نوزدهمین سالگرد قتل دکتر شاپور بختیار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ مرداد ۱٣٨۹ -
۴ اوت ۲۰۱۰
"من معتقدم که یک اصل در تمام ممالک مترقی جهان است که نامش حاکمیت ملی است . اگر ملت حا کم است و اگر حاکمیت متعلق به ملت است ، پس خود ملت باید تعیین کننده سرنوشت خویش باشد و بگوید چگونه نظامی را پذیرا میشود . من از زمان دکتر مصدق تا کنون هرگز نظرم را در این خصوص تغییر ندادم . آنچه برای مردم ایران مهم است این است که کدام حکومت، عدالت و آزادی را اجرا میکند . کدام نظام ضامن پیشرفت و خوشبختی ملت است . حرف اصلی من این است که اصولا معتقد به داخل کردن مذهب در امور مملکتی نیستم چه اسلام راسیتن و چه اسلام دروغین آقای خمینی ... من اول انسانم ،سپس ایرانی ام و در یک خانواده مسلمان زاده شده ام . مسلمانم و مسلمان خواهم ماند . اما اول برای من انسان بودن و شرف انسانی مطرح است."
شاپور بختیار
شاپور بختیار، همکار دکتر مصدق و پیروِ سرسخت راه او، که در صدر اصول آن پاسداری از قانون، بویژه قانون اساسی، خونبهای جانبازان و میراث پیشروان نهضت مشروطه قرارداشت، روز ششم اوت هزار و سیصد و هفتاد در پاریس به دست مزدوران نظام جنایت و تباهی جمهوری اسلامی به قتل رسید، زیرا او به اقتدا از رهبر و آموزگار بزرگ خود و و بنا به اعتقادات راسخ خویش به اهمیت قانون، و با آگاهی از خطرات عظیم ناشی از هتک آن، حاضر شده بود که مطابق قانون اساسی مشروطه و سنن و رسوم ناشی از آن تنها وتنها به استناد راًی تمایل مجلس مسئولیت تشکیل دولت را بپذیرد. او که صدور حکم نخست وزیری از جانب شاه پیش از راًی مجلس را نپذیرفته بود، چنین راًیی را، ولو از جانب مجلسی که مانند بسیاری از مجالس بعد از مشروطه تحت نفوذ دیکتاتوری تشکیل شده بود، بر صدور حکم نخست وزیری از سوی یک مرجع مذهبی که هیچگونه اختیار و مشروعیت قانونی برای چنین کاری نداشت مرجح می دانست زیرا، تالی فاسد آن یعنی تعیین نخست وزیری از سوی هر مرجع و مقام دیگری را به معنای آغاز هرج و مرج کاملی می دانست که، به حکم صدها تجربه ی تاریخی، با شکستن حفاظ قانون اساسی در هر کشوری جای روابط قانونی در جامعه را می گیرد.
دلیل دیگر سماجت سران جمهوری اسلامی در از میان بردن او این بود که شاپور بختیار همچنان استوار بر سرِ اصول و اعتقادات خود عدم مشروعیت «نظام» بی انتظام جمهوری اسلامی را با صدای بلندی به گوش مردم ایران و جهان می رسانید و در راه بیداری و بسیج نیروهای زنده و سالم جامعه به منظور برچیدگی دیکتاتوری گروه چپاولگر و تبهکار حاکم از همه چیز خود گذشته بود.
آری، مهمترین خدمت دکتر بختیار به مردم ایران بدون شک تاًکید قاطع بر ضرورت احترام به قانون، دفاع مصممانه او از آزادی و دموکراسی و مقاومت او در برابر دیکتاتوری روحانی نمایان اقتدارگرا بود. بختیار خطر دیکتاتوری به بهانه ی مذهب برای آزادی و دموکراسی در ایران و ضرورت مبارزه با آن را شناخت، مصممانه و با تمام وجود برای جلوگیری از استقرار حکومتی تحت عنوان دین، تلاش کرد، اثرات مخرب آن را برای آزادی و دموکراسی بارها به مردم ایران گوشزد نمود و بدین ترتیب آزادی، دموکراسی و جدائی دین از حکومت را به عنوان اساسی ترین خواست مبارزات مردم طرح نمود؛ خواست هائی که همچنان هدف مبارزات مردم ایران است.
بختیار برای جلوگیری از برقراری دیکتاتوری دینی در سخت ترین شرائط تاریخ ایران مقام نخست وزیری را پذیرفت. او که مبارزه برای آزادی و دموکراسی را در مکتب مصدق آموخته بود، مبارزه برای این اهداف را اساس سیاست های دولت ملی خود قرار داد او، هم در سی و هفت روز حکومتش و هم پس از آن، تا آخرین لحظات زندگی برای تحقق این اهداف تلاش کرد و در این راه جان خود را نیز گذاشت.
امروز هم مردم ایران برای گذار از استبداد دینی به دموکراسی و رسیدن به حکومتی متکی بر آراء و اراده مردم، کم و بیش با همان مشکلاتی رو برو هستند که در سال ٥۷ به مقیاس کوچکتری در مقابل داشتند. مانند آن زمان، آنچه بنام دولت اداره مملکت را در دست دارد، قادر نیست احتیاجات جامعه را پاسخ گوید. کشور بعلت فقدان آزادیها، فاقد تشکیلات و نهادهای مدنی نیرومند برای هدایت جامعه در مرحله گذار است؛ مطبوعات غالبا به ابزار چاپلوسی برای حاکمان بدل گشته اند و از همه مهمتر، ساختِ جمهوری اسلامی سبب پیدایش ارگانهای موازی در امور اداری، نظامی و فرهنگی گردیده است. در این شرائط، حتی اگر امکان گذار مسالمت آمیزی هم پیدا شود، کنترل مراکز قدرت نظامی مانند بسیج و سپاه کار ساده ای نخواهد بود. تجربه مبارزات بختیار و دولت او بدون شک چراغ راهی برای آینده است.
سران جمهوری اسلامی از همان ابتدای در دست گرفتن امور، قتل دکتر بختیار را در دستور کار خود قرار دادند. دیدیم که برای رهایی قاتل بختیار، از هیچ اقدامی، حتی گرو گان گیری، فروگذار نکردند و اخیرا پس از مراجعت قاتل او به ایران بدون هیچگونه پرده پوشی، از وی استقبالی مجلل و رسمی بعمل آمد.
دکتر شاپور بختیار انقلاب و جمهوری اسلامی را یک «پرانتز سیاه در تاریخ ایران» که باید بسته شود، می دانست. مردم ایران خواهان لغو قانون اساسی جمهوری اسلامی و جانشین شدن آن با قانونی که در آن حاکمیت، حق مسلم ملت شناخته شده و دین از حکومت جدا باشد هستند. مردم ما شیوه مبارزه مسالمت آمیز را که همواره راه نهضت ملی در مبارزه بوده است برای طرح مسائل خود انتخاب نموده اند و برای رسیدن به این خواست ها از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهند کرد. هیچ حکومتی بدون برخورداری از پشتیبانی مردم پایدار نمانده است و رژیم خودکامه جمهوری اسلامی نیز سرانجام ناچار خواهد شد به خواست اکثریت مردم ایران گردن نهد.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
سیزدهم مرداد ۱٣٨۹ برابر با ۴ اوت ۲۰۱۰
|