روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۵ شهريور ۱٣٨۹ -  ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۰


 واقع‌بینی، خوش‌بینی و بدبینی عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد است به قلم محمدصادق جنان‌صفت که متن آن در پی آمده است: «رئیس مجلس خبرگان رهبری روز گذشته ضمن تشریح دیدگاه‌های خود درباره مسائل مهم روز ایران، نکاتی را درباره تحریم ایران توسط غرب و کشورهای متحد غرب یادآور شد که واجد اهمیت است. روز گذشته همچنین ارسلان فتحی‌پور، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس قانون‌گذاری ایران خبر داد که این کمیسیون سیاست‌های کلی مقابله با تحریم‌های غرب را تدوین کرده و به زودی به رئیس مجلس تقدیم خواهد کرد. در هفته‌های گذشته برخی مقام‌های ارشد سیاسی و اقتصادی کشور نیز درباره چگونگی مقابله با تحریم اقتصادی غرب و کشورهای متحد مثل ژاپن، کره‌جنوبی، استرالیا و برخی دیگر از کشورها نکاتی را یادآور شده‌اند. این حرف‌ها و نوشته‌ها نشان می‌دهد که مسئولان ایرانی موضوع تحریم‌ را به عنوان یک واقعیت در دستور کار قرار دادند که باید تدابیری برای خنثی‌سازی آن اتخاذ کرد. در رویارویی ایران با اعمال تحریم‌های اقتصادی سه عقیده و نظر وجود دارد که به سه دیدگاه برمی‌گردد. یک دیدگاه نادرست و بسیار بدبینانه این است که اعمال تحریم گسترده‌، شیرازه کسب و کار در ایران را از هم می‌پاشاند و دست ایرانیان را می‌بندد. این دیدگاه بدبینانه توجهی به تجربه‌های جهانی ندارد و قدرت تحریم‌کنندگان در معاملات جهانی را بیش از حد تصور می‌کند. تجربه دهه‌های اخیر و نیز چالش رقابت در بازارهای جهانی نشان می‌دهد که بازیگران و فعالان اقتصادی در دنیای امروز هرگز از نیات رهبران سیاسی به طور کامل اطاعت نکرده و منافع سهامداران خود را در بلندمدت قربانی هدف‌های سیاسی دولت‌ها نمی‌کنند. افزایش قدرت چانه‌زنی مدیران شرکت‌های بزرگ در دهه‌های اخیر در برابر سیاستمداران چیزی است که نباید آن را نادیده گرفت. دیدگاه دیگر، اما خوش‌بینان افراطی هستند که موضوع تحریم را از حد خوش‌بینی عبور داده و نتیجه می‌گیرند که هیچ تدبیری برای مقابله لازم نیست؛ چراکه تاثیرگذاری از این کانال بر کسب‌و‌کار داخلی غیرممکن است. این گروه عموما افراد و شخصیت‌هایی هستند که معنای تجارت و کسب‌وکار را به صورت کامل درک نکرده و فقط از دور دستی بر آتش دارند. خوش‌بینی افراطی اگر بر ارکان و اجزای تصمیم‌گیری استیلا پیدا کند، شرایط را برای مقابله و تدبیر که امکان عملی آن وجود دارد، سخت خواهد کرد.
نگاه سوم، اما از طرف واقع‌بینان است که ضمن جدی دانستن موضوع تلاش می‌کنند با تدبیر و استفاده از روش‌های اقتصادی دامنه آن را کاهش دهند و میان تحریم‌کنندگان شکاف ایجاد کنند. واقع‌بینان می‌دانند که رقابت درونی شرکت‌های بزرگ برای حفظ بازار خود در مناطق گوناگون و همچنین رقابت میان مدیران و سهامداران شرکت‌ها و مدیران دولتی، روزنه‌ای است که باید از آن استفاده کرد. واقع‌بینی حکم می‌کند در این مقطع از تاریخ اقتصادی ایران، دست بخش خصوصی را برای تعامل با تحریم‌کنندگان به ویژه مدیران و سهامداران بخش خصوصی کشورهای گوناگون باز بگذاریم.»

