جوانان ایرانی و آینده نامعلوم
به بهانه ۱۲ آگوست روز جهانی جوانان


فواد حقیقی


• در کشوری که بر طبق گزارش سایت فارین پالیسی در فهرست کشورهای ورشکسته رتبه ی سی و دوم را از لحاظ آسیب پذیری داراست، و در کشوری که به گزارش مرکز آمار ایران ۷/۲۴% جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله اش بیکارند. نزدیک به دو میلیون نفر، که بیشتر آنها جوانند، به اعتیاد روی آورده اند، چه امیدی باید به زیستن داشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ مرداد ۱٣٨۹ -  ۱۰ اوت ۲۰۱۰


روز ۱۲ ماه آگوست روز جهانی جوانان است.این روز در سال ۱۹۹۹ توسط سازمان ملل متحد بعنوان روز جهانی جوانان نامگذاری شد. روزی که امثال روزهای دیگر جهانی، حکومت ایران بدیلی برای آن پیدا نموده تا مثل همیشه تافته ی جدا بافته باشد. جمهوری اسلامی روز میلاد حضرت علی اکبر را جایگزین روز جهانی جوانان کرده، تا جوانان ایرانی از هیچ لحاظی احساس همسویی و اینکه دارای وجهه ای مشترک با همسن و سالان خود در سطح جهانی هستند، نکنند. مبادا این احساس باعث به بیراهه رفتن جوانان ایرانی ـ از نگاه سردمداران جمهوری اسلامی ـ شود و از مبانی اسلامی و ایدئولوژی متعلق به ولایت مطلقه ی فقیه پا را فراتر بگذارند.
ایران از لحاظ بافت جمعیتی بعنوان یکی از کشورهای جوان دنیا محسوب میشود، اما حکومت این کشور نتوانسته از این نیروی عظیم انسانی در راستای پیشبرد و پیشرفت کشور بهره گیرد، در واقع خود حکومت به سدی در برابر ترقی و پیشرفت جوانان تبدیل شده است. جوانان ایرانی از بیشتر امکانات رفاهی، شغلی، تحصیلی و... بی بهره اند و حتی کمترین آزادیهای اجتماعی و سیاسی هم برای آنها روا پنداشته نمیشود. بعد از برسر کار آمدن حکومت محمود احمدی نژاد عرصه بر این قشر پرانرژی تنگتر شده و ماموران لباس شخصی و نیروهای بسیجی از هر نوع یورش بر جوانان ایرانی هیچ ابایی نداشته و ندارند. طرح عفاف و حجاب بهانه ی کافی را به این دست نیروها برای سرکوب جوانان ایرانی داده است. این طرح سبب گشته تا جوانان ایرانی نتوانند حتی آنچه را که دوست دارند بپوشند و به گونه ای که دلخواه ماموران و زمامداران ایرانی است رفتار نمایند، نتوانند موسیقی دلخواه خود را بنوازند و گوش کنند، در مکانهای عمومی با جنس مخالف خود ظاهر شوند. امری که در به وجود آمدن فرهنگ زیرزمینی تاثیری بسزا داشته است. فرهنگی که شاید همیشه دارای آثار مثبتی نیست. اما آنچه که عیان است، فرهنگی اعتراضی است.
امروزه جوانان ایران دارای مشکلات متعددی هستند، که حداکثر آنها از عدم برنامه ریزی و سیاستهای غلط حکومت ایران نشات گرفته اند. بیکاری، نبود امکانات رفاهی، ورزشی، تفریحی، سرگرمی، برنامه های آموزشی که با شرایط روز دنیا همخوانی داشته باشد، گسترش ایدز، اعتیاد، انواع بیماریهای روحی و درونی، ستاره دار شدن در دانشگاهها و... از مشکلات و کاستیهای هستند که این قشر جامعه ی ایران با آن دست به گریبان است.
حکومت ایران به جای حل مشکلات جوانان سعی خود را بر مسکوت نگه داشتن آنها متمرکز نموده است. بعد از نتایج انتخابات سوال برانگیز ریاست جمهوری پارسال این روند تشدید و حتی وارد مرحله ای تازه شد. بی دلیل نیست که بسیاری از جوانان این مرز و بوم بار سفر را بسته اند و راهی کشورهای دیگر و ناکجاآبادها گشته اند.
در کشوری که بر طبق گزارش سایت فارین پالیسی در فهرست کشورهای ورشکسته رتبه ی سی و دوم را از لحاظ آسیب پذیری داراست، و در کشوری که به گزارش مرکز آمار ایران ۷/۲۴% جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله اش بیکارند. نزدیک به دو میلیون نفر، که بیشتر آنها جوانند، به اعتیاد روی آورده اند، چه امیدی باید به زیستن داشت.
با این اوصاف در روز جهانی جوانان، جوانان ایرانی چه انگیزه ای برای ارج نهادن به این روز بایستی داشته باشند. آنهم تحت حاکمیت دولتی که تنها دست به سینه بودن حق زندگی کردن است.