تحریمهای اقتصادی، تاثیرات مخرب بر اقتصاد و زندگی مردم دارند
بیانیه هیئت سیاسی ـ اچرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
•
فدائیان اکثریت از جمهوری اسلامی خواسته اند به مذاکره و گفتگو برای حل بحران هسته ای ایران تن بدهد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۷ مرداد ۱٣٨۹ -
۱٨ اوت ۲۰۱۰
بیانیه هیئت سیاسی ـ اچرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
تحریمهای اقتصادی، تاثیرات مخرب بر اقتصاد و زندگی مردم دارند
راه پایان دادن به تحریم های فلج کننده بین المللی
آغاز مذاکره، توقف و یا مشروط و محدود کردن پروسه غنی سازی اورانیوم است!
حلقه تحریمهای اقتصادی و سیاسی بینالمللی علیه جمهوری اسلامی تنگ و تنگتر میشود و شمار کشورها و شرکتهائی که به این تحریمها میپیوندند، بیشتر و بیشتر میگردد.
جدیدترین آن، تصمیم اتحادیه اروپا است. سفیران ۲۷ کشور اتحادیه اروپا در نشست خود در بروکسل در ماه گذشته، تحریمهای دامنهداری را علیه ایران تصویب کردند. برپایه این مصوبه، تحریمها بر حوزههای تجارت، امور بانکی و بیمهای، حمل و نقل بویژه دریایی و هوایی و همچنین بخشهای مهم صنعت نفت و گاز ایران متمرکز شده و از سرمایهگذاریهای جدید، همکاریهای فنی و انتقال فناوری، قطعات و خدمات به حوزههای نفت و گاز ایران به ویژه بخش پالایشگاهی و مایع سازی گاز طبیعی ایران خودداری خواهد شد. این تحریمها دامنهدارترین تحریمی است که تا کنون توسط اتحادیه اروپا علیه یک کشور اعمال میشود. تحریمهای اتحادیه اروپا اقدامی فراتر از قطعنامههای شورای امنیت است.
سنای آمریکا نیز مدتی قبل با اجماع کامل، لایحه تحریم شرکتهائی را که با صنایع انرژی ایران یا شرکتهای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری دارند، تصویب کرد. بر اساس یکی از بندهای این لایحه، هر شرکتی که ۲۰۰ هزار دلار یا بیشتر فرآوردههای نفتی تصفیه شده به ایران بفروشد و یا در طول یک سال و به تدریج بیش از یک میلیون دلار فرآورده نفتی به ایران بفروشد، مشمول تحریمهای آمریکا خواهد بود. تحریمهای تازه آمریکا علیه جمهوری اسلامی بسیار گسترده است و شرکت های خارجی طرف قرارداد با ایران را در برزخ انتخاب معامله با ایران و یا با آمریکا قرار میدهد.
تعدادی از دولتها نیز بعد از صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت به تحریمهای یکجانبه روی آوردهاند. شرکت های نفتی بزرگ نظیر شل، توتال و هالیبرتون و استات اویل که از شرکای مهم ایران در توسعه میادین نفت و گاز محسوب می شدند، تحت فشار تحریم های بین المللی از ادامه همکاری با ایران منصرف شده و از طرح توسعه میدان عظیم گازی پارس جنوبی کنار کشیده اند.
روند تحریم فروش بنزین به ایران نیز شتاب گرفته است. شرکت نفتی توتال فرانسه اعلام کرده است که از این پس صادرات بنزین به ایران را متوقف خواهد کرد. سخنگوی شرکت نفتی رویال داچ شل گفته است که ما هم اکنون به ایران بنزین نمیفروشیم. سه شرکت بزرگ ویتول، گلینکور و ترافیگورا که در مجموع نصف بنزین وارداتی ایران را تامین میکردند، به علت افزایش ریسک سیاسی، از فروش بنزین به ایران خودداری کردهاند. "لوک اویل"، دومین شرکت بزرگ نفتی در روسیه، تصمیم گرفته است که فروش بنزین به ایران را متوقف کند. این شرکت در اوایل فروردینماه سال جاری اعلام کرد که به دلیل خطر تحریمهای آمریکا علیه ایران و شرکتهای سرمایهگذار در این کشور، از بهرهبرداری و توسعه یک طرح نفتی (پروژه "اناران") خارج شده است. ترکیه هم از میزان فروش بنزین به ایران کاسته است.