تهران شهر قرآنی
تهران شهر قرآنی عنوان یادداشت صفحه اول روزنامه شرق است به قلم احمد مسجدجامعی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو شورای شهر تهران که متن آن در پی آمده است: «مکان‌های مقدس پدیده‌ای جهانی و کم و بیش در همه جای جهان مورد احترام هستند. هسته پیدایش عموم شهرهای ایرانی یک عنصر دینی است. در قدیمی‌ترین تصاویری که حتی قبل از پیدایش عکاسی از ایران ارائه شده است، عناصر اصلی آن به خوبی نمایانده شده است. در نقاشی‌های گردشگران اروپایی از قبیل تاورنیه، شاردن و کمپفر از این شهرها به نحو برجسته‌ای بناهای آیینی، مسجد، گنبد و گلدسته‌ها دیده می‌شد که اشراف کامل بر فضای شهری دارد. در معماری اسلامی گنبد نماد فلک است و مناره اشاره به آسمان دارد. مسجد به عنوان خانه یزدان ـ در برابر خانه سلطان ـ نقطه وصل آسمان و زمین است و معمولاً مقدم بر سایر تأسیسات شهری است و فضای پیرامونی، در کنار آن شکل می‌گیرد. بازار، مناطق مسکونی و ارک حکومتی آن را کامل می‌کند. معماری و زینت بناهای دینی از هنرهای فاخری بهره‌مند است و عمری طولانی دارد. به عنوان نمونه گنبد حضرت عبدالعظیم در شهرری عمری هزار ساله را پشت سر گذاشته است و هیچ بنای مشابهی در این پهنه جغرافیایی به لحاظ ماندگاری با آن برابری نمی‌کند. تهران یکی از شهرهایی است که اساس شکل‌گیری آن در ارتباط مستقیم با نمادها و علائم دینی بوده است. عوامل مختلفی در شکل‌گیری این شهر بزرگ تأثیرگذار بوده‌اند اما در این میان نقش عوامل مذهبی در توسعه و گسترش این شهر دوچندان است. تهران اماکن متبرکه متعددی دارد که در کنار مساجد و تکایای معروف و نیز امامزاده‌های آن به تدریج جمعیت زیادی را به سمت خود کشانده است. چنارستان قدیم که امروزه پایتخت ایران به شمار می‌رود، از سابقه شهری چندان طولانی‌ای برخوردار نیست. این شهر مدت‌ها یکی از روستاهای کوچک ری بوده است. برخی از جغرافیدانان قدیم نیز در تألیفات خودشان به این نکته اشاره کرده‌اند. شهرری یکی از قدیمی‌ترین شهرهای ایران و جهان است. حضرت عبدالعظیم حسنی آرامگاه یکی از نوادگان امام حسن(ع) امام دوم شیعیان در شهر ری (جنوب تهران) قرار دارد. این آرامگاه در کنار آرامگاه امامزاده حمزه(ع) از فرزندان امام هفتم(ع) و امامزاده طاهر(ع) از قرن سوم تاکنون یکی از مشهورترین اماکن زیارتی ایران بوده است. اما یکی از نکاتی که باعث انتخاب و شکل‌گیری تهران شد، به نقش و تأثیر شاهان صفویه برمی‌گردد چرا که شاهان صفویه خودشان را از نسل امامزاده حمزه(ع) می‌دانستند. امامزاده حمزه نیز پیش از حضرت عبدالعظیم حسنی وجود داشته است. شاهان صفویه سالی یک بار برای زیارت امامزاده حمزه به ری می‌آمدند. تهران هم در آن زمان جزء مناطق ییلاقی و خوش آب و هوا بوده است. بنابراین بعد از زیارت امامزاده حمزه در منطقه ییلاقی تهران اقامت می‌کردند. این آمدن‌ها و رفتن‌های شاهان صفویه و اقامت‌هایشان در تهران منجر به این شد که تصمیم گرفتند تهران را به شهر تبدیل کنند. به هر حال نکته مهم در شکل‌گیری تهران به نقش نمادهای مذهبی به ویژه امامزاده‌ها، حسینیه‌ها، تکایا و مساجد برمی‌گردد چون عموم مساجد و حسینیه‌ها و امامزاده‌ها موجب پیدایش مراکز محلات شده‌اند یا آنها را تقویت کرده‌اند. معمولاً مقابل امامزاده‌ها، میدانگاه وسیعی شکل می‌گرفت که در روزهای عادی محل اجتماع مردم بوده است و در ماه‌های رمضان و محرم و صفر نیز مراسم ویژه‌ای در آن برگزار می‌شد. همچنین مراکز اصلی محله‌ها در مجاورت امامزاده‌ها شکل می‌گرفتند. به عبارتی عناصری چون امامزاده‌ها، مساجد ، حسینیه‌ها و تعزیه‌خانه‌ها بدنه‌های میدان‌های اصلی را در ابعادی وسیع تشکیل می‌داد.
در واقع اماکن مذهبی عامل شکل‌گیری بیشتر هسته‌های روستایی بوده‌اند. اما به تدریج این هسته‌های روستایی به یکدیگر متصل می‌شوند و شهر تهران را توسعه می‌دهند. سابقه تکایا به دوران صفویه برمی‌گردد. تکایا در آن زمان بیشتر تکیه‌های محلی بوده‌اند که مراسم تعزیه و نوحه‌خوانی در آن برگزار می‌شد. مهمترین تکیه تهران، تکیه دولت بوده است که به دستور ناصرالدین شاه و با الگوبرداری از تماشاخانه‌های اروپایی ساخته شد. اهمیت تکیه در زندگی شهری مردم تهران قدیم به حدی بود که این نهاد افزون بر محل برگزاری مراسم مذهبی به مکانی برای طرح مشکلات اقتصادی و صنفی مردم نیزمبدل شده بود. اما در کنار تکایا، نمی‌توان از نقش مساجد و حسینیه‌ها نیز در شکل‌گیری تهران غفلت کرد. یکی از مهمترین مساجد تهران مسجد جامع بازار تهران است؛ مسجدی که گفته می‌شود از کهنسال‌ترین مساجد تهران است و قدمت آن به قرون اولیه برمی‌گردد و به روایتی پیش از آن،‌ آتشکده بوده است.
