از : بهرنگ دانش
عنوان : آقای شاکری گرامی
با تشکر فراوان از شما که تلویحا غلط املایی مرا که ناشی از خستگی بود یادآور شدید و این کار را تصریحا انجام ندادید. شیوه¬ی برخوردی را که با من انتخاب کردید دوستانه تر از برخوردی بود که با آقای سربلند صورت گرفت.
با آرزوی این که اسراری در تذکر به جای شما در استفاده از کلمه¬ی اصرار وجود نداشته باشد.
محض اطلاع شما باید عرض کنم که من هم در نزدیکی¬های شما در ایران زندگی می¬کنم و احتمالا یکی از همان شهروندان مورد نظر شما هستم که اتفاقا به نوعی و از بعضی جهات شرمنده هم هستم و بنا ندارم تمام تقصیر این شرمندگی را خیلی راحت گردن دیگران بگذارم. و با فرافکنی سعی در خلاصی خودم کنم ضمن آنکه باور دارم تلاش سرمایه¬ی جهانی در جهت سرکوب و به انحراف کشاندن مبارزات مردم برای عدالت، آزادی و دموکراسی قابل کتمان نیست، ولی همه¬ ی اینها دلیلی بر مبرا بودن از خطاها نیست. به نظرم ضمن مرزبندی جدی با نیروهای واپسگرا و مدافعان سیاست های سرمایه جهانی، باید شرمنده بود که تحت عنوان طرفداری از کمونیسم از هر تضاد واپسگرایانه با غرب سرمایه داری بنام ضدیت با امپریالیسم تقدیس نمود وآزادی و دموکراسی را در سایه¬ی آن قربانی نمود.
باید شرمنده بود که زیر شعار “ لیبراسیم جاده صاف کن امپریالیسم ” هر نیروی آزادی خواه و طرفدار دموکراسی و حقوق بشر را با برچسب به حق یا به ناحق لیبرال به حاشیه راند و با کمک به تحدید و تهدید آنها کار را به جایی کشاند که امروز شاهدش هستیم احتمالا این تصمیمات در راستای برداشت¬هایی از آن متون و منابع اصیل متعلق به آن جریان خاص بود که اتخاذ گردید. برداشتی که تا بدانجا پیش رفت که در یک انتخابات ریاست جمهوری از کاندیداتوری شخصی مانند خلخالی حمایت کرد. لابد برای دامن زدن به تضاد بین گرایش مدرن مذهبی و نوع سنتی آن بود. با همه¬ی اینها آیا باید تمام تلاشی را که همین جریان خاص برای فراروییدن تدریجی جامعه¬ی ما از سنت به مدرنیته صورت می گیرد، نادیده گرفت؟ به هیچ وجه.
نبود آزادی و دموکراسی در جامعه بزرگترین مانع برای درک درست و بی تعصب واقعیت هاست.آقای شاکری عزیز.. با شما موافقم. ای کاش مجالی دست دهد ( که خواهد داد) تا در فضای مناسبی به صورت شفاف به همه ی اینها پرداخته شود. تا آن روز که تلاش های مشترک ما نتیجه دهد متاسفانه باید هزینه هایی اینچنین پرداخت..
٣۰۵۵۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣٨۹
|