شرکتهای خصوصی در بخشهای بیمه، مشاوره، انرژی و مالی هم از همکاری با ایران پرهیز میکنند. به گفته معاون وزارت خزانه داری آمریکا: "تقریبا همه موسسات بزرگ مالی یا روابط خود با ایران را کاملا قطع کرده یا آن را به شدت کاهش دادهاند". دو شرکت بزرگ بیمه آلمان اعلام کردند که قراردادهای مربوط به بیمه انتقال سوخت به ایران را پایان خواهند داد. شرکت لویدز لندن که بزرگترین شرکت بیمه تجاری است اعلام کرده است که قراردادهای بیمه مربوط به ایران را متوقف خواهد کرد. شرکت آلمانی زیمنس نیز که در انتقال تکنولوژی لازم برای کنترل و شنود ارتباطات نقش مهمی داشته، اکنون هر گونه معامله ای را با ایران قطع کرده است.
پیآمدهای تحریمهای بینالمللی
تحریمهای بینالمللی پیآمدهای گستردهای بر اقتصاد کشور و زندگی مردم دارد:
ـ تحریمهای بینالمللی موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی و بالا رفتن هزینه تولید در داخل کشور شده است. رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران میگوید: "بر اساس بررسیهای کارشناسانهای که تا پایان سال گذشته انجام شده بود چیزی حدود ۳۵ درصد از قیمت تمام شده کالاهائی که در ایران به مصرف میرسید ناشی از تحریم بود. در شرایطی که مثلا در بودجه امسال حدود ۹۵ میلیارد دلار برای واردات پیش بینی شده و این به این معنی است که به دلیل تحریمها ما کالاهای وارداتی خود را چیزی حدود ۳۰ میلیارد دلار گرانتر میخریم. به این ترتیب تحریم اثر دارد و در قیمت تمام شده کالاها و خدمات در داخل موثر است."
ـ تحریمها بر صادرات کشور هم تاثیرات جدی گذاشته است. در صادرات کالا، گشایش اعتبارات اسنادی یا السی (L/C) به مقصد ایران، عملا برای خریداران خارجی ممکن نیست و طرفهایی که میخواهند از ایران کالا بخرند یا باید نقدا خرید کنند و یا السی در کشورهای دیگر بدهند که این امر هزینهزا است.
ـ نرخ بیمه کالا به مقصد ایران بسیار بالا رفته و عملا ریسک بیمهای ایران جزء ریسکهای جنگی محسوب میشود. این امر هزینههای خاص خود را دارد که موجب افزایش قیمت حمل و نقل کالا به ایران گردیده است.
ـ هزینه دموراژ یا خسارت معطلی کشتیهائی که در این منطقه منتظر بازرسی کشتیهای خارجی یا منتظر تخلیه میشوند، افزایش یافته که آنهم منجر به افزایش قیمت کالاهای وارداتی شده است.
ـ راه نقل و انتقال پول برای ایرانیان از ایران و یا به مقصد ایران و برای شخصیت حقیقی و حقوقی ایرانی بسته شده و یا با هزینههای بالائی صورت میگیرد.
ـ ترک بسیاری از شرکتهای بزرگ و کشورها از پروژهها و طرحهای بزرگ نفت و گاز ایران، به صنعت نفت و گاز آسیب جدی وارد آورده است. وضعیت اسفباری که امروزه در عسلویه شاهد آن هستیم ناشی از ترک کشورها، شرکتها و پیمانکاران بزرگ است. سپاه پاسداران کوشیده است که این خلا را پر کند. اما سپاه فاقد دانش، تجربه و تکنولوژی کشف، استخراج و بهرهبرداری نفت و گاز بالاخص در دریا است.