در کنار این مسجد تاریخی، تهران به عنوان یک زیست بوم و پیش از اینکه به شهر تبدیل شود،‌ از یک فضای آیینی و شیعی برخوردار بوده است. سه امامزاده قدیمی با نام‌های امامزاده یحیی، امامزاده سیداسماعیل و امامزاده زید در واقع کهن‌ترین محله‌ها و آبادی‌های تهران را شکل می‌دهند. امامزاده زید(ع) از نظر قدمت تاریخی پس از بقعه سیداسماعیل(ع) (۹۰۰ سال پیش) و امامزاده یحیی(ع) (سال ۵۹۲ هجری قمری) در ردیف سوم قرار دارد که در محله بازار تهران واقع شده است. آن‌طور که صندوق عتیقه امامزاده زید برمی‌آید، مانند بقعه‌های سیداسماعیل(ع) و امامزاده یحیی(ع) پیش از دوران سلطنت شاهان صفویه در ایران دایر بوده است و مانند دو بقعه دیگر هنگام توسعه بخشیدن تهران،‌ بنای قدیمی آن را برداشته‌اند و بنای کنونی را به جای آن ساخته‌اند. بنای کنونی متعلق به زمان فتحعلی‌شاه قاجار است و در سال ۱۲۴۵ هجری قمری ساخته شده است. قسمتی از بنای امامزاده یحیی نیز به دوران خوارزمشاهیان بازمی‌گردد. کوی امامزاده یحیی(ع) در گوشه‌ای از عودلاجان (ازمحلات قدیمی و معروف تهران) است که قسمت جنوب شرقی آن در کوچه امامزاده یحیی قرار دارد. به همین خاطر این محله به امامزاده یحیی(ع) معروف شده است. امامزاده‌هایی که از قرن‌های گذشته مورد توجه بیشتر مردم ری و تهران بوده است.
اما در کنار این امامزاده‌ها و اماکن مذهبی به مرور زمان مساجد و تکایایی هم در تهران ساخته می‌شود که در رونق گرفتن این شهر قابل توجه بوده‌اند مانند تکیه‌ای که توسط خواهر شاه طهماسب ساخته می‌شود و به تکیه خانم مشهور می‌شود. براساس آمارهایی که در دوره مظفرالدین‌شاه اعلام شده تهران در رمضان سال ۱٣۱۷ هجری قمری دارای ۱۹ هزار و ۲۷ خانه بوده است. همچنین در این شهر ٣۵ مدرسه، ۴٨مسجد، ۴٣ تکیه و ۱۹۰ حمام وجود داشته است. مدرسه‌های علوم دینی تهران تا پایان دوره قاجار به همین تعداد وجود داشته است. آمار عناصر مذهبی تا پایان دوره رضاشاه تغییری نمی‌کند و اتفاق خاصی در این دوره نمی‌افتد.
