مازیار و بابک و سهراب را گم کرده ام


دکتر منوچهر سعادت نوری


• من یک انسانم که عمری خواب را گم کرده ام
چون وطن یعنی که خاک و آب را گم کرده ام

گریه و نوحه ، فضا را یکسره تسخیر کرد
نغمه ی بلبل درون گلشن شاداب را گم کرده ام ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٣۰ مرداد ۱٣٨۹ -  ۲۱ اوت ۲۰۱۰


 
ابیات زیر در استقبال از غزل شیوای "من عصای دست خود، سهراب را گم کرده ام" سروده ی شاعره توانا و آگاه بانو پیرایه یغمایی است که چند ی پیش در بخش ادبیات تارنمای وزین وگرانمایه ی اخبار روز چاپ و پدیدار گشت.



من یک انسانم که عمری خواب را گم کرده ام
چون وطن یعنی که خاک و آب را گم کرده ام



گریه و نوحه ، فضا را یکسره تسخیر کرد
بلبل ، و بس گلشن شاداب را گم کرده ام



حمله ی روبه مزاجان ، شیر پرچم را زدود
همزمان ، خورشید عالمتاب را گم کرده ام



بس مبارز قهرمان را ، اهرمن نابود ساخت
مازیار و با بک و سهراب را گم کرده ام



ناله هایم از ستمگر ، در گلو فریاد شد
من توان_ حاکم_ ناباب را گم کرده ام



آن اهورا سرزمین شد مرکز تزویر و ظلم
سرگریبان ماندم و آداب را گم کرده ام



مازیار و بابک و سهراب را گم کرده ام
من یک انسانم که عمری خواب را گم کرده ام



دکتر منوچهر سعادت نوری
آدینه ۲۹ مرداد ۱٣٨۹