ـ صنعت نفت ایران با عمر صد ساله خود تجارب و دانش فراوانی کسب کرده و به نیروی انسانی مجرب و متخصص دست یافته است که تا اندازهای توانایی تولید و به کارگیری تجهیزات و تکنولوژیهای مورد نیاز جهت حفر، توسعه و تولید نفت را کسب نموده است. اما ایران فاقد تکنولوژی، دانش فنی و نیروی انسانی مجرب در بخش گاز و علی الخصوص توسعه میادین گازی در دریا و پارس جنوبی است. در بسیاری از بخشها نظیر حفاری در دریا و تجهیزات دریایی، ایران هنوز به خود کفایی نرسیده است.
ـ تحریمها موجب شده است که خرید نفت خام از ایران از جانب تعدادی از کشورها که مشتریهای مهم نفت ایران هستند، کاهش پیدا کند. چینیها مدتها است خرید نفت از ایران را کاهش داده و به سمت عربستان و آنگولا رفتهاند. آمارها نشان از کاهش ۴۰ درصدی صادرات نفت ایران به چین را دارد. ایران در جایگاه سومین صادرکننده نفت خام به چین بود و اکنون در رتبه هشتم قرار دارد. میزان واردات نفت ژاپن از ایران به کمترین حد خود در ۱۷ سال گذشته رسیده است. هندیها بیسر و صدا پای خود را از پروژه بزرگ خط لوله انتقال گاز منطقه عسلویه به شبهقاره از طریق پاکستان کنار کشیدند. ریلاینس، کمپانی بزرگ هندی قراردادهای خود با ایران را تمدید نکرده است.
ـ خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، از کاهش چشمگیر تولید نفت در ایران خبر داده است. تولید نفت
ایران که در زمان مشابه در سال ۲۰۰۵ به ۴ میلیون و ۱۰۶ هزار بشکه در روز میرسید، در پاییز سال ۲۰۰۹ به ۳ میلیون ۵۴۹ هزار بشکه در روز کاهش یافته است. همچنین صادرات نفت ایران از ۲ میلیون ۶۹۱ هزار بشکه، به ۱ میلیون و ۹۸۴ هزار بشکه در روز کاهش یافته است.
ـ چاههائی که از آن نفت استخراج میشود پس از مدتی باید به آن گاز تزریق شود که بتواند فشار به اعماق زمین بیاورد و نفت از بخش دیگر بالا بیاید. این عمل نیاز به تکنولوژی ویژه دارد و سالهاست ایران آن را انجام نداده است. ایران از دستیابی به این تکنولوژی به خاطر تحریم ها محروم گردیده است.
ـ تحریمها در حوزههای غیرنفت و گاز از جمله در کالاهای با "مصارف دوگانه" بسیار اثرگذار بودهاند. هر نوع کالا اعم از مواد اولیه، نیمهساخته، مواد شیمیایی یا ماشینآلات که مصرف دوگانه دارند یعنی هم میتوان آن را برای مصارف نظامی و هم مصارف غیرنظامی استفاده کرد، صدور آن به ایران تحریم است. این مساله باعث شده که ظرف چند سال گذشته صدها قلم واردات کالا یا مواد خام که مورد نیاز صنایع داروئی، غذائی و کشاورزی و دیگر صنایع کشور است مورد تحریم قرار گیرند و واحدهای تولیدی اعم از بخش دولتی یا خصوصی که به این دست مواد یا ماشینآلات نیاز دارند، مجبورند آنها را به صورت قاچاق یا از طریق دوبی وارد کشور کنند.
ـ تحریمهای جدید به فعالیتهای اقتصادی ایران در دوبی ضربه میزند. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس پس از تصویب مجازاتهای بینالمللی اخیر، محدودیتهای بیشتری بر فعالیت بازرگانی ایرانیان اعمال می کنند. هزاران تاجر و موسسه تجاری و اقتصادی ایرانی در دوبی فعالند و بسیاری از آنها در تجارت و امور مالی مربوط به صادرات از طریق دوبی به ایران مشغول کار هستند که یک تجارت چندین میلیارد دلاری است. امارات در یک دهه گذشته به نخستین شریک تجاری ایران تبدیل شده است. امارات متحده عربی در ماه گذشته حسابهای ۴۱ شرکت ایرانی فعال در بازار این کشور را بست.