به هر حال امری که باعث افزایش فضاهای دینی در تهران می‌شود وجود تعداد زیادی امامزاده و بقاع متبرکه در دشت تهران است که هسته‌های روستایی را به وجود می‌آورند و این هسته‌های روستایی به تدریج وارد شهر می‌شوند و ماهیت اصلی‌شان
هم بقاع متبرکه بوده است. براساس آمارها، تهران در سال ۱٣٨۹ دارای دو هزار مسجد، ۴۰٣ حسینیه، ٣۶ حوزه علمیه، ۲۹۰ سقاخانه و ۵۰ تکیه است. همچنین تعداد امامزاده و بقاع متبرکه در تهران ۴۷، در شهر ری ٣۴ و در شمیرانات ٣۶ باب است. بنابراین تهران جزء مناطقی محسوب می‌شود که از نظر تعداد مقابر مذهبی آمار بالایی دارد و بنیان‌های بسیاری از محله‌های اصلی تهران را امامزاده‌ها و بقاع متبرکه تشکیل داده‌اند، به طوری که هویت بسیاری از محله‌های تهران را مقابر این بزرگان تشکیل داده‌اند. تهران و حوزه‌های پیرامونی آن در مجموع دارای ۱۱۷ امامزاده و بقعه متبرکه است که در بسیاری از موارد قدمت آنها بیش از محله‌های تهران است. البته باید توجه داشت که براساس تعریف امامزاده در یک معنا فرزند یا فرزندزاده یکی از ائمه اطهار و در معنای دیگر مکان آرمیدن بزرگان و ساداتی است که به خاندان رسالت می‌رسند و بقعه مکان آرمیدن دائمی بزرگانی است که به خاندان رسالت وابسته نیستند. اما درکنار نقش و تأثیری که اماکن مذهبی در شکل‌گیری تهران داشته‌اند، باید به مهاجرت بزرگان به ری و تهران نیز اشاره کرد؛ مهاجرت‌هایی که در پی ظلم و جور حکومت‌های بنی‌امیه و بنی‌عباس صورت گرفت، به ویژه ستیز همه‌جانبه آنها با خاندان رسالت و امامان شیعه و فرزندان و فرزندزادگان آنها که به مهاجرت این بزرگان به ری و تهران منجر شد. در کنار این مسأله موقعیت ویژه تهران که در شمال شهر باستانی ری قرار گرفته بود نیز در شکل‌گیری این شهر و حضور اقوام و مذاهب گوناگون تأثیرگذار بود. تهران همواره با عقاید و باورهای مختلفی رو به رو بوده است چرا که شهر کهن ری در مسیر جاده ابریشم غرب را به شرق عالم وصل می‌کرده است و بازرگانان از گوشه و کنار جهان به آنجا رفت و آمد می‌کردند. بازرگانانی که خود و همراهان‌شان هریک آیین و مذهبی داشتند و مانند مسلمانان می‌توانستند به حیات معنوی خودشان ادامه بدهند. بنابراین ری از زمان‌های دور و تهران حداقل پس از پایتختی در طول تاریخ با مذاهب گوناگون رو‌به‌رو می‌شدند. به عنوان نمونه آیین زرتشتی در پهنه تهران رایج بوده و برخی از آتشکده‌های ری حتی در دوران اسلامی هم وجود داشته است. در عین حال یهودیان هم که به دلیل در اختیار داشتن سرمایه از قدیم در کار تجارت موفق بوده‌اند و در مسیر جاده ابریشم به ری می‌آمدند، در آنجا اقامت می‌کردند. یهودیانی که به ری می‌آمدند در انجام دادن مراسم مذهبی خود آزاد بودند و به راحتی مراسم خود را در کنیسه‌هایشان انجام می‌دادند.
در واقع به علت اینکه ری و آبادی‌های پیرامون آن در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته بودند، به تدریج و در پی حضور پیروان سایر مذاهب در این شهرها ساخت کنیسه، کلیسا و آتشکده آغاز شد. در تهران امروز ۱۶ کلیسا وجود دارد. در واقع ادیان مختلف در ایران همواره در طول تاریخ و در کنار یکدیگر یک همزیستی مسالمت‌آمیز داشته‌اند. هرچند شکل‌گیری تهران به عنوان یک شهر از زمانی آغاز شد که شاه‌طهماسب تصمیم گرفت دیواری دور تا دور تهران بنا کند. اما ساخت همین دیوار و برج و باروهای آن متأثر از عوامل مذهبی بود. شاه طهماسب صفوی در سده ۱۰ هجری اقدام به ساخت ۱۱۴ برج و بارو به نشانه ۱۱۴ سوره قرآن کریم می‌کند. زیر هر برج نیز یک سوره از قرآن کریم را قرار می‌دهد. به همین خاطر است که می‌توان گفت تهران، شهری قرآنی است. این مسأله تا زمان حال نیز ادامه دارد. به عنوان نمونه ایران در مقایسه با کشورهای اسلامی محل نشر بیشترین کتاب‌ها و آثار قرآنی بوده است. حدود یک‌سوم کتاب‌های قرآنی جهان در ایران منتشر می‌شود.
