سلطه توحش بر دانشگاه یا انقلاب فرهنگی دوم - فرید راستگو

نظرات دیگران
  
    از : شافعه وتری

عنوان : نقش ایدئولوگهای خمینی در بازسازی استبداد
با سلام و تشکّر
در خصوص ارزیابی سیستم آموزشی محسن قرائتی در ۲۱ آبان ۶۰ در برنامه ی درسهائی از قرآن که از تلویزیون پخش میشد از "آقا" نقل میکرد که:
" آقا گفت اینجا کجاست؟ گفتند: این جا دانشکده‌ی اقتصاد است. گفت: چه می‌کنند؟ گفت: دانشجوها اقتصاد می‌خوانند. گفت: به آن‌ها بگو بیایند و بیل دست بگیرند، همین چمن زار را بکنیم و سیب زمینی بکاریم، اقتصاد خوب می‌شود. بیرون را برداشتند، چمن کاشتند. داخل هم نشسته‌اند، خط خط می‌کنند، این که اقتصاد نمی‌شود و اقتصاد پیش نمی‌رود. اگر کمی از آن‌ها بیرون بروند و همین چمن‌ها را سیب زمینی بکارند، اقتصاد، خودش پیش می‌رود. .."

در کنار سرکوب نظامی و سرکوفت فرهنگی قشر دانشجو، تئوری باف هائی مانند حجّت الاسلام محسن قرائتی با توجیه بربرّیّت جمهوری اسلامی به کمک احادیث ( معلوم الحال) در جا انداختن فرهنگ استبداد پذیری نقشی مکمّل و تعیین کننده داشت.وی درمورد لزوم سر سپردگی بی قید و شرط به خمینی در ۱۹ مرداد۵۹میگفت:
http://www.gharaati.ir/show.php?page=darsha&id=۱۶۹۱)
"...مثلاً در مورد اینکه نماز صبح دو رکعت است که برو برگرد ندارد در اینجا ولایت فقیه نقشی ندارد. اما یک سری مسائل سیاسی است مثل قطع رابطه یا قرارداد بستن، آتش بس، مسئله حمله، هجوم، مسائل نظامی، مسائل اقتصادی، مسائل سیاسی و. . . برای این‌ها فقیه باید حکمش را صادر کند! قرائتی میگفت رمز موفقیت رهبر انقلاب این است که، نگاهش اثر دارد. حرفش مثل اسید در دل‌ها نفوذ می‌کند. حرفش مثل بمب، روح را منفجر می‌کند. اثر و کلامش و هر حادثه‌ای بر او وارد می‌شود، تکانش نمی‌دهد! میگفت:"یک زمزمه‌ای هست من اخیراً شنیده‌ام افرادی هستند که اول رهبری امام را دربست قبول داشتند و همه‌اش می‌گفتند: رهبر! امام بعد ذره، ذره دیدند امام با سلیقه این ‌ها جور در نمی‌آید. یک خطی مقابل خط امام درست کردند. حالا ذره، ذره تبلیغ میشود به اینکه معصوم نیست! سی سال
پیش میگفت: "خدا می‌گوید ما کسانی را نفاق در دلشان می‌اندازیم که قرارهایی که با خدا بستند را لغو می‌کنند. تو قرار بستی که به قانون اساسی عمل کنی، قرار بستی که در خط امام باشی، قرار بستی که پشتیبان ملت باشی، حالا از راه خارج شدی؟! در حدیث می‌فرماید: «مَنْ نَکَثَ صَفْقَهَ الْإِمَامِ جَاءَ إِلَی اللَّهِ أَجْذَمَ»(کافی، ج‏۱، ص‏۴۰۵) کسانی که با رهبر حق بیعت کنند، ولی بعد از بیعت نارو بزنند، روز قیامت دست بریده وارد قیامت می‌شوند. چرا برای اینکه در دنیا دستش را از رهبر برید و کوتاه کرد، خدا هم روز قیامت دستش را کوتاه میکند. اگر کسی امامت و رهبری امام را نپذیرد، دروغ می‌گوید که ایدئولوژی من اسلامی است! کسی که بگوید من توحید و جامعه توحیدی را قبول دارم، اما رهبری امام را قبول ندارم، دروغ می‌گوید. چون امام رضا فرمود امامت بند به توحید است. حدیث داریم که اگر خواستید منافق را بشناسید، نشانه منافق این که قول می‌دهد ولی عمل نمی‌کند. «الَّذینَ عاهَدْتَ» کسانی که عهد می بندند و سپس عهدشان را نقض می‌کنند. خوب با این‌ها چه کنیم؟ با سرعت و دقت برنامه هایشان را زیر نظر بگیر «فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ» بعد وقتی که آگاه شدی گام به گامی با ایشان عمل نکن «فَشَرِّدْ بِهِمْ» چنان در مغزشان بکوب که پشت سری ‌ها حساب کار خودشان را بکنند... "

و خود حدیث مفصّل بخوان ازاین مجمل که چه طور مغز پیر و جوان را به دیوار کوبیدند. اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی/ برآورند غلامان او درخت از بیخ
و این غائله را ظاهراً پایانی نیست!
٣۰۷۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۹