تضعیف موقعیت ایران در منطقه
موقعیت ایران در منطقه در یکسال و نیم گذشته نسبت به سالهای قبل تضعیف شده است. تحت تاثیر سیاست باراک اوباما برای جلب افکار عمومی جهان عرب و خاورمیانه، دولت ایران نقش سردمداری خود در مقابله با آمریکا را از دست داده و اکنون برای بسیاری از کشورهای منطقه، ترکیه به یک الگو و سرمشق جذابتری نسبت به ایران تبدیل شده است. موفقیتهای استراتژی آمریکا در عراق، به تضعیف موقعیت ایران در عراق انجامیده است.
شکلگیری جنبش اعتراضی بعد از انتخابات ۲۲ خرداد و انعکاس جنایات حکومت ایران، افکار عمومی مردم کشورهای عرب را از جمهوری اسلامی دور کرده است.
بدون تردید تشدید تحریمهای بینالمللی و کاهش توان اقتصادی ایران، میدان را برای رقبای منطقهای ایران بازتر خواهد کرد. تحریمها به تضعیف و انزوای بیشتر جمهوری اسلامی در سطح جهانی و منطقه منجر خواهد گشت. جمهوری اسلامی حتی حمایت کشورهائی مثل روسیه را از دست میدهد.
چرخش سیاست اوباما و همراهی اتحادیه اروپا و روسیه با آمریکا
اوباما از ابتدای ریاست جمهوریش برای حل بحران هستهای ایران، بر مذاکره و گفتگو با جمهوری اسلامی پای فشرد. اما این سیاست با امتناع جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید و زمینه را برای چرخش سیاست دولت اوباما فراهم آورد. این امر را در اظهارات اوباما و سایر مقامات دولتی امریکا و در تغییر رئیس میز ایران در وزارت امور خارجه میتوان دید. اوباما اعلام کرده است که: "ما قصد نداریم که تا ابد منتظر مذاکره با آنها بمانیم". او بعد از گفتگو با نتانیاهو در مصاحبه با رسانهها گفت: "ما قصد نداریم وضعیتی ایجاد کنیم که در آن مذاکرات به بهانهای برای سستی و بیعملی تبدیل شود، آن هم در حالی که ایران در صدد ساخت تسلیحات اتمی است." نتانیاهو بعد از این ملاقات اظهار داشت: "پرزیدنت اوباما در دیدار با من به صراحت اعلام کرد که دولت آمریکا به هیچ وجه اجازه دست یابی ایران به سلاح هستهای را نخواهد داد و همه گزینه ها ( برای برخورد با ایران ) روی میز هستند. من به این گفته رییس جمهوری آمریکا احترام میگذارم". چرخش سیاست اوباما در مورد ایران، موجبات رضایت دولت اسرائیل را فراهم آورده است.
در وزارت امور خارجه امریکا، میانهرو ها حذف و تندروها جای آن ها را میگیرند. جان لمبرت گروگان سابق امریکائی در اشغال سفارت امریکا در ایران و رئیس میز ایران در وزارت خارجه امریکا که مبتکر ارسال دو نامه ازسوی اوباما برای خامنهای بود و در بین دیپلماتهای وزارتخارجه امریکا به عنوان دوستدار ایران محسوب میشد، استعفا داده و فیلو دیبلی جایگزین او شده است.
دولت اوباما با اتخاذ سیاست گفتگو و مذاکره با جمهوری اسلامی و امتناع جمهوری اسلامی برای حل بحران هستهای از کانال گفتگو و مذاکره، توانسته است نظر مساعد اتحادیه اروپا، روسیه، چین و بسیاری از دولتهای جهان و افکار عمومی جهان را برای اعمال تحریمهای فلج کننده علیه حکومت ایران جلب کند.