اما در این میان ۲۰درصد این آثار قرآنی در تهران تولید می‌شود یعنی براساس آمارها در میان ۱۰ شهر نخست جهان که بیشترین تولیدات قرآنی را به خود اختصاص داده‌اند، تهران در رتبه نخست قرار دارد. البته در میان ۱۰ شهر نخست جهان در تولید کتاب‌های قرآنی رتبه چهارم به شهر قم و رتبه هفتم به مشهد رسیده است یعنی ایران تنها کشوری است که سه شهر آن در میان ۱۰ شهر نخست جهان قرار دارد که موفق به تولید بیشترین کتاب‌های قرآنی شده است. ضمن اینکه سه ناشر از ایران هم جزء ۱۰ ناشر برتر در تولید کتاب‌های قرآنی قرار دارند. بنابراین در پرتو این تلاش، زبان فارسی زبان اصلی قرآن‌پژوهی شده است. (گزارش رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوازدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم در سال ٨۲) خلاصه کلام آنکه تهران نه تنها در اساس و پایه با نگاهی قرآنی شکل گرفته است، بلکه در شرایط امروز نیز جایگاه قرآنی خود را به ویژه در حوزه ارائه آثار فرهنگی و هنری فاخر همچنان حفظ کرده است. در زندگی و عادات و آداب فرهنگ این شهر جلوه‌های ماندگار بسیاری از این نحوه تلقی وجود دارد که اساس همزیستی و انسجام در پایتخت کشور است و در کنار آن شرایط زیست و زندگی برای همه هموطنان دیگری است که به ادیان ابراهیمی پایبند هستند. نمونه‌های آن را می‌توان درنقاط مختلف شهر تهران دید. اینک که جریانی افراطی در تلاش است اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی را در شرایط امروز نهادینه کند و در این راه از مجموعه‌های خشونت‌طلب مسیحی و سرسپردگان صهیونیسم بهره می‌گیرد، از این حیث زیبنده است که تهران به نحو موثری به این مسأله توجه کند و با شیوه‌ای متناسب ضمن دفاع از حقیقت ادیان توحیدی به مقابله با تحجر و خشونتی که روح دین را نشانه گرفته است، بپردازد. از یاد نبریم که همین روزها سالگرد تخریب مهمترین میراث معنوی مدینهًْ‌النبی(ص) و حرم ائمه بزرگوار بقیع(ع) است؛ فاجعه‌ای که منشأ شکل‌گیری یا گسترش جریان‌های بدوی و افراطی از قبیل طالبان شد که امروز خواسته یا ناخواسته همه آنها همچون دو لبه قیچی با حقیقت قرآن و دیانت محمدی(ص) برخورد می‌کنند.»

ایران وظرفیت‌های آفریقا
روزنامه آرمان سرمقاله خود را اختصاص به مطلبی داده است با عنوان ایران و ظرفیت‌های آفریقا به قلم جاوید قربان‌اوغلی سفیر سابق ایران در آفریقای جنوبی که در آن نوشته است: «در دوران دولت نهم یعنی از سال ۱٣٨۴، تلاش زیادی انجام پذیرفت تا محور سیاست خارجی را به سمت قاره آفریقا و قاره آمریکای جنوبی متمایل شود و بیشترین تمرکز سیاست خارجی دولت نهم و دهم بر این دو قاره بود. اما در مقایسه با آمریکای لاتین، دستاوردهای دولت نهم در قاره آفریقا اندک بود. بنابراین تلاش اخیر دولت با محوریت وزارت خارجه برای برگزاری اجلاس هم اندیشی ایران و آفریقا اقدامی خوب و ارزنده است برگزاری اجلاسی با سران آفریقا در تهران مسبوق به سابقه‌ای چند ساله است. تاکنون چندین اجلاس سران کشورهای آفریقایی با کشورهایی مثل چین، ژاپن و حتی ترکیه (سال گذشته) برگزار شده و با توجه به این که آفریقا از سال‌ها قبل در اولویت سیاست خارجی ایران قراردارد، موضوع برگزاری اجلاس سران ایران و اتحادیه آفریقا در تهران در دستور کار دولت (و وزارت خارجه) قرار گرفته بود. ضمن اینکه از نظر دولت برگزاری چنین اجلاسی نقطه قوتی در حوزه سیاست خارجی بود. اما ایران علی‌رغم تلاشها موفق به انجام کامل این کار نشد. البته کارهای مقدماتی اجلاس سران از سالها قبلا شروع شده بود. در سال ٨۵ با حضور یک هیأت بزرگ از اتحادیه آفریقا در تهران ایده برگزاری اجلاس سران مورد بحث و مذاکره قرار گرفت. اما به دلایل مختلف تلاش‌های دولت نهم برای این مهم نتیجه مورد انتظار را نداد. این باعث شد دولت دهم تلاش جدیدی بکند و تعدادی از وزرای خارجه، صنایع و.... کشورهای آفریقایی را در تهران جمع کند و اجلاسی را تحت این عنوان برگزار کند. البته همانطور که پیشتر گفتم هر اقدامی در تصحیح سیاست‌های آفریقایی ایران و قرار دادن این سیاست‌ها در مسیر درست و ایجاد اعتماد در آفریقا نسبت به ایران، اقدام بسیار خوب و ارزنده‌ای است. نکته دیگر اینکه اجلاس می‌توانست خیلی زودتر برگزار شود زیرا اولین اجلاس از این نوع و در این سطح در