اصل ۸۸
در هر مورد که حداقل یک چهارم کل نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رییس جمهور و یا هر یک از نمایندگان از وزیر مسیول، درباره یکی از وظایف آنان سوال کنند، رییس جمهور یا وزیر موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و این جواب نباید در مورد رییس جمهور بیش از یک ماه و در مورد وزیر بیش از ده روز به تأخیر افتاد مگر با عذر موجه به تشخیص مجلس شورای اسلامی

اصل ۹۲
اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب می‏شوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضای هر گروه به قید قرعه تغییر می‌یابند و اعضای تازه‏ای به جای آنها انتخاب می‌شوند

اصل ۹۲
اعضای شورای نگهبان برای مدت شش سال انتخاب می‏شوند ولی در نخستین دوره پس از گذشتن سه سال، نیمی از اعضای هر گروه به قید قرعه تغییر می‌یابند و اعضای تازه‏ای به جای آنها انتخاب می‌شوند

اصل ۱۰۷ - خبرگان رهبری
...تعیین رهبر به عهده خبرگان منتخب مردم است... رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است

اصل ۱۱۱ - برکناری رهبر
هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود. یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود بر کنار خواهد شد. تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم است

اصل ۱۴۲
دارایی رهبر، رییس جمهور، معاونان رییس جمهور، وزیران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رییس قوه قضاییه رسیدگی می‌شود که بر خلاف حق، افزایش نیافته باشد
۲۹۹۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : یاد آوری چند نکته برای آقای کامیار بهرنگ
جناب آقای کامیار بهرنگ
شما در نوشتار خود یک جانبه و بدون نقد نظرات امروزی آقای میرحسین موسوی از ایشان حمایت می کنید و دیگران را محکوم می کنید که گویا دور از نظرات ایشان عده ای چسبیده اند به موضع ایشان در باره قتل های سال ۶۷ که به دستور امام راحل آقای موسوی انجام گرفته است. بنظر من این همان رویه ای است که بدرستی شما مطرح می کنید که چرا مواضع امروز ایشان در نظر گرفته نمی شود . من هم چون شما نوشتار دوستان و آشنایان و روزنامه نگاران و تحلیل گران سیاسی ایرانی را می خوانم. که می توان آنان را به سه دسته تقسیم کرد:

دسته اول افرادی هستند که مواضع نسبتا " درست آقای میر حسین موسوی را می بینند و چشمان خود را بر روی مواضع نادرست و مصالحه کارانه ایشان را نسبت به خلفای اسلامی می بندند و در باره ایشان مدیحه سرائی و سکوت می کنند.

دسته دوم افرادی هستند که چشمان خود را به مواضع درست آقای میرحسین موسوی می بندند و ایشان را به کلی خارج از جنبش دمکراتیک و اعتراضی مردم می گذارند.

دسته سوم افرادی هستند که با تجربه آموزی از دوران سی و یک ساله سیاه حکومت اسلامی تلاش می کنند که واقعیت هارا ببینند و آنجا که مواضع آقای میر حسین موسوی به نفع جنبش دمکراتیک است حمایت کنند و آنجا که مواضع ایشان همان مواضع حکام اسلامی است نقد کرده و راه درست را در پیش پای مبارزان دمکراسی و عدالت در جامعه قرار دهند. در این زمینه برخلاف نظر شما نوشتار و یاد داشت های بسیاری در نشریات الکترونی یافت می شود.

اما اشکالات نظرات آقای موسوی
۱- هنوز آقای سید روح اله خمینی که دیکتاتوری چون استالین و هیتلر بود را رهبر خویش می داند و از حاکمان مسلمان امروز می خواهد که به این دوران بر گردند و مثل ایشان عمل کنند. آقای بهرنگ نظر شما در باره این اعتقاد چیست؟

۲- هنوز آقای میر حسین موسوی تکیه بر انجام قانون اساسی حکومت اسلامی می کند که بند بند این قانون مغایر با حقوق بشر و موجب تمامی جنایاتی است که مسولین حکومت اسلامی در تمامی دوران حیاتش انجام داده اند. نظر شما در باره این پافشاری آقای میر حسین موسوی چیست ؟ آیا شما هم بر این اعتقاد هستید که مردم حول اجرای تمام کمال این قانون ضد مردمی گرد هم آیند و به مبارزه خود برای رهائی ادامه دهند. آیا به نظر شما مردم حول این قانون اساسی باید به مبارزات خود ادامه دهند؟