اتحادیه اروپا با سیاست دولت اوباما همراه شده و چناچه گفته شد به تحریمهای فراتر از قطعنامه چهارم شورای امنیت روی آورده است. روسیه هم از جمهوری اسلامی فاصله گرفته و از تحویل موشک ۳۰۰S به ایران خودداری کرده است. همراهی اتحادیه اروپا و روسیه با دولت امریکا، وضعیت جدیدی را علیه جمهوری اسلامی پدید آورده است.
نگرانی نسبت به برنامه هستهای جمهوری اسلامی
امریکا و اتحادیه اروپا به شدت نسبت به برنامه هستهای جمهوری اسلامی حساس بوده و نگران دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند. ویلیام برنز، معاون وزارت امور خارجه در امور سیاسی میگوید: "یک ایران مسلح به سلاحهای هستهای، به شدت ثبات و امنیت منطقهای از جهان را به مخاطره خواهد افکند که برای منافع ملی ایالات متحده و سلامت اقتصاد جهانی اهمیت حیاتی دارد و علاوه براین، به اعتبار سازمان ملل و سایر نهادهای بین المللی آسیب خواهد رساند و نظم پیمان منع گسترش سلاح های استراتژیک را برهم خواهد زد". باراک اوباما نیز گفته است که به رغم انکار ایران، همه نشانهها حاکی از آن است که "آنها به دنبال دستیابی به سلاح های اتمی هستند". اوباما تاکید کرده است جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی، الویت اصلی دولت او است.
تمام گزینهها روی میز
با چرخش سیاست امریکا نسبت به جمهوری اسلامی و حساسیت جامعه جهانی نسبت به برنامه هسته ای ایران، بار دیگر تمام گزینهها روی میز اوباما قرار گرفته است. باراک اوباما در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی اسرائیلی گفته است: "اطمینان می دهد برای حل مناقشه هسته ای ایران هیچ گزینهای را از روی میز حذف نکرده است." او اضافه کرده است: "دستیابی ایران به سلاح هستهای غیر قابل قبول است و ما برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقی، دست به هر اقدامی خواهیم زد".
دریاسالار مایک مولن مشاور نظامی اصلی باراک اوباما و رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکادر یک کنفرانس مطبوعاتی در شبکه ان بی سی اعلام کرد که ایالات متحده طرح حمله به ایران را در اختیار دارد تا در صورت لزوم، از آن به عنوان اهرمی برای بازداشتن رژیم تهران از کسب تسلیحات هسته ای استفاده کند. نخستین بار بود که یک مقام ارشد نظامی آمریکا، از آماده بودن "طرح حمله نظامی به ایران" خبر می داد.
افکار عمومی در امریکا نیز از حمله نظامی به ایران حمایت میکند. بر اساس نظرسنجی گالوپ در ماه فوریه، حدود ۹۰ درصد آمریکائی ها اعتقاد دارند ایران یک تهدید جدی علیه منافع حیاتی ایالات متحده است و ۶۱ درصد این تهدید را بحرانی ارزیابی کردهاند. نظرسنجی فاکس نیوز در ماه آوریل نشان داد ۶۵ درصد آمریکائیها از راه حل نظامی به عنوان وسیله ای برای بازداشتن ایران از کسب تسلیحات هستهای پشتیبانی میکنند.
مدتی پیش ۴۷ عضو جمهوریخواه از مجلس نمایندگان آمریکا پیش نویس قطع نامهای را امضا کردند که در آن از حمله نظامی اسراییل به ایران، در صورت عدم تغییر موضع هسته ای جمهوری اسلامی، حمایت شده بود. امضاکنندگان این متن که همگی جمهوریخواه بودند، نوشتند که ما از "حق اسرائیل برای دفاع از حاکمیت خود و حفاظت از جان و امنیت شهروندان اسرائیلی و استفاده از همه ابزارهای لازم برای مقابله و حذف تهدیدهای اتمی ایران" دفاع می کنیم.
