خانم رهنورد و مدینهٔ فاضلهٔ زنان!
ناهید مکری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۱ مرداد ۱٣٨۹ -
۱۲ اوت ۲۰۱۰
از چندین سال پیش شاهد حرکتی چشمگیرتر از اصلاح طلبان در فضای سیاسی حاکم بر کشور بودیم، تلاشی دیگر برای بقا و ماندگاری نظام اسلامی و تلاش جدید بر تلفیق دموکراسی و دین سالاری! در این روند با ابداع موجی از واژگان جدید همچون، مردم سالاری دینی، گفتمان فرهنگها، جایگاه رفیع زن در نگرش اسلامی و....مواجه گردیدیم.
امیدواری زنان از هر قشر و طیف به این حرکت، منجر به انتخاب خاتمی گردید، کسی که برای اولین بار ادعا کرد زنان باید سمت های مدیریتی و مدیریت کلان کشور را عهده دار گردند، هر چند این بحث بیشتر در مورد زنانی است که در عین وابستگی فکری و ایدولوژی به نظام یا واضح تر بگویم اسلام، خود را رادیکالترین طیف از زنان فعال و مدافع حقوق زنان در کشور میانگاشتند و میانگارند.
با سرکوب و قلع و قمع مخالفین به شیوههای مختلف در دورهٔ خاتمی، فضای دلسرد کنندهای بر کشور و خصوصا بر زنان حاکم گردید، این دلسردی عاملی گردید تا اصلاح طلبان مهلکترین ضربه را در انتخابات مجلس با سپردن کرسیهای حداکثری مجلس به جناح تندرو، تجربه کنند.
بخشی از زنان با قطع امید از اصلاح طلبان سعی در یافتن راهکارهای جدید نمودند،تصمیم به دمکراتیزه کردن جامعه از پایین به بالا حرکتی نوین از کمپین یک میلیون امضا بود،ایجاد ان جی او ها و حتی کارهای فردی اطلاع رسانی در مورد قوانین زن ستیز بخشی از این راهکارها بود تا زنان به خواستهها و مطالبات حداقل خود دست یابند.
با رویگرداندن زنان از طیف اصلاح طلب، به عنوان اصلیترین اقشاری که بیشترین مظالم قانونی و اسلامی را متحمل بودند، کار به ریاست جمهوری احمدی نژاد رسید، دور اول ریاست جمهوری احمدی نژاد، عرصهٔ سیاسی و اجتماعی کشور برای هر دو سوی این ماجرا، یعنی اصلاح طلبان و مردم تنگ تر گردید. ایجاد فضای شدیدا میلتاریزه بر کشور، فشار مضاعف در مورد مسالهٔ حجاب و عفاف بر زنان، گسترش و تبلیغ صیغه و سواستفاده جنسی اسلامی از زنان....، زنان را وادار به برگشت به فضای سیاسی کشور و استفاده از تنها فرصت ظاهراً موجود ،یعنی شرکت در انتخابات نمود. در این بین اصلاح طلبان نیز با وقوف هر چه بیشتر به حضور زنان و تاثیرات شگرف آنان در چنین مواردی، با تمام قوا سعی در جذب و مشارکت زنان نمودند، حضور همسران کاندیدهای ریاست جمهوری امری غیرمتعارف در نظام اسلامی بود که طبعا گامی اساسی در این راستا بود، در این بین نقش خانم زهرا رهنورد بر جسته تر و و غیرقابل انکار بوده است. بانویی که با تضادهای فاحش در سخنان و نوشتههایش به ما ثابت میکند که در کوره راه انتخاب بر سر دو راهی عمیقی است دوراهی حقوق زنان، دموکراسی، مردم سالاری...و اسلام! بانویی که در ظاهر همچون بانوی اول آمریکا سعی در همراهی همسرش دارد.
شاید از زنانی با دید و بینش اسلامی توقعی نباشد،اما کسانی به مانند خانم رنورد که سعی در یافتن جایگاه رهبری جنبش مردمی با حداقل در صدد یافتن راهی برای رهبری جنبش زنان را دارند توقع و انتظار دیگری میرفت. سخنان خانم رهنورد و موضع گیری ایشان در قبال زندان کهریزک برخورد با مخالفین جنبش زنان، دیدار با خانواده جان باختگان انتخابات ریاست جمهوری و حتی اعلام موضع در مورد اعدام شیرین علم هولی و چهار تن از فعالین مدنی و سیاسی کرد در خور توجه بوده. شکستن پوستههای سخت یا ما یا هیچکس، کار آسانی نیست.
خانم رهنورد به ظاهر نشان داد که سعی در دیدن دیگران دارد، تلاش میکند که جامعه را و مردمانش نه به دید یک مشت موجودات مقلّد و دنباله رو که به دید انسان بنگرد. انسانی که میاندیشد، میبیند. میخواهد و انتخاب میکند، ولی مگر میشود مسلمان بود و به امّت واحد اسلامی معتقد بود و منتظر مدینهٔ فاضلهٔ مهدی، و در راه آزادی انسانها از قیود و آزادی زنان سخن گفت و گام برداشت!
مقایسه خانم رهنورد از مطالبات زنان و احقاق حقوقشان در عصر مهدویت، پتکی بود بر پیکر نحیف زنان در داخل کشور.
جای تعجب اینجاست که ایشان مدینهٔ فاضله زنان را همچون عصر مهدویت مینامد عصری که زنان در خانههایشان به مقام اجتهاد رسیده اند، اما یک بار از خود نمیپرسد اگر بنا باشد این فرضیهٔ تخیلی به عینیت در آید و مهدی نامی ظهور کند، دنیا را سراسر به خاک و خون کشد تا با نابودی دو سوم از مردم گیتی ناپاکان را در خونشان بغلتاند و پرچم اسلامی خود را در سراسر جهان به اهتزاز درآورد، آیا این نگرش از دید ایشان یک تفکر جهان خوارانه به بدترین شیوهها نیست؟ حال اگر این جنگ خونین با حذف مخالفین اسلام به پیروزی رسید و عدالت مهدی در زمین بر قرار گردید، به گفته مجتهدین علوم اسلامی عدالت مستقر میگردد و گرگ و گوسفند با هم آب میخورند، حال اگر دنیا را سراسر عدالت پر کرده باشد و حق و باطلی نباشد که در مورد آن قضاوت کنی پس اجتهاد آن هم در خانه برای چه؟!
خانم رهنورد گرامی، اگر بر این درد کهنه مرهمی نمیگذاری آن را با اندیشههای وهم آلود اسلامی آلوده تر نکن، اسلام چنگال خونینش چنان در رگ و پی زنان ما فرورفته که نیازی به افاضات شما برای فشار بیشتر آن بر پیکر زنان این مرز و بوم نیست، حقوق اسلامی تا به امروز چه گلی بر سر زنان زده تا به انتظار مدینهٔ فاضلهٔ شما در عصر مهدویت بنشینند؟ در کوره راه انتخاب خود زنان را قربانی نکنید، توصیه میکنم ابتدا تکلیف خود را با افکارتان روشن کنید سپس داعیهٔ سردمداری جنبش زنان ایران را در سر بپرورانید.
|