اسفند سال ۱٣٨۱ برگزار شده بود و اجلاس دوم با تاخیری طولانی برگزار می‌شود. زمینه‌های همکاری میان ایران و آفریقا بسیار زیاد است. بر اساس گزارش سازمان‌های بین‌المللی انرژی در حال حاضر سهم قاره آفریقا در تامین انرژی‌های فسیلی جهان ۱۰ درصد است. این رقم در سال ۲۰٣۰ به ٣۰ درصد خواهد رسید. یعنی در ۲۰ سال آینده، ۲۰ درصد به ظرفیت آفریقا برای تامین سوخت‌های فسیلی جهان اضافه خواهد شد. معنای این آمار این است که اولاً ظرفیت بسیار بزرگی در منابع نفت و گاز قاره آفریقا وجود دارد، ثانیاً سرمایه گذاری‌های عظیمی در زمینه اکتشاف و بهره‌برداری از این منابع انجام خواهد شد و این ظرفیت‌های بالقوه را بالفعل خواهد کرد. در زمینه محصولات کشاورزی هم با توجه به گستردگی و حاصلخیزی زمین‌های این قاره و همچنین فراوانی بارندگی در این منطقه ظرفیت بالقوه بالایی در آفریقا وجود دارد که نیازمند برنامه ریزی و سرمایه‌گذاری است. به عنوان مثال زمانی که روابط تجاری چین را با آفریقا در مقایسه با ده سال پیش که مبادلات اقتصادی چین با آفریقا کمتر از ۱۰ میلیارد دلار بود در حال حاضر بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار است و این حجم عظیم روابط تجاری نشان دهنده موفقیت چین در پیشبرد اهداف آفریقایی است. یا برای مثال ترک‌ها که مدت زمان کوتاهی از شروع روابطشان با آفریقا می‌گذرد، توانسته‌اند سال گذشته اجلاس سران ترکیه و کشورهای آفریقایی را در کشورشان برگزار کنند، تعداد سفارتخانه‌های ترکیه در آفریقا افزایش یافته و یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی ترک‌ها به قاره پهناور آفریقا اختصاص پیدا کرده به این دلیل که ترکیه می‌داند قاره آفریقا دارای ظرفیت‌های بسیار زیادی به خصوص در تامین مواد خام و اولیه برای کشور در حال توسعه‌ای همچون ترکیه است. برزیل از دیگر کشورهایی است که رابطه با قاره آفریقا را از کشورهای پرتغالی زبان این قاره مثل موزامبیک و گینه استوایی شروع کرد و در حال پی ریزی رابطه بسیار قوی و قدرتمندی با قاره آفریقا است. اما روابط ایران با کشورهای آفریقایی به رغم ظرفیت‌های زیادی که وجود دارد، صد درصد موفق نبوده جز کشور آفریقای جنوبی که حجم روابط ایران با این کشور قابل توجه است. باید توجه داشت که در دوره دولتهای قبل نیزکارهای زیادی برای نهادینه کردن روابط انجام شده است. در دولت آقای‌هاشمی موافقتنامه‌های پایه با آفریقا امضا شد و زیرساخت‌هایی برای گسترش روابط با آفریقا ایجاد شد که اقداماتی مثبت برای نهادینه کردن روابط ایران با آفریقا بود.»

در ستایش احیای برنامه‌پذیری
یادداشت اول روزنامه تهران امروز مطلبی است با عنوان در ستایش احیای برنامه‌پذیری به قلم سیدجواد سیدپور که متن آن بشرح زیر است: «مرحوم دکتر حسین عظیمی می‌گفت: «معیار صحت سیاست اقتصادی آن نیست که سیاست با مکتب اقتصادی مورد قبول سیاست‌گذار تطبیق داشته باشد، صحت سیاست اقتصادی وقتی تایید می‌شود که در نهایت رضایت نسبی بیشتر مردم و جامعه را فراهم کند.»
مبتنی بر همین گزاره می‌توان گفت معیار اصلاح صحیح ساختار و تشکیلات سازمان‌ها این نیست که لزوما با نظر مدیر ارشد همخوانی داشته باشد بلکه معیار درستی تحولات ساختاری این است که روند اتخاذ تصمیم‌گیری «روان»، «پویا»، «اثربخش» و «کارآمد» شود و از هرز رفتن انرژی و از دست رفتن فرصت‌های کشور جلوگیری گردد تا در نهایت جامعه‌ای فعال‌تر و کارآمدتر داشته باشیم.
تغییر در اصلاح ساختار سازمان مدیریت سابق و معاونت نظارت و برنامه‌ریزی کنونی رئیس‌جمهور و احیای برخی دفاتر برای عمق بخشی بیشتر به نظارت از آنگونه تصمیماتی است که شایسته تحسین و تقدیرند چرا که می‌تواند به تسهیل بیشتر فرآیند تصمیم‌سازی و شفاف‌سازی مسائل کلان اقتصاد کشور بپردازد. تشکیلاتی همچون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق در همه جای دنیا نقش «اتاق فکر» و «طراحان کلان اقتصاد» را برعهده دارند و اگر از اعتباری برخوردارند نه از اشخاص که از برنامه‌هایی است که پیشنهاد و برای اجرای آن
مهیا می‌شوند. توسعه در ایران همواره نیازمند اتاق فکری برای «بینش»، «تفکر» و «اندیشه» بوده و همیشه از این ضعف رنج می‌برده چرا که فاصله‌ای بین «فرهنگ توسعه» و «توسعه فرهنگی» به معنای عام آن وجود داشته است.