شرایط جنگی منطقه
در پی اعزام ناو هواپیمابر آمریکائی ترومن با همراهی ۱۲ کشتی به منطقه خلیج فارس و اضافه شدن آن به ناو هواپیمابر آیزنهاور و یا جایگزینی احتمالی آن و با تصویب چهارمین قطعنامه تحریم در شورای امنیت و تحریمهای مضاعف امریکا و اتحادیه اروپا و تمرکز بیشتر آن بر سپاه و فرماندهان آن، بولتن داخلی سپاه شرایط منطقه را جنگی دانسته و از تحرکات نظامی در کشور برای مقابله با این وضعیت خبر داده است.در بولتن سپاه آمده است: "چند هفته پس از مانور مشترک ناوهای هواپیمابر و هواپیماهای آمریکا، فرانسه و جنگنده های بریتانیائی، ناو هواپیمابر هری ترومن، با ۹۰ بالگرد و هواپیما، به همراه ۱۲ کشتی همراه متعلق به نیروی دریائی ایالات متحده آمریکا، از کانال سوئز عبور کرده و وارد دریای سرخ و حوالی آب های ایران شد".
در این رابطه فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران از انتقال ستاد کل فرماندهی این نیرو به بندرعباس خبر داده و گفته است که این انتقال تا آخر تیرماه سال جاری انجام خواهد گرفت.
فرماندهان سپاه اعلام کردهاند که در مقابل حمله نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران، ایران خلیج فارس را برای همگان ناامن خواهد کرد. یدالله جوادی معاون فرمانده سپاه پاسداران گفته است: "اگر آمریکاییها کوچکترین اشتباهی بکنند، امنیت منطقه به مخاطره خواهد افتاد. امنیت خلیج فارس یا باید برای همه باشد و یا برای هیچکس."
ارزیابی از تحریم ها
کشور ما با بحران اقتصادی روبرو است. در شرایط بحران اقتصادی، تحریمهای اقتصادی و سیاسی بین المللی، تاثیرات به مراتب دامنهدارتری خواهد داشت. به ویژه این که دولت کودتا از اول ماه مهر مصوبه مجلس پیرامون "هدفمند کردن یارانهها" را به اجرا خواهد گذاشت.
جمهوری اسلامی برای مقابله با تحریمها از تجربه فراوان و از امکانات برخوردار است. اما با تحریمهای فلجکننده بینالمللی و فعالیت دیپلماتیک گسترده دولت اوباما و همراهی اکثر کشورها با امریکا، امکانات جمهوری اسلامی محدود و محدودتر شده و هزینه مقابله با تحریمهای بینالمللی بیشتر و بیشتر میگردد. جمهوری اسلامی تا کنون در اساس با سلاح درآمد سرشار نفت، امتیاز دادن به برخی کشورها و شرکتها کوشیده است از دامنه تاثیرات تحریمها بکاهد. اما این بار نفت و گاز و فعالیت اقتصادی سپاه در کانون تحریمها قرار گرفته است. جامعه جهانی با این اقدام گلوی جمهوری اسلامی را میفشارد. کاهش فروش بنزین به ایران، افت میزان خرید نفت و گاز ایران، کاهش میزان نفت استخراجی و بالنتیجه پائین آمدن درآمد کشور از فروش نفت، افزایش هزینه کالاهای وارداتی، تحریم مالی و بانکی و تحریم کالاهای دو منظوره همراه با بحران اقتصادی، بحران کارائی و بحران مشروعیت حکومت، تحریم ها میتواند برای جمهوری اسلامی فلجکننده باشد.
با این وجود سران جمهوری اسلامی تاثیرات مخرب تحریم ها را انکار می کنند و احمدی نژاد مصوبات شورای امنیت را کاغذ پاره می نامد. انکار تاثیرات تحریم ها، در عمل تحریک جامعه جهانی به اقدامات تندتر و موثرتر از تحریم است. یعنی اقدام به حمله نظامی.
تاثیرات تحریم ها بر زندگی مردم
گرچه شورای امنیت می کوشد که از تحریم های کور فاصله گیرد، اما بیتردید تحریم ها اثرات منفی بر شاخص های کلان اقتصادی گذاشته و تاثیرات زیانبار بر زندگی مردم داشته و خواهد داشت و به گسترش بیشتر فقر و بیکاری، رشد تورم و کاهش قدرت خرید کارگران و زحمتکشان کشور و لایه های میانی جامعه خواهد انجامید.