۳- آقای میر حسین موسوی تقریبا" در بیشتر سخنرانی هایش تاکید بر حفظ نظام دارد و یا برای حکومت اسلامی دیگری به شکل حکومت اسلامی دوران امام راحل اش تلاش می کند. نظر شما چیست؟ مردم باید برای حفظ نظام ( حکومت اسلامی یا حکومت الهی که در ۱۴۰۰ سال پیش برای جمع کردن قبایل عرب از جانب محمد و یارانش پیشنهاد شد ) چون آقای میر حسین موسوی تلاش کنند؟

۴- آقای میر حسین موسوی جنایات ، شکنجه، کشتار و نابسامانی های موجود و شاید گذشته را به عده ای نامعلوم، بزه کار و نابخرد و جریان حاکم نسبت می دهد و اساسا" حکومت اسلامی را از این جنایات مبرا می دارد و از مسولین حکومتی از جمله مسولین اطلاعاتی و امنیتی و قضائیه می خواد که به این تمرد ها رسیدگی کنند. به نظر شما این مواضع درست است؟

آقای کامیار بهرنگ
بخشی از نسل سال های پنجاه همین مواضع امروزین شما را که در رابطه با آقای میرحسین موسوی دارید نسبت به دیکتاتور مذهبی خمینی داشتند و افرادی که آینده حکومت خمینی را با توجه به شناخت از خمینی و عقایدش داشتند گوشزد می کردند که امام رها کننده ایران از استعمار و استبداد است و باید رهبری اش را پذیرفت و از ایشان اطاعت کرد؟!!! این سیاست نتیجه شوم اش را نشان داد و امروز مردم به این نسل اعتماد ندارند .

آنجا که آقایان اصلاح طلب مسلمان که تا دیروز از مسولین همین حکومت اسلامی بودند و امروز لبه شمشیر ذوالفقار علی بن طالب را بر گردن خویش لمس می کنند و در عین حال خواستار حکومت عدل علی هستند مواضعی می گیرند که در راستای خواست های دمکراتیک مردم است می بایستی مورد حمایت قرار گیرد ولی بسیار اشتباه خواهد بود که دنباله رو آقای میر حسین موسوی بود که مواضع اساسی اش سد راه پیشرفت مبارزه برای استقرار دمکراسی و رهائی مردم از حکومت استبداد دینی است ، بود.
افرادی که چشمان خود را آگاهانه و یا از روی عدم شناخت از مواضع ایشان برای ساختار دمکراتیک آینده می بندند باید بدانند نه تنها کمکی به جنبش اعتراضی و دمکراتیک مردم ایران نخواهد کرد که موجب فریب و تحمیق خواهد شد.
نکته دیگر که شما بر آن انگشت می گذارید در باره قتل های سال ۶۷ است. به نظر اینجانب این پافشاری بسیار درست است و هنوز برای عده ای و یا شاید شما هم عمق این جنایت از سوی حکومت اسلامی و یا خمینی و شاگردان با وفایش روشن نشده باشد. روشنگری در این باره و موضع گیری در باره این قتل ها می تواند نشانه صداقت آدم ها نسبت به اعدام ، شکنجه و حقوق بشر باشد. آقای میر حسین موسوی اطلاعات بسیاری از جنایات حکومت اسلامی که شاید برخا" به نظر ایشان جنایت در باره مردم نباشد دارد که تا به امروز زبان در باره آنها نگشوده است. آقای میر حسین موسوی و همفکرانش باید توضیح دهند که چرا سکوت می کنند؟ سکوت آنها یا از ترس حاکمان اسلامی است ! یا مصلحت جنبش اعتراضی می دانند و یا آنها در آن مقطع با خمینی جلاد و مستبد همفکر بوده اند؟

به هرحال جناب آقای بهرنگ من در همه جا که آقای موسوی در کنار مردم باشد احساس می کنم در کنار هم هستیم و از یکدیگر حمایت می کنیم ولی آنجا که ایشان از خمینی، حکومت اسلامی و نظام دفاع می کند و در پی استقرار حکومت اسلامی / رحمانی و یا حکومت عدل علی هستند احساس می کنم، تجربه نشان می دهد و عقلم گواهی می دهد که در صف دشمنان مردم است و دست دردست آقای خامنه ای و احمدی نژاذ دارد و نمی توانم سکوت کنم و بگویم و یا توجیه کنم که مصلحت جنبش است. این یک واقعیت است که برخی ها امروز این پدیده را می بینند و برخی ها فردا و یا پس فردا خواهند دید.

دکتر پ. پیمان
۲۹٨۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣٨۹