اصلاح طلبان؛ اجرای بی تنازل قانون اساسی - محمود خادمی

نظرات دیگران
  
    از : علی تبریزی

عنوان : اصلاح طلبان؛ اجرای بی تنازل قانون اساسی
سلام بخوانندگان گرامی و مسولین سایت

در این که نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران ، موجودی ناقص الخلقه است است ، تردیدی نیست. در این که اگر تمام اصول این قانون نعل بالنعل اجرا شود ، روابط دموکراتیک در کشور مستقر نمی گردد ،تردیدی نیست. در این که در این قانون اصلی بنام « اصل ۱۱۰ » وجود دارد که اختیارات زیادی را در دستان بی مسولیت ولی فقیه قرار می دهد، باز هم تردیدی نیست.

مسأله اما این جا است که :
۱ - مسألهء قانون اساسی با آنچه که با تفسیر های خاص از قانون اساسی مطرح می کنند ، دو مسألهء جداگانه است.

۲ -تمامی اصول همین قانون اساسی ناقص الخلقه ، بطور کامل اجرا نمی شود بلکه حاکمیت در مواقعی که قصد استفادهء ابزاری از قانون را دارد ، از این قانون بصورت گزینشی و در جهت منافع خاص ،استفاده می نماید و بس.

بنابراین ، هرگاه که جنبش سبز و یا آن دسته از فعالان سیاسی که مبارزات سیاسی خود را در چهار چوب این قانون اساسی سامان می دهند بدین معنا است که :

۱ -بمردم بگویند که حاکمیتی که مدعی است مشروعیت خود را از همین قانون اساسی کسب می کند ، نمی تواند اصول دیگر آن را که به حقوق ملت مربوط می شود نادیده بگیرد.

۲ - بمردم بگویند که اصول قانون اساسی را نمی توان بصورتی تفسیر کرد که اصول دیگر این مجموعه را نقض نماید. مثلا" هنگامی که این قانون اساسی انتخابات مجلس شورا،خبزگان و ریاست جمهوری را مستقیم و یک درجه ای تعیین کرده است نمی تواند از نظارت شورای نگهبان براجرای صحیح انتخابات ، نظارت استصوابی را استخراج کرد که انتخابات را به انتخابات دو درجه ای و در چهارچوب تمایلات و تشخیص اعضای شورای نگهبان تنزلش داد. و یا اینکه اصل ۱۱۰ همین قانون ، اختیارات ولی فقیه را به شماره در آورده است و لذا نمی توان این تعداد از اختیارات را ، کف اختیارات ولی فقیه نشان داد که می تواند براین شماره ها تا الی ماشاء الله اضافه نمود. و یا بر اساس اصول این قانون ، وظیفهء مجلس خبرگان تعیین رهبر و نظارت بر اعمال و گفتار اوست و نمی توان از مردم وکالت گرفت برای انتخاب رهبر ولی از کشف رهبر و بیعت با او سخن راند.

۳ - مبارزه حول حقوق معین که سیاه بر روی سفید مشخص شده است ،علاوه از آنکه خواسته های جنبش کنونی را بر خلاف دوران انقلاب ۱۳۵۷ از کلی گوئی خارج مینماید ، حاکمیت را موظف می سازد که به پیروان خود دائما" توضیح دهد که چرا از تعهد اجرای به حقوقی که دست آورد مبارزات انقلابی مردم ایران ، علیه حکومت مستبد و وابسته رژیم شاه می باشد سرپیچی می نماید.

سازماندهی نیروهائی که در این مصاف از بدنه حاکمیت ریزش می نماید به کفایت و یا عدم کفایت ، به درک درست و یا عدم درک صحیح اپوزیسیون از شرائط و حساسیت موقعیت ،بستگی تام و تمام دارد.

با توجه به مطالب فوق ، نا کار آمد نشان دادن این شیوهء مبارزه در برابر جایگزینی محو کامل این نظام در شرائط کنونی که هیچ نوع امکانات آن در چشم انداز قرار نداشته ضمن آنکه هیچگونه آلترناتیو قدرتمند ، مردمی که توانسته باشد ارتباط خود را با توده های مردم و با هدف های مشخص در جامعهء ملی ایران خود را بنمایش گذاشته باشد وجود ندارد فقط می تواند به بقاء حکومت با همین شیوهء حکومت داری کمک نماید.
٣۰۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣٨۹       

    از : یک خواننده

عنوان : چرا ترکیب‌های معرّب و نامأنوس؟
گویا مبهم‌نویسی و استفاده از ترکیب‌های ذمخت در ادبیات سیاسی، کم‌کم جایش را دارد به کلمات و ترکیبهای معرّب در نوشته‌ها می‌دهد. تنازل؟ بی‌تنارل؟! عزیز من، با این جور نوشتن چه می‌خواهی بگویی؟ مگر زبان فارسی معادل«تنازل؟!» و ترکیب بی‌قواره«بی‌تنازل» ندارد؟ هیچ می‌دانی، خمینی بود که اینطور گفتن و نوشتن را بدعت گذاشت؟ از ساده نویسی هیچ نویسنده‌ای ضرر نمی‌کند.
اگر ساده بنویسی، نکات مثبت نوشته‌ات را به هدر نمی‌هی و خواننده ای مثل من، آنرا می‌خواند و رویش فکر می‌کند.
٣۰۰۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨۹       

    از : بی غرض

عنوان : اصلاح طلبی طی ۲۰ ساله گذشته به یک جنبش عمومی بدل گشته، شما که سی سال شعارهای آنچنانی می دهید چطور؟
اصلاح طلبی طی ۲۰ ساله گذشته با همین راهکاری اجرای کامل قانون اساسی، به یک جنبش عمومی بدل گشته، شما که سی سال شعارهای آنچنانی می دهید و تنها به قاضی می روید و راضی باز می گردید چطور؟
٣۰۰۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱٣٨۹