احمدی نژاد تصور می کند که با کاغذ پاره خواندن تحریم ها می تواند از تاثیرات روانی آن بر مردم بکاهد. اما نگرانی در بین گروه های مختلف اجتماعی در حال افزایش است. نگرانی از افزایش نرخ تورم، گسترش فقر و بیکاری و تعطیلی واحدهای تولیدی به خاطر تشدید تحریم ها.
خطر حمله نظامی
دولت اوباما گام به گام سیاست های خود را در مورد جمهوری اسلامی به پیش می برد. دولت اوباما سیاست گفتگو و مذاکره را پیش برد و با امتناع جمهوری اسلامی روبرو گردید. لذا سیاست تحریم فلج کننده را به آن افزود. سیاست تحریم در ماه های آتی با جدیت به کار برده خواهد شد. هدف تحریم ها، مهار جمهوری اسلامی، کشاندن به میز مذاکره و وادار کردن آن به پذیرش خواست شورای امنیت است. چنانچه تحریم ها به این هدف نرسد، به گفته مقامات آمریکا، آلترناتیو های دیگر مطرح خواهد شد.
گزینه حمله نظامی بار دیگر جزو گزینه های دولت امریکا قرار گرفته و طرح حمله آماده شده است. در شرایط فرادستی بیشتر راست گرایان در طراحی سیاست خارجی امریکا و یا در اثر تحرکات و اصرار جمهوری اسلامی برای پیشبرد برنامه هسته ای خود، احتمال حمله نظامی افزایش خواهد یافت. اوباما "جدول زمانی مشخص" برای توقف برنامه هستهای ایران تهیه کرده است.
سیاست های جمهوری اسلامی
جمهوری اسلامی تا کنون فرصت های طلائی نظیر توافق ژنو را برای حل بحران هسته ای از دست داده و هم چنان تاکتیک وقت کشی را پیش می برد. سیاست وقت کشی به تشدید بی اعتمادی در سطح جهان نسبت به برنامه هسته ای ایران انجامیده و زمینه را برای تحریم های فلج کننده فراهم آورده است.
گرایشی در جمهوری اسلامی وجود دارد که حل بحران هسته ای را هنوز زودرس می داند و معتقد است که توان کشور را باید تا حد ساختن سلاح هسته ای بالا برد و در آن زمان با دست پر به گفتگو نشست و امتیازهای کلان از غرب گرفت. اما این، یک پندار خطرناک است. زیرا هیچ نمونه ای از کسب چنین موقعیتی پس از عقد پیمان منع گسترش سلاح هسته ای توسط هیچ کشوری، بدون نقض پیمان ان.پی.تی و یا بیرون رفتن از آن کسب نشده است. به علاوه معلوم نیست که جامعه جهانی تا آنزمان منتظر بماند و به جمهوری اسلامی اجازه دهد که به چنین توانی دست یابد.
گرچه بر سر بحران هسته ای تا کنون در درون حکومت صفبندی آشکاری پدید نیآمده است، ولی رقابت ها و چالش های درون حکومت در تداوم سیاست موجود تاثیر گذار بوده است. هرگاه جریانی در حکومت برای حل بحران هسته ای خیز برداشته است، جریان دیگر برنامه آن را بهم ریخته است (مورد توافق ژنو). این احتمال وجود دارد که با تشدید تحریم ها، صحنه سیاسی کشور از آن متاثر گردد و صفبندی های جدیدی پدید آید.
برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و عدم پاسخگوئی به درخواست های آژانس و شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاست خارجی دولت احمدی نژاد و تهدید اسرائیل، کشور ما را در مقابل جامعه جهانی قرار داده و به تقویت گرایش های تقابل جویانه منجر گردیده است. تحریم های بین المللی بر اقتصاد کشور ضربه زده و در آینده ضربات بیشتری وارد خواهد آورد. جمهوری اسلامی با تدام این سیاست ها، کشور ما را به سوی فاجعه سوق می دهد. مسئولیت اصلی این وضع، با گردانندگان جمهوری اسلامی است.
