بی کاری، فقر و روسپی گری - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
  
    از : zhra shirazi shirazi

عنوان : ارزش کارگران در ایران از سگ خامنه ایی کمتر است
نبود امار صحیح
نگه داشتن دیپلمها در پشت در سربازی
حساب نکردن سربازان و دانشجویان به عنوان بی کار
همچنین ۲ ساعت کار درهفته بیکار نیستی
امروز بعد از شش ماه که بیمه بیکاریم تمام شده است هنوز کار نیافتم و وقتی دانستم در امار بی کاری کشور نیز نیستم بیشتر ناراحت شدم
چون دولت خودش و مردمش را دارد گول می زند
می خواهید یک سایت با کد ملی درست کنم بیش از ۳۰ میلیون بی کار ثبت نام کنند
امتحان مجانی است یک سایت خارجی این کار را بکند
ضمنا سبد کالا به ما بی کاران که بیمه بیکاریمان تمام شده در شیراز نرسیده است .
۶۱۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : وای اگر از پس امروز بود فردایی
من نمیدانم این مردان خدا ، این پیروان اسلام ناب محمدی - یا هر مذهب دیگری- از آیت الله ها گرفته تا طلبه های حجره های نو ساخته ، از سایت جرس گرفته تا خاتمی و سروش و گنجی ، از ریشو ها گرفته تا ته ریش گذاران مذهبی نما ، هیچکدام این بدبختی هایی که در سی و یک سال گذشته هر روز بدتر شده است را نمیبینند؟ و اگر میبینند چه کرده اند؟ آدم حالش از این همه ریا بهم میخورد. اگر اینها واقعا به فردایی باور داشتند باید شب و روز از ترس خدایشان و آتش جهنمش بخود بلرزند . میلرزند ؟
چه خوب گفت محمد نوری زاد از نا کجا آبادی در زندان اوین :
" اگر امریکا قرار است ورق‌های قرآن را بسوزد، در سرزمین ما فرزندان مردم را که آیه‌های محکم و تردیدناپذیر خدای متعال بودند، به خون کشیدند و سوزاندند، جلوی چشم همه و جلوی چشم عقل. و هیچ مرجع تقلیدی عمامه از سر نگرفت و پای‌برهنه و گریبان‌چاک به جانب‌داری برنخاست. هیچ قاضی و هیچ نماینده‌مجلس و هیچ روحانی‌ای دراعتراض به این زنده‌سوزی قرآن‌های جاریِ مردم، به صورت خود سیلی نزد و به سوگ ننشست و حنجره ندرید.". وای اگر از پس امروز بود فردایی . اگر . خودشان هم میدانند .
٣۰۷۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۹       

    از : شمیل

عنوان : دمونتاژ کردن بخش چپ وجود
مرد عزیز، این چند خط را بیشتر در رابطه با نوشته پیشینت می نویسم
چه خوب است که امثال شما هستید، در جهانی که مردان و زنان درس خوانده اش در پی جایگاه خواهی، آرمان خواهی را مسخره کرده و جانشان را به جایگاه فروشان ارزان عرضه می کنند.
صدایی که از این هیایوی سبز به گوش می رسد هیچ قرابتی با چپ اندیشی ندارد . چپ اندیشانی که سنگ این معرکه را به سینه میزنند ، ناچار به دمونتاژ کردن بخش چپ وجود شان بوده اند تا تنها با استفاده از دست و پای راست خود لنگان و عاجز به دنبال این قافله سر تا سر راست سگ دو زنند. چه کمدی دردناکی.
بنویس و شرم نکن. ارکستری که هیچ نتی در مشقش صدای نان نمی دهد مناسب ترانه ی فرو دستان نمی نوزاد .
٣۰۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۹