درست به دلیل همین افتراق بود که رهبر معظم انقلاب از ضرورت تدوین الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت سخن گفتند و فرمودند: «مدل پیشرفت باید برای ایران اسلامی، برای این جغرافیا، با این تاریخ، با این ملت، با این امکانات، با این آرمان‌ها ترسیم و تعیین شود و براساس آن، حرکت عمومی کشور به سوی پیشرفت در بخش‌های مختلف شکل بگیرد.» (بیانات رهبر معظم انقلاب ۲۵,۲/٨۶)رسیدن به چنین الگویی و دستیابی به چنین فرمولی هم بخشی از پیشرفت است و هم تسریع‌کننده شرایط دستیابی به اهداف عالی و متعالی است. اما چگونه می‌توان به یک الگوی علمی، متقن و صحیح رسید؟ رسیدن به چنین نقشه‌ای نیازمند خرد جمعی و «هسته برنامه‌ریز خط‌دهنده» است، وظیفه‌ای که معمولا برعهده دستگاه‌های برنامه‌ریزی و ناظر همچون سازمان مدیریت سابق گذاشته می‌شود. برنامه‌ریزی و نظارت، لازم و ملزوم هم‌ هستند و نمی‌توان با جداسازی این دو به نتایج درستی دست یافت زیرا هرگاه نظارت نباشد، برنامه از هیچ‌گونه ضمانت اجرایی برخوردار نخواهد بود. از این نظر احیای برخی دفاتر بخشی در معاونت نظارت و برنامه‌ریزی رئیس‌جمهور می‌تواند نقش بسزایی در تدوین و گسترش راهکارهای نظارتی داشته باشد و به طریق اولی می‌تواند خلأ موجود در تهیه گزارش عملکرد برنامه توسعه را بپوشاند و رفع کند زیرا عمده‌ترین دلیل عدم ارائه گزارش عملکرد نظارتی سال‌های برنامه چهارم توسعه تعطیلی همین دفاتر بخشی است که پیش‌ از این وظیفه گزارشگری و نظارت بر دستگاه‌ها را برعهده داشته‌اند. از یاد نباید برد که هدف اصلی برنامه‌های توسعه کمک به ایجاد محیط و فضای مناسب برای شکوفایی خلاقیت و نوآوری در سطوح مختلف برای اقشار متنوع و متکثر است، پس ضرورت است به گفته مرحوم دکتر عظیمی: «صحنه اقتصادی جامعه را به هیچ وجه به آزمایشگاه برخی سیاست‌ها تبدیل نکنیم.»»

افتخار به کاهش تورم در سایه رکود
روزنامه جهان صنعت در صفحه اول خود یادداشتی دارد با عنوان افتخار به کاهش تورم در سایه رکود به قلم فریبرز مسعودی که در آن آمده است: «به تازگی بانک مرکزی نرخ تورم ایران را رقمی حدود ٨,٨ درصد اعلام کرده و آن را به حساب برنامه‌ریزی و تدبیرهای دولت دانسته است. گذشته از درستی یا نادرستی آمار اعلام شده ذکر دو نکته لازم به نظر می‌رسد:
تورم همواره مانند دماسنج اقتصاد عمل کرده و گرچه آمال و آرزوی دولت‌ها کنترل و تثبیت و در نهایت کاهش تورم است اما هیچ مدیر مدبر و با اندیشه‌ای کاهش تورم را در گرو کاهش یا توقف نرخ رشد اقتصادی قرار نداده و از آن خوشحال نمی‌شود. چه بسا که دولتی در یک بازه زمانی به عللی برنامه‌ریزی شده برای رشد اقتصادی و اشتغالزایی تورم بالا را نیز تحمل می‌کند، با این استدلال که با بالا رفتن تولید و گسترش اشتغال به تدریج تورم کاهش یافته ضمن اینکه افراد شاغل نسبت به بیکاران قدرت و توانایی بیشتری در دستیابی به کالاها و خدمات تولید شده خواهند داشت. و در نهایت تولید بیشتر باعث رونق بیشتر اقتصاد و درنتیجه رشد اقتصادی بیشتری خواهد شد. اما در سوی دیگر ماجرا باید توجه داشت که کاهش تورم در سایه رکود محقق شده است و در اقتصاد هیچ دردی آزاردهنده‌تر از رکود تورمی نیست. در رکود تورمی در اثر کاهش تولید، افت قدرت خرید مردم اتفاق می‌افتد و باعث می‌شود قیمت‌ها کاهش یابد اما این در حالی است که قیمت کالاها و خدمات اساسی کاهش چشمگیری نمی‌یابد و در واقع رکود به علت کاهش قدرت خرید مردم ایجاد شده است. در رکود تورمی ممکن است تورم روند کاهنده داشته باشد اما پیامدهای آن بیکاری، گسترش فقر و کاهش تولید است. یعنی همان چیزی که برای اقتصاد ایران در حال روی دادن است. در حالی دولت نرخ تورم را زیر ۱۰ درصد اعلام می‌کند که رشد اقتصادی سال ٨٨ نزدیک به ۵,۱ درصد برآورد شده است. در چنین حالتی است که مردم آرزو می‌کنند ای کاش نرخ تورم ۲۰ درصد بود اما نرخ رشد همان هشت درصد هدف‌گذاری شده در برنامه چهارم توسعه می‌بود.»
