از : شاهد عینی
عنوان : ماخان و ترس بچگی های من
سلام
بچه بودم ... شاهد این سنگسار ...
ماخان ...
همیشه دنبالش بودم که بوده ...
آن موقع تن و بدنم می لرزید ... دو روز گریه کردم و هر وقت از کنار دارالقران یا مصلی میگذرم تنها چیزی که یادم می آید ماخان است ...
دستت درد نکند . خواندم و گریه کردم ... برای اولین بار ... برای اولین بار ... برای اولین بار ...
عالی بود
۴۷۷۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ شهريور ۱٣۹۱
|