مواضع ما
۱. راه جلوگیری از فاجعه و راه آغاز حل بحران هسته ای، شروع "مذاکرات بی قید و شرط" بین جمهوری اسلامی و کشورهای ۵+۱، توقف و یا مشروط و محدود کردن پروسه غنی سازی اورانیوم و پذیرش مبادله اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و اتخاذ مواضع منعطف توسط دو طرف است.
۲. ما خواستار خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای هستیم. ایران دمکراتیک برای تبدیل شدن به کشور قدرتمند در منطقه، نیازی به سلاح هسته ای ندارد.
۳. ما ضمن دفاع از حق برخورداری ایران از تکنولوژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز، خواستار پیوستن ایران به پروتکل الحاقی، شفافیت در برنامه های هسته ای از طریق نظارت کامل و پیگیری آژانس بین المللی انرژی هسته ای هستیم. بنظر ما امکان دستیابی به تکنولوژی هسته ای، بدون پرداخت هزینه سنگین وجود دارد.
۴. ما بر این باوریم که جنگ راه حل بحران هسته ای نیست. جنگ برای کشور ما، منطقه و جهان فاجعه آفرین خواهد بود. جنگ به تقویت جنبش اعتراضی مردم و به استقرار دمکراسی در کشور کمک نخواهد کرد و می تواند روندهای منفی در کشور را تقویت کند. باید در مقابل جنگ و جنگ افروزان ایستاد و به جمهوری اسلامی برای حل بحران هسته ای فشار آورد و از جامعه بین المللی خواست که در مقابل جنگ بایستد.
۵. تحریم های سیاسی و دیپلماتیک برای اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای رعایت حقوق بشر امری است ضرور. اما تحریم های اقتصادی تاثیرات زیانباری بر زندگی مردم دارد. ما با تحریم های اقتصادی که فشارهای کمرشکن بر زندگی مردم وارد می آورد، مخالفیم. تحریم ها می تواند حوزه های معین را که متوجه سران حکومت و سپاه، لوازم سرکوب مردم، تکنولوژی و تحهیزات برای کنترل رسانه ها و مخالفین ـ مثل فیلترینگ سایت ها، شنود تلفن های دستی... ـ است، شامل شود.
۶. سیاست دشمن تراشی و خصومت با امریکا در سه دهه گذشته به کشور ما آسیب های جدی زده است. پایان بخشیدن به سیاست دشمن تراشی و خصومت با امریکا با حل بحران هسته ای پیوند خورده است. ما خواستار برقراری مناسبات عادی بین دو کشور هستیم. برقراری مناسبات عادی با امریکا، به معنی کنار گذاشتن مبارزه با سلطه طلبی امریکا در منطقه نیست.
۷. حضور سپاه پاسداران در ساختار سیاسی و شرکت آن در تصمیم گیری های کلان و در سیاست خارجی و امنیتی کشور با مسئله بحران هسته ای گره خورده است. جایگاه سپاه در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، قانون گذاری، دولت و اداره کشور نیست. سپاه باید از این حوزه ها عقب رانده شود و به پادگانها برگردد.
جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ با تداوم جنگ، خسارات جبران ناپذیری بر کشور وارد آورد. اکنون این خطر وجود دارد که باز جمهوری اسلامی همان برخورد را تکرار کند و با تداوم بحران هسته ای، تحریم های فلج کننده ادامه یابد و کشور متحمل خسارات سنگین گردد.
ما به عنوان یکی از سازمان های اپوزیسیون، جمهوری اسلامی را فرا می خوانیم که زمان را از دست ندهد، به پیآمدهای فوق العاده زیانبار تحریم های فلج کننده بین المللی بر اقتصاد کشور و زندگی مردم و خطر حمله نظامی توجه کند، از فرصتی هائی که برای گفتگو و مذاکره وجود دارد، بهره گیرد و به خواست بین المللی و مردم ایران برای حل بحران هسته ای بر پایه گفتگو و توافق تن دهد.
هیئت سیاسی ـ اچرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
۲۷ مرداد ۱۳۸۹ (۱۸ اوت ۲۰۱۰)
|