واکاوی اهانت نفرت‌انگیز به قرآن

روزنامه رسالت در سرمقاله خود مطلبی دارد با عنوان واکاوی اهانت نفرت‌انگیز به قرآن به قلم محمدکاظم انبارلویی که در آن نوشته است: «مقام معظم رهبری در پیام روشنی بخش خود به مناسبت هتک حرمت قرآن کریم نکته سنجی‌های دقیقی در تبیین پدیداری این رویکرد نفرت انگیز مطرح فرمودند که در خور دقت است. علت پدیده قرآن سوزی و اهانت به ساحت مقدس قرآن چیست؟
از بازخوانی پیام مقام معظم رهبری نکات زیر در پدیداری این واقعه به خوبی واکاوی می‌شود.
۱- امروز همه سران کفر و استکبار در برابر اسلام ایستاده‌اند.
۲- قرآن سوزی یک مرحله از اسلام ستیزی به سرکردگی صهیونیسم و رژیم آمریکاست.
٣- می‌خواهند ملت‌های مسلمان را از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل کنند.
۴- اهانت به قرآن یک اقدام محاسبه شده از سوی مراکزی است که اسلام هراسی و اسلام ستیزی را در دستور کار دارند.
۵- قرآن سوزی محصولی از اتاق فکرهای صهیونیست‌هاست.
چرا دشمن به این روز افتاده است؟ چرا دانش و دستاوردهای علمی غرب طی سه قرن اخیر عاجز از هماوردی فکری و نظری با اسلام و قرآن است؟چرا عقلانیت لیبرال در برابر عقلانیت اسلام فاقد یک رژیم علمی و منطقی است؟ واقعیت این است که غرب در تعامل با اسلام کم آورده است و کارش به فحش و ناسزا و اهانت و آتش زدن اندیشه وحیانی قرآن رسیده است. ملت‌های مسلمان باید خود را آماده شرایط حساس کنونی بنمایند. حال که غرب مواجهه فکری خود با اسلام را به
«اندیشه‌سوزی» فرو کاهیده است، نخبگان دنیای اسلام و متفکران الهی اسلام باید فرصت «اندیشه‌سازی» را از دست ندهند. امروز غرب بیش از هر زمانی تشنه اندیشه‌های «وحیانی» بویژه اندیشه آسمانی قرآن است.
از این پس مسلمانان جهان به فهرست جنایات غرب بویژه آمریکا در دنیای متمدن امروز باید جرم و جنایت «قرآن‌سوزی» و اهانت به ساحت مقدس قرآن را بیفزایند. قرآن به عنوان کتاب آسمانی آخرین فرستاده الهی حاوی فرامین همه انبیای الهی از جمله حضرت مسیح(ع) است. کسانی که به این رویکرد زشت و نفرت‌انگیز رسیده‌اند می‌خواهند تعالیم همه انبیای الهی را به آتش بکشند. آنها به خدا و قیامت اعتقادی ندارند آنها نمی‌دانند آخرت خود را به آتش کشیده‌اند و این آتش افروزی دامنشان را در همین دنیا خواهد گرفت.مقام معظم رهبری با یادآوری نکاتی در پایان پیام خود قرآن سوزی را اثبات دشمنی استکبار با اسلام و قرآن تلقی فرمودند و دو نکته مهم را نیز مطرح فرمودند.
۱- نزاع بین اسلام و مسیحیت طراحی دشمن است. پدیده
قرآن سوزی ربطی به کلیسا و مسیحیت ندارد نباید مسلمانان به چنین دام خطرناکی بیفتند.
۲- دولت آمریکا اگر صداقت دارد عوامل اصلی این جنایت را مجازات کند.
این دو نکته مشفقانه راه حل صلح آمیزی برای برون رفت از این فاجعه نکبت بار است.
مسلمانان به نکته اول و سران غرب بویژه آمریکا به نکته دوم باید توجه کنند تا جلوی فجایع دیگر را بشود با عقلانیت گرفت والا غرب باید منتظر خشم مقدس مسلمانان برای پاسخگویی به این جنایت باشند.
غرب با اهانت به قرآن پای در وادی آتش‌افروزی‌های جدید نهاده و به طور جدی صلح جهانی را تهدید می‌کند. آنها با این کار آتش به ریشه خود